آشوریهای از بازماندگان ساکنان باستانی بین النهرین هستند
آشوریهای از بازماندگان ساکنان باستانی بین النهرین هستند که در حدود ده هزار سال قبل در بینالنهرین مستقر شدند و از حدود سه هزار سال قبل به سمت شرق مهاجرت کردند.
اعیاد و مناسبت های آشوریان و کلدانیان به دو بخش مناسبت های ملی و آیین های کلیسایی تقسیم بندی می شود.
زبان «آشوری» یا سریانی جدید یا به طور دقیق زبان آرامی جدید آشوری از جمله زبانهای آرامی در شاخه سامی خانوادهی زبانهای آفریقایی-آسیایی است.
از نوروز تا آیین های مربوط به مسیحیان توسط این گروه برگزار می شود.
در مراکز زندگی آشوریان، انجمنهای آشوریان امور فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و ورزشی آنها را اداره میکند
کلیسای ننه مریم از قدیمی ترین کلیساهای ایران و جهان مربوط به این جامعه اقلیت است.
باشگاهه ورزشی ستاره آشور، درمانگاه شبانه روزی مریم مقدس و سالن اجتماعات ویلیام دانیال از اماکن مرتبط با این جامعه هستند.
چهار مدرسه و مجتمع آموزشی مربوط به این جامعه در ایران وجود دارد.
این جامعه در تهران، ارومیه و خوزستان آرامگاه دارند.
پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، تغییراتی اساسی در مدیریت «انجمن ملی آشوری و کلدانی ایران در تهران» رخ داد
حق داشتن نماینده مجلس برای مسیحیان ایران، همچون یهودیان و زرتشتیان، در ماده هفتم نظامنامه انتخابات، مصوب تیرماه ۱۲۸۸ شمسی صورت گرفت.
در این جامعه رسانه هایی به زبان های فارسی و آشوری منتشر می شود.
این جامعه چهره های مطرح و شناخته شده ای را به ایران و جهان عرضه داشته است.
علاوه بر قانون تبعیض آمیز در رابطه با ارث، موارد دیگری نیز در قانون اساسی وجود دارد که برای اقلیتهای دینی تبعیض آمیز است.
آشوریان و کلدانی های ایران به شکل رسمی چند وبسایت ثبت شده و مرتبط با این جامعه دارد.
آشوریهای از بازماندگان ساکنان باستانی بین النهرین هستند که در حدود ده هزار سال قبل در بینالنهرین مستقر شدند و از حدود سه هزار سال قبل به سمت شرق مهاجرت کردند. آنان از راه دریای سرخ و خلیج فارس به ساحل آمده و در ناحیه اکد و سومر و کنارههای دو رود دجله و فرات اقامت گزیدند. در دومین هزاره قبل از میلاد پادشاهان آشور هر از گاهی برای تاراج به ایران حمله میکردند. سکونت آشوریها در ایران به دفعات و در دورانهای مختلف اتفاق افتاد اما نمیتوان تاریخ دقیق ورود آنان را به ایران مشخص کرد.
در قرن دوم میلادی مردم ایالت «اورهات اوسرن» که از ایالتهای آشوری تحت سلطه اشکانیان بود، مسیحی شدند. بر اساس روایات، «توماس قدیس» که یکی از دوازده رسول آغازین مسیحی بود، آشوریهای ساکن سرزمین پارس را به انجیل بشارت داد. آشوریهایی که مسیحی شده بودند خود را برای تمایز از آشوریان بتپرست، «سریانی» نامیدند.
مبلغان آشوری در مسیحی کردن زرتشتیان کوشیدند و مسیحیان جدید با آشوری های مسیحی در هم میآمیختند. پادشاهان اشکانی طرفدار تنوع افکار بودند و آئینهای مختلف را پذیرا بودند. در این دوره در شهرهای اصلی امپراتوری و حتی در روستاها، کلیساهایی تاسیس شد.
در دوره ساسانیان، آشوریهای بسیاری در سراسر ایران ساکن بودند. با قدرت یافتن ساسانیان و توسعه دین زرتشتی، مسیحیان ایران از جمله آشوریان تحت آزار و اذیت قرار گرفتند و فعالیتشان محدود شد.
در این زمان، مسیحی شدن رومیان که دشمن ایران بودند، باعث شد شاهان ساسانی نظر نامساعدی نسبت به مسیحیان ایران داشته باشند و چون کلیساهای مسیحی در پارس با کلیسای «آنتیوخ» (یکی از شهرهای رم) در ارتباط بود، پادشاهان ساسانی به مسیحیان ایران اتهام همکاری با رومیان را میزدند. در زمان سلطنت شاپور دوم (۳۰۹-۳۷۹ میلادی) اعلام شد که هیچ دین دیگری جز زرتشتی در ایران پذیرفته نیست اما در زمان پادشاهی یزدگرد اول که از ۳۹۹ تا ۴۲۰ میلادی به طول انجامید، بار دیگر به مسیحیان ایران اجازه داده شد که فعالیت خود را ادامه دهند.
در سال ۴۳۱ میلادی عقاید یک کشیش رومی به نام «نسطوریوس» به ایران راه یافت و مورد پذیرش بزرگان مسیحی ایران قرار گرفت که این موضوع باعث شد کلیسای شرقی ایران به استقلال کامل برسد و پادشاهان ایرانی نیز با مسیحیان ایرانی، به ویژه آشوریهای مسیحی، به صلح رسیدند. عامل اصلی اشاعه عقاید نسطوریوس در ایران کشیشی به نام «ماربارصوما» بود که مسیحیتی با نام کلیسای قدیمی شرق آشوری تاسیس کرد که آغاز کلیسای آشوری در ایران شد.
پس از حمله اعراب به ایران میان مسیحیان منطقه اختلاف افتاد اما با روی کار آمدن خلفای عباسی، صلح در این مناطق برقرار شد و کلیسای پارس اهمیت و نفوذ خود را بازیافت. در دستگاه خلافت عباسی، مسیحیان به برخی از بالاترین مقامهای درباری رسیدند. در زمان حکمرانان مغول مسیحیان در ایران در کوهستانهای کردستان، آذربایجان، نیشابور، خوزستان و جزایر خلیج فارس سکونت داشتند. در دوران صفویه شاه عباس درخواست پاپ را محترم شمرد و به کشیشهای کاتولیک اجازه داد به ایران بیایند و به مسیحیان در ساختن کلیساها و مدارسی در تبریز، ارومیه، اصفهان، بندرعباس، شیراز، خوزستان و تفلیس کمک کنند.
در دوره افشاریه، نادرشاه افشار بسیاری از آشوریهای ارومیه را به خراسان کوچاند. در زمان قاجار در جنگهای میان ایران و روسیه، آشوریهای مسیحی چون دینی مشترک با دشمن داشتند، مورد آزار و اذیت بسیار قرار گرفتند.
فتحعلی شاه مانند شاه عباس به مبلغان مذهبی مسیحی اجازه داد به ایران بیایند و مسیحیان را در امور دینی یاری کنند. با ورود مبلغان کاتولیک فرانسوی، کلیسای انگلیس، و کشیشهای ارتدوکس روسی، کلیسای شرق ضعیف شد و در آن نشانههای جدایی و ترک مذهب آشکار شد. در زمان احمد شاه برای اولین بار شهروندان غیرمسلمان ایرانی، به عنوان ایرانی شناخته شده و دارای حقوق برابر با دیگران شدند و حتی برای حضور در مجلس نماینده انتخاب کردند. به طور کلی میتوان گفت که درآمد و جایگاه اجتماعی آشوریهای در این زمان ارتقا یافته بود و بسیاری از آنها از نظر فرهنگی و تحصیلی نیز جایگاههای مهمی داشتند. در سال ۱۳۳۷ شمسی، آشوریهای عثمانی در اثر فشار دولت ترک عثمانی مجبور به ترک کوهستان ها شدند و از ایران تقاضای پناهندگی کردند که دولت ایران موافقت کرد و این گروه نیز به جمع آشوریهای ایران پیوستند.
در دوران پهلوی آشوریهای از آزادیهای سایر اقلیتهای دینی برخوردار بودند و میتوانستند به اشاعه زبان و فرهنگ ملی خود بپردازند. در این دوران انجمنها و سازمانهای ملی و فرهنگی و دینی تاسیس کردند. در این دوران آنها در استانهای آذربایجان شرقی و غربی، کرمانشاه، همدان، کردستان، خوزستان، تهران و قزوین زندگی می کردند و در هر یک از این نواحی سازمان قومی و دینی داشتند. در این دوران همچنین مهاجرتهای گستردهای در میان آنها به غرب اتفاق افتاد.
پس از انقلاب ۱۳۵۷، بسیاری از سازمانها و انجمنهای فرهنگی آشوری و کلدانی به دلیل نداشتن مجوز فعالیت در نظام جدید و یا مهاجرت فعالان آنها به خارج از کشور، به حالت تعلیق در آمدند و انجمنها و سازمانهای جدیدی تاسیس شدند.
«کلیسای آشوری» در گذشته به نام کلیسای پارس، کلیسای نسطوری و کلیسای شرق معروف بوده است. این کلیسا متعلق به شاخهای از مسیحیت است که به هیچ یک از چهار شاخه اصلی مسیحیت در دنیای امروز – یعنی کاتولیکها، ارتودکسهای شرقی، و ارتودکسهایی که از سال ۱۰۵۴ میلادی از کلیسای کاتولیک جدا شدند، و پروتستانها- مرتبط نیست.
کلیسای آشوری به خصوص در بین قرن هفتم تا چهاردهم گسترش یافت. «کلیسای آشوری» خود در مرور زمان به چندین کلیسا تقسیم شده است که از آن میان می توان به «کلیسای آشوری شرق» و «کلیسای کلدانی کاتولیک» اشاره کرد.
کلیسای آشوری شرق
این کلیسا با اسامی کلیسای یعقوبی و کلیسای نسطوری نیز شناخته می شود. این کلیسا که خود را دارای اصالتی دیرین و در انسجام با آموزههای مسیحی میبیند، استقلال خود را در برابر کلیساهای دیگر در جهان، همچون کلیسای کاتولیک روم، حفظ کرده است.
پیروان این کلیسا بیشتر در عراق، آمریکا، ایران، سوریه، لبنان، ترکیه و … هستند. اعتقادات الهیاتی این کلیسا به طور کلی با اعتقادات کلیسای ارتدکس نزدیکی زیادی دارد. کلیسای شرق آشور ایران تا سال ۱۳۹۴ توسط «عالیجناب ماردنخای چهارم» به عنوان «پاتریارک» یا عالیترین مقام مذهبی، رهبری میشد.
اصول اساسی مسیحیان متعلق به کلیسای شرق آشور عبارت است از:
– ایمان به خداوند واحد
– ایمان به اینکه عیسی مسیح پسر خداست
– ایمان به روح القدس
– اعتقاد به گناهکار بودن انسان
– اعتقاد به اینکه عیسی مسیح بر روی صلیب رفت تا کفاره گناهان انسانها شود.
– اعتقاد به اینکه عیسی مسیح دچار رستاخیز و صعود با جسم خود به آسمان گشت.
– اعتقاد به اینکه عیسی مسیح باز خواهد گشت
– اعتقاد به اینکه روز قیامت و داوری خواهد بود
– اعتقاد کامل به کتاب مقدس
کلیسای کلدانی کاتولیک
در سال ۱۵۵۲ گروهی از آشوریان به کلیسای کاتولیک پیوستند. این عده نام «کلدانی» به خود گرفتند. این کلیسا در مبانی الهیاتی اختلافاتی اساسی با کلیسای شرق و همچنین کلیسای ارتدکس دارد. کلیسای کلدانی کاتولیک، در واقع زیر نظر کلیسای کاتولیک رم قرار دارد اما مراسم نیایشی و عبادی خود را با زبان آشوری انجام میدهد. کلیسای کاتولیک کلدانی در ایران دارای حدود ۱۳ هزار عضو است و رهبری آن را «اسقف رمزی گرمو» بر عهده دارد. این کلیسا دارای اعتقادات ذیل است:
– عیسی پسر خداست و از مریم باکره متولد شده است
– مریم مقدس، دارای تقدس است و نزدیک ترین فرد به خداوند، پس از عیسی مسیح، است
– عیسی مسیح به خاطر گناهان بشر مصلوب شد
– عیسی مسیح سه روز پس از مصلوب شدنش، زنده شد و پس از چهل روز با جسم به آسمان صعود کرد.
کلیساهای کلدانی پروتستان
برخی از کلدانیان و نیز آشوریان، پروتستان شدهاند. دو گرایش عمده پروتستان در میان ایشان دیده می شود که عبارتند از «کلیسای انجیلی آشوری» و «کلیسای جماعت ربانی» (پنطیکاستی).
کلیسای انجیلی آشوری بر اثر تلاش مبلغان آمریکایی پروتستان در ایران تاسیس شد. این کلیسا در حال حاضر در تهران قرار دارد و به صورتی مستقل از کلیساهای شرق و کاتولیک اداره می شود. زبان غالب در این کلیسا آشوری است و فعالیتهای فرهنگی و دینی مختلفی را برای اعضای خود انجام میدهد.
کلیسای جماعت ربانی (پنطیکاستی) نیز کلیسایی دیگر متعلق به پروتستانهای ایران است که از اعضای جامعه کلدانی و آشوری در آن عضویت دارد. پیروان پروتستان کلدانیتبار عمدتا در تهران و ارومیه زندگی میکنند. این کلیسا در ابتدا در آمریکا، از میان کلدانیهای ساکن آمریکا، به وجود آمد و سپس در ایران تاسیس شد. تعداد اعضای این کلیسا نسبت به سایر کلیساهای پروتستان و کلدانی کمتر است. اعتقادات ایشان، اعتقادات پروتستانهاست که تفاوتهایی با دیگر کلیساهای شرقی و کاتولیک دارد. یکی از این تفاوتها اعتقاد به «تکلم به زبانهای آسمانی» است که در نظر این کلیسا افراد بر اثر یاری روح القدس میتوانند به زبانهایی صحبت کنند که سابقا آن را فرا نگرفتهاند. در راس این کلیسا شبان قرار داد که نقشی همچون «کشیش» دارد و به اداره کلیسا و مراسم مذهبی مبادرت میورزد.
جمعیت آشوریان در سراسر جهان از یک و نیم میلیون نفر تجاوز نمیکند. جمعیت آشوریان عمدتا در کشورهای عراق و ایران به دلیل سابقه دیرینه تاریخی، و همچنین در آمریکا به دلیل مهاجرتهای صورت گرفته، در دهههای اخیر متمرکز شده است. مسیحیان ایران، اعم از آشوریان و ارامنه، در تمامی استانهای ایران زندگی میکنند اما بیشترین تراکم جمعیتی این گروه از مسیحیان را به دلیل سابقه و اماکن تاریخی، بیشتر میتوان در شهرهای تهران، اصفهان، البرز، و آذربایجان شرقی و غربی دانست. بیشترین تراکم جمعیت آشوریان در ایران عمدتا در شهرهای ارومیه و سلماس است. به دلیل همین تراکم است که تعداد بسیاری از کلیساهای ارامنه در این شهرها و همینطور روستاهای اطراف آن شهرها واقع شده است.
آمار مسیحیان ایران، اعم از آشوری، ارامنه، کلدانی و پروتستان، در سال ۱۳۳۵ و طبق آمار رسمی حکومت ایران، حدود ۱۱۳ هزار نفر بوده که برابر با شش دهم درصد جمعیت ایران در آن زمان بوده است. این جمعیت تقریبا برابر با جمعیت مسیحیان ایران در سال ۱۳۹۰ بوده است که حدود ۱۱۷ هزار نفر برآورد شده است. این جمعیت در سال ۱۳۹۵، به حدود ۱۳۰ هزار نفر بالغ شده است.
اما در رابطه با جمعیتهای آشوریان و کلدانیان مقیم ایران میتوان گفت که با توجه به مهاجرتهای وسیعی که به کشورهای غربی در دهههای اخیر، چه قبل از انقلاب سال ۱۳۵۷ و چه بعد از آن صورت گرفته است، در حال حاضر جمعیت حدود ۱۵ هزار نفر برای آشوریان و کلدانیان ایران برآورد میشود. بر اساس نتایج برخی از سالهای شرکت در انتخابات مجلس شورای اسلامی، جمعیت آشوریان و کلدانیان تا حدود ۲۲ هزار نفر نیز در نظر گرفته شده است که حدود ده هزار نفر از ایشان در ارومیه زندگی میکنند. جمعیت آشوریان ایران در حدود ۱۰ تا ۲۰ هزار نفر برآورده میشود. جمعیت کلدانیان نیز در حدود ۴ هزار نفر برآورد شده است.
جدول زیر توزیع نسبی جمعیت مسیحیان (اعم از ارامنه، آشوری و پروتستان) ایران را در بین سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۰ نشان میدهد:
سال سرشماری | ۱۳۳۵ | ۱۳۴۵ | ۱۳۵۵ | ۱۳۶۵ | ۱۳۷۵ | ۱۳۸۵ | ۱۳۹۵ |
---|---|---|---|---|---|---|---|
نسبت به کل جمعیت | ۰٪۰۶ | ۰٪۰۶ | ۰٪۰۵ | ۰٪۰۲ | ۰٪۰۱۳ | ۰٪۰۰۱ | ۰٪۰۰۱ |
زبان «آشوری» یا سریانی جدید یا به طور دقیق زبان آرامی جدید آشوری از جمله زبانهای آرامی در شاخه سامی خانوادهی زبانهای آفریقایی-آسیایی است. این زبان با زبان آشوریان باستانی متفاوت است و سخنوران این زبان را سریانیان یا آشوریان مینامند. آشوریان، لهجه سریانی جدید مسیحیان سریانی را، «زبان آشوری» می نامند. از جمله گویشهای آشوریان میتوان به اورمژیانا (گویش ارومیهای) اشاره کرد که از نیمه قرن نوزدهم ادبیات مکتوب ویژه خود را پدید آورده است. نخستین نوشتههای ادبی ادبیات سریانی تقریبا به طور کامل در دست میسیونرها بوده و تنها از اواخر قرن نوزدهم نام نویسندههای آشوری مطرح میشود.
مراسمی که در کلیسای شرق آشور ایران برگزار میشود همگی به زبان آرامی است. کلیساهای کلدانی کاتولیک عمدتا به زبان آشوری به برگزاری مراسم مذهبی میپردازند و کلیساهای جماعت ربانی به زبان فارسی مراسم مذهبی و نیایشی خود را برگزار میکنند.
بزرگترین عید آشوریهای ایران اول نیسان مقارن با فرا رسیدن بهار و آغاز سال آشوری است که به مدت ۱۲ روز است.
عید ملی دیگر آشوریها و کلدانیهای ایران «نوسروایل» است که در اواسط نخستین ماه تابستان برگزار میشود و ریشه در علاقه آنان به طبیعت دارد. آشوریها و کلدانیها در این عید به طبیعت میروند و بر روی هم آب میریزند.
ماه الول، تقریبا همزمان با اسفند ماه خواهد شد.
برابر با ۷ اوت است که بزرگداشت قتل عام سمیل در ۱۹۳۳ است.
ده روز بعد از عید صعود و ۵۰ روز بعد از عید قیام است. این روز به عنوان روز تولد کلیسا شناخته میشود که همزمان با سالروز نزول روحالقدس است.
این عید برای بزرگداشت مقام مریم، مادر مسیح، برگزار می شود که در اولین جمعه بعد از تولد مسیح است.
این عید در روز ۱۵ اوت برگزار میشود.
کلیسای شرق شاخه کلدانی؛ در گذر زمان و به مرور، اعیاد و جشن های دیگری را نیز به اعیاد فوق اضافه کرده است که برخی از آنها عبارتند از:
عید بشارت مریم: این عید در روز ۲۵ مارس هر سال برگزار میشود.
عید زیارت مریم با خالهاش الیزابت: این عید در اول ژوئن برگزار میشود.
عید ولادت مریم: این عید در ۸ سپتامبر برگزار میشود.
این آئین ها از قرن هفتم میلادی اجرا می شده است. هر سال میلادی در درجه اول بر اساس عید رستاخیز و سپس بر اساس میلاد مسیح برنامه ریزی شده است و به چندین هفته تقسیم بندی می شوند. این هفته ها عبارتند از:
۱- بشارت حضرت مریم (صوبارا)
۲- ظهور و تعمید مسیح (دنخا)
۳- روزه (صوما)
۴- رستاخیز (قیامتا)
۵- رسولان (شلیخه)
۶- تابستان (قطا)
۷- صلیب (صلیوا)
۸- الیاس (ایلیا)
۹- موسی (موشی)
۱۰- تقدیس کلیسا (قودش عتا)
بسیاری از مسیحیان آشوری و کلدانی بر طبق یک سنت قدیمی در صبح و ظهر و شب به سمت شرق نیایش می کنند. این نیایش که عمدتا به صورت فردی یا خانوادگی است نیز نام هایی دارد. نیایش صبحگاهی «ساپرا»، نیایش ظهر «رامشا» و نیایش شب «للیا» نام دارد.
آشوریان و کلدانیها، ۵۰ روز قبل از به صلیب کشیده شدن مسیح را، که سه روز قبل از «عید رستاخیز» است را روزه می گیرند. آداب روزه داری ایشان نیز چنین است که هر روز از خوردن و آشامیدن از صبح تا ظهر پرهیز می کنند و بعد از آن را نیز از خوردن محصولات حیوانی (به غیر از ماهی) ادامه می دهند و برخی دیگر نیز از خوردن و آشامیدن تا شامگاه پرهیز می کنند. گروهی از آشوریان و کلدانیان نیز در هفته اول، وسط و آخر آن ۵۰ روز را روزه می گیرند. روزه داری همچنین در فاصله یک هفته تا ۲۵ روز قبل از عید میلاد مسیح در بین آشوریان و کلدانیان مرسوم است. در این دوران، هر جمعه مراسمی با نام «راه صلیب» برگزار می شود که در آن داستان مسیح از آخرین پنج شنبه پیش از مصلوب شدن تا روز جمعه که بر صلیب کشیده شد، بیان می شود.
این مراسم در روزهای شنبه و یکشنبه برگزار میشود. در این مراسم اسقف اعظم یا کشیش کلیسا مراسم را برگزار میکند و در آن قسمتهایی از انجیل خوانده میشود و با انجام مراسم عشای ربانی و خوردن نان مقدس خاتمه مییابد. کلیسا مراسم عشای ربانی را در هر یکشنبه برگزار میکند. در برخی از دیگر ایام که مصادف با شهادت و یا وفات برخی از قدیسین باشد نیز مراسمی برگزار میشود که تاریخ حیات ایشان مرور شود و به عنوان الگوی برای زندگی روزمره مردم بیان شوند.
در تقویم آشوریان و کلدانیان، روز «عید مارا تپانوس» که اولین «شهید» مسیحی بوده است در اواخر خرداد ماه برگزار میشود.
«عید حضرت مریم حامی کشاورزان» نیز در اواخر خرداد ماه و به صورت یک نیایش جمعی برگزار میشود. این عید در روز ۱۵ ماه مه برگزار می شود.
این عید توسط آشوریان و کلدانیان در روز ۶ ژانویه برگزار میشود. این روز، با تقویم جهانی مسیحیان کمی تفاوت دارد.
این عید در نیمه دوم فروردین هر سال برگزار میشود و چهل روز پس از عید صعود مسیح به آسمان است که آشوریان و کلدانیها ضمن شرکت در مراسم نیایش جمعی، آن روز را به طبیعت میروند و جشن می گیرند.
چهل روز بعد از عید قیام است. این روز مصادف است با روزی که مسیح با جسم به آسمان صعود کرد. مسیحیان معتقدند که مسیح، بعد از قیام، خود را به ۵۰۰ نفر نمایاند و پس از آن به آسمان رفت.
این تاریخ عمدتا معادل ۹ جولای و ۱۸ تیرماه میشود و به عقیده یهودیان، دورانی سه هفتهای که از این زمان آغاز میشود دورانی شوم و ناخوشایند است. از این رو ایشان به روزهداری و سوگ مینشینند و از هر گونه شادی پرهیز میکنند. برخی از حوادث شومی که در تاریخ یهود در این ایام رخ داده است شامل شکسته شدن الواح ده فرمان و همچنین تخریب دیوارهای اورشلیم و نفوذ دشمنان در آن، یا سوزاندن تورات و همچنین قرار گرفتن بت ژوپیتر در معبد اورشلیم است. این روزها، نشانگر اولین باری است که حضرت موسی به کوه سینا می رود و با دریافت دو لوح حاوی ده فرمان باز می گردد. چون در بازگشت قوم خود را در حال بتپرستی مییابد الواح را میشکند.
این روز معادل نهم آو است که با نام روز نُهی هم شناخته میشود. یهودیان از اول ماه آو تا نهم ماه آو از خوردن گوشت و نوشیدن شراب پرهیز می کنند. در این دوران است که بیت همیقداش (بیت المقدس) یا همان هیکل سلیمان تخریب شده است.
کلیسای ننه مریم (ارومیه): این کلیسا یکی از قدیمی ترین کلیساهای ایران و جهان است. برخی از باستان شناسان این کلیسا را بعد از کلیسای بیت لحم فلسطین قدیمی ترین کلیسای جهان می دانند. این کلیسا که در خیابان قدس ارومیه قرار دارد، به نام کلیسای «شرق آشور» ارومیه نیز معروف است. از دیگر نام های این کلیسا، کلیسای «حضرت مریم» و «کلیسای مارت مریم» است. این کلیسا که به دوران ساسانیان باز می گردد، در ابتدا به عنوان آتشکده زرتشتیان مورد استفاده قرار می گرفته است اما به مرور زمان به کلیسا تبدیل شده است. آنچنان که روایت شده است، موبدانی که در این آتشکده خدمت می کرده اند با ظهور مسیح، مسیحی می شوند و از این محل برای ترویج آیین مسیح استفاده می کرده اند.
کلیسای کاتولیک حضرت مریم، مادر خدا (ارومیه): ایده اولیه ساخت این کلیسا در سال ۱۲۲۰ شمسی مطرح شد. این کلیسا به همت اسقف کلوزل که نماینده پاپ بود ساخته شد. اسقف کلوزل به تعمیر و تاسیس بسیاری از کلیساهای مسیحیان در آذربایجان مبادرت ورزیده بود. در قتل عام مسیحیان در سال ۱۲۹۷ شمسی که مسیحیان بسیاری به این کلیسا پناه برده بودند، نزدیک به سه هزار نفر مسیحی در این کلیسا قتل عام شدند که از جمله ایشان عالیجناب «سونتاگ»، نماینده پاپ بود. پس از این قتل عام بود که سقف کلیسا و ساختمان آن نیز خراب گشت و اجساد در آن مدفون گشتند. این کلیسا در سال ۱۳۳۲ و توسط «مارزایا دشتو» بازسازی شد و ساختمان امروزه این کلیسا محصول تلاشهای وی برای بازسازی کلیسا است. کلیسای فعلی در مکان سابق دفن اجساد و قربانیان مسیحی بنا شده است.
کلیسای حضرت مریم (روستای سنگر، ارومیه): روستای سنگر در حدود ۱۵۰ خانواده مسیحی دارد. کلیسای حضرت مریم یکی از دو کلیسای این روستا است. کلیسای دیگر این روستا کلیسای مارگورگیز نام دارد.
کلیسای مارگورگیز (روستای ریحان آباد، ارومیه): این کلیسا یکی از دو روستای واقع در کلیسای سنگر است. این کلیسا در سال ۱۳۹۷ مورد بازسازی قرار گرفته است.
کلیسای حضرت مریم (روستای آده، ارومیه): این کلیسا در سال ۱۲۷۰ ساخته شده است و در حیاط آن قبرستانی کوچک قرار داد که دو قبر متعلق به کشیش «گورگیز» و نیز «مار یوسف» که اسقفی آشوری بود دفن شده است.
کلیسای حضرت مریم (روستای گولان، ارومیه): این کلیسا که در قرن هفتم میلادی ساخته شده است، یکی از کوچکترین روستاهای دنیا است که در روستای گولان یا جانوسلوی ارومیه بنا شده است. این کلیسا که فقط چهار متر طول و عرض دارد دارای صلیبی بزرگ و برجسته سنگی است. این کلیسا در میان باغی بزرگ بنا شده است.
کلیسای حضرت مریم (روستای ماوانا، ارومیه): این کلیسا در روستای ماوانا واقع شده است که سابقا ساکنین مسیحی داشته است اما امروز فاقد سکنه مسیحی است ولی با این وجود این روستا به عنوان زیارتگاهی برای مسیحیان قرار دارد. اکثر ساکنین این روستا را کردهای ارومیه تشکیل می دهند. این کلیسا در سال ۱۲۲۹ تاسیس شده است و در سال ۱۳۵۶ بازسازی شده است. سالن این کلیسا گنجایش بیش از ۲۰۰ نفر را دارد.
کلیسای برادران آشوری (تهران): این کلیسا در سال ۱۳۳۴ و به دستور کشیش توما ناصری در تهران در خیابان ستارخان ساخته شد. ساخت این کلیسا همزمان با روز عید پنطیکاست مسیحیان اتمام یافت به این دلیل آن را کلیسای پنطیکاستی نیز می نامند.
کلیسای ژاندارک (تهران): این کلیسا در خیابان فردوسی تهران واقع و در سال ۱۳۱۷ شمسی بنا شده است. ژاندارک یکی از قدیسین کاتولیک است که توانست در برابر انگلیسیها، برای فرانسه پیروزی به دست بیاورد و نام این کلیسا به یاد او بنا شده است. در نزدیکی این کلیسا همچنین مدرسه ژاندارک وجود دارد که فرانسوی ها در ایران تاسیس کرده اند. این مدرسه برای تحصیل دختران ارمنی تاسیس شده است و برخی از زنان سرشناس ایرانی در این مدرسه درس خوانده اند که از آن میان می توان به فرح پهلوی اشاره کرد. فرخ رو پارسا نیز یکی از مدرسین این مدرسه بوده است.
کلیسای حضرت یوسف (تهران): این کلیسا که در خیابان انقلاب تهران واقع است متعلق به آشوریان کاتولیک است. این مکان در سال ۱۳۲۹ ساخته شده است. این کلیسا از لحاظ هنری و معماری، جزو کلیساهای برجسته محسوب می شود. ورودی کلیسای یوسف دارای «سر در» زیبایی است که مشهور است که الهام گرفته شده از دروازه ورودی شهر قدیمی بابل دارد.
کلیسای آشوری توما (تهران): این کلیسا در سال ۱۳۳۸ توسط معماری آشوری با نام «داوید اوشانا» طراحی شده است. این کلیسا که بنای آن از لحاظ معماری دارای اهمیتی خاص است، دارای دو در ورودی در قسمت شمالی و شرقی می باشد و دارای پلانی مستطیلی شکل است که محراب کلیسا در بخش جنوبی آن واقع شده است. نورگیرهای این کلیسا بر دیوارهای غربی و شرقی آن بنا شده است. آشوریان پروتستان بیشترین استفاده را از این کلیسا می نمایند.
کلیسای شرق آشوری حضرت مارگورگیز (تهران): این کلیسا در سال ۱۳۴۰ ساخته شده است و دروازه ورودی آن الهام گرفته از دروازه شهر بابل است.
کلیسای قلب مقدس (سلماس، آذربایجان غربی): این کلیسا یکی از سه کلیسایی است که در ایران با نام «قلب مقدس» فعالیت می کند. دو کلیسای دیگر با این نام یکی در تهران، واقع در پل رومی، و دیگری در استان کرمانشاه، در روستای خسروآباد، می باشد. کلیسای قلب مقدس سلماس در حدود ۴۰۰ سال سابقه دارد و آخرین بار در سال ۱۳۷۳ مرمت شده است.
کلیسای کاتولیک آشوری کلدانی اندیمشک: از زمانی که دو سد عظیم کرخه و دز در نزدیکی این شهر در دهه ۳۰ و ۴۰ شمسی صورت گرفت، کارمندان بسیاری از این پروژه ها که غیرایرانی بودند برای اجرای مراسم دینی و مذهبی خود به کلیسا نیاز داشتند. در نتیجه دو کلیسا یکی در کنار سد دز و دیگری در مرکز شهر اندیمشک به سبک معماری اروپایی «مینی مال» ایجاد شد. کلیسای اندیمشک یکی از نادر کلیساهایی است که با معماری در ایران ساخته شده است.
مکانهای مقدس آشوریان و کلدانیان در ایران عبارتند از:
آرامستان ساورا: این آرامستان متعلق به کلیسای انجیلی آشوری در اسلامشهرِ استان تهران است. خانوادههای مسیحی، به خصوص در روز «جمعه سیاه» که عید پاک نیز نام دارد و روز به صلیب کشیدن مسیح است، به این آرامستان می آیند.
آرامستان آشوریها اهواز: این آرامستان قدمتی بالغ بر ۱۰۰ سال دارد. در این آرامستان، که در سالهای اخیر مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته است، محل دفن اجسا مسیحیان آشوری و کلدانی و همینطور مسیحیان لهستانیای است که در جنگ جهانی دوم و برای فرار از حمله آلمان نازی به بلوک شرق، وارد ایران شده بودند. بیش از ۱۰۰ قبر این آرامستان متعلق به مسیحیان لهستانی است.
قبرستان آشوریان ارومیه: قدمت این آرامستان نزدیک به ۱۵۰ سال است. این قبرستان در فاصله دو کیلومتری ارومیه قرار گرفته است و در محلهای به نام «چهار بخش» واقع شده است. قبر بسیاری از مسیونرهای مسیحی در این آرامستان وجود دارد که از آن جمله می توان به قبر دکتر «ژوزف پلامپ کاکران» میسیونر مسیحی آمریکایی اشاره کرد که موسس اولین دانشکده نوین طب ایران بوده است.
در سالهای انتهای قرن نوزدهم، معادل دهه ۱۲۷۰ شمسی، عده زیادی از جوانان آشوری و کلدانی که سابقا در سلماس ارومیه ساکن بودند به تهران مهاجرت کردند. ایشان در وزارتخانه ها و ادارات مختلف به استخدام در آمدند و به تدریج، و در همکاری با یکدیگر موفق شدند «انجمن آشوریان تهران» را تاسیس کنند. این انجمن در ابتدا تحت عنوان «مجمع کلدانیهای تهران» آغاز به کار کرد. پس از جنگ جهانی دوم، یعنی در دهه ۲۰ شمسی، جمعیت بسیاری از آشوریان ایران از استانهای شمال غربی ایران به تهران مهاجرت کردند و همین امر سبب شد که عنوان «مجمع کلدانیهای تهران» به «انجمن ملی آشوری و کلدانی ایران در تهران» تغییر پیدا کند. همچنین ایشان موفق شدند که به دلیل افزایش جمعیت، نماینده ای در مجلس شورای ملی داشته باشند.
پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، تغییراتی اساسی در مدیریت «انجمن ملی آشوری و کلدانی ایران در تهران» رخ داد و نهایتا اعضای آن بعد از انتخاباتی که صورت می گیرد، برای دوره ای سه ساله برای ایفای وظیفه انتخاب می شوند. این انجمن دارای زیرمجموعه های فراوانی است که به فعالیتهای اجتماعی، دینی، فرهنگی و هنری می پردازد. برخی از این انجمن ها در زیر همین بحش گنجانده شده است.
کمیته بانوان به عنوان بخشی از انجمن آشوریان در حوزه زنان فعالیت می کند که در سال ۱۳۷۶ توسط خانم «ادنا ماریو نانی» تاسیس شده است. این کمیته به برگزاری جلسات و گردهماییهایی برای بانوان آشوری و کلدانی مبادرت می ورزد و کلاس هایی آموزشی برای ایشان برگزار می کند.
این کانون، نهادی وابسته به انجمن آشوریان تهران بود که در سال ۱۳۶۰ تاسیس شد و تا ۱۳۷۸ مشغول به فعالیت بود. وظیفه اصلی این کانون، برگزاری برنامههای فرهنگی برای جوانان و نوجوانان آشوری و کلدانی است. انتشار کتابهای کودکان به زبان آشوری، انتشار سالنامه و اشاعه ادبیات ملی، ایجاد فرصت ارتباط برای قشر نوجوان و جوان آشوری از جمله فعالیتهای این انجمن بود.
این جامعه در سال ۱۳۵۶ در تهران تاسیس شد و شامل کمیته های «مهندسین آشوری» و «کمیته پزشکان آشوری» می شود.
وابسته به انجمن آشوریهای تهران است که در سال ۱۳۷۸ تاسیس شده است و هدف اصلی آن ارتقای آگاهی ملی و فرهنگی در جامعه آشوری است.
گروههایی دیگر نیز از جمله زیرمجموعههای انجمن آشوریان تهران است که از آن میان می توان به گروه همسرایان، روابط عمومی، گروه خیریه، واحد هنری، و کمیته بین کلیسایی اشاره کرد.
انجمن آشوریان از سال ۱۲۸۶ شمسی به فعالیت برای مدیریت و هماهنگی فعالیتهای آشوریان مشغول است. هدف این انجمن رسیدگی به امور جامعه آشوریان و حل و فصل مسائل اجتماعی، فرهنگی و قومی آشوریان ارومیه» است. دایره مرجعیت این انجمن متشکل از کلیه آشوریانی است که در محدوده فعالیت این انجمن قرار گرفته اند. شارلی انویه تکیه که سابقا در انجمن آشوریان ارومیه و حومه بوده است، در حال حاضر نماینده آشوریان و کلدانیان در مجلس شورای اسلامی است.
انجمنهای فوق، وابسته به انجمنهای آشوریان ایران بوده است. اما از نظر اداری کلیسای کاتولیک، که عمدتا به کلدانیها متعلق بوده است، دارای ساختاری جداگانه است. کلیسای کلدانی کاتولیک در جهان در سال ۹۳۲ شمسی تاسیس شد. این کلیسا اکنون تخت رهبری «پاتریارک ماررافائل بیداوید» است که در بغداد ساکن است اداره می شود. کلیسای کلدانی کاتولیک در ایران به سه قلمرو اسقفی تقسیم می شود که عبارتند از:
خلیفه گری کاتولیک آشوری کلدانی خوزستان
خلیفه گری کاتولیک آشوری کلدانی کاتولیک ارومیه
خلیفه گری کاتولیک آشوری کلدانی کاتولیک تهران
ضمنا خلیفه کلدانیهای کاتولیک در تهران اسقف اعظم رمزی گرمو و در ارومیه اسقف توما است.
حق داشتن نماینده مجلس برای مسیحیان ایران، همچون یهودیان و زرتشتیان، در ماده هفتم نظامنامه انتخابات، مصوب تیرماه ۱۲۸۸ شمسی صورت گرفت. بر طبق این قانون، مسیحیان ایران (شامل ارامنه، آشوریان و کلدانیان) حق داشتن یک نماینده را در مجلس شورای ملی داشته اند اما آشوریان و کلدانیان به دلیل وقوع جنگ جهانی و تبعات آن از داشتن نماینده آشوری – کلدانی در مجلس، تا دوره بیست و یکم محروم بودند و همواره نماینده جامعه مسیحی از ارامنه انتخاب می شد. در دهه ۳۰ شمسی بود که با تلاشهای آشوریان کرسی نمایندگی ایشان از کرسی نمایندگی ارامنه ایران تفکیک یافت. تا قبل از این تفکیک همواره نماینده ی ارامنه به عنوان تنها نماینده مسیحیان ایران به مجلس شورای ملی راه می یافت. در نهایت در سال ۱۳۳۶ بود که کرسی مستقلی به آشوریان و کلدانی ها اختصاص یافت و اولین نماینده ایشان در دوره بیستم وارد مجلس شورای ملی شد اما به دلیل ابطال انتخابات، نهایتا نماینده ایشان در سال ۱۳۴۲ وارد مجلس شورای ملی گردید.
مجلس شورای ملی
نخستین نمایندهی آشوری ها آقای ویلیام ابراهیمی نخستین بار در ۱۳۳۷سال ۱۳۴۲ وارد مجلس گشت.
مجلس شورای اسلامی
آشوریان و کلدانیان پس از انقلاب نیز هر یک حق داشتن یک نماینده در هر دوره مجلس شورای اسلامی را دارا بودهاند.
مجلس خبرگان قانون اساسی
دکتر سرگن بیت اوشانا نمایندهی آشوریها و کلدانیها در مجلس خبرگان قانون اساسی بود که از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۸ فعالیت می کرد. این مجلس که دارای ۷۵ نماینده بود، وظیفه بررسی نهایی قانون اساسی را در بین ماههای مرداد تا آبان ۱۳۵۸، برعهده داشتند.
دوره | نام نماینده در مجلس شورای ملی | سالهای نمایندگی |
---|---|---|
۲۱ | ویلهلم ابراهیمی | ۱۳۴۲- ۱۳۴۶ |
۲۲ | ویلسون بت منصور | ۱۳۴۶-۱۳۵۰ |
۲۳ | ویلسون بت منصور | ۱۳۵۰-۱۳۵۴ |
۲۴ | هرمز آشوریان | ۱۳۵۴-۱۳۵۷ |
دوره | نام نماینده در مجلس شورای اسلامی |
---|---|
اول | سرگون بیتاوشانا |
دوم | آتور خناشو |
سوم | آتور خناشو |
چهارم | شمشون مقصودپور |
پنجم | شمشون مقصودپور |
ششم | یوناتن بتکلیا |
هفتم | یوناتن بتکلیا |
هشتم | یوناتن بتکلیا |
نهم | یوناتن بتکلیا |
دهم | یوناتن بتکلیا |
یازدهم | شارلی انویه تکیه |
ماده مکرر ۸۸۱ قانون مدنی، یکی از قوانین تبعیض آمیز علیه کلیه اقلیتهای دینی در ایران، چه رسمی و چه غیررسمی، بوده است. این قانون که بیان میدارد: «کافر از مسلم ارث نمیبرد و اگر در بین ورثه متوفای کافری مسلم باشد وراث کافر ارث نمیبرند اگرچه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشند.» این قانون سبب شده است که اگر در یک خانواده غیر مسلمان یک نفر از اعضای آن خانواده فوت کند و عضوی دیگر اظهار مسلمان بودن بکند، آن فرد مسلمان، تمام ارث خانواده را مالک میشود. در سالهای اخیر تلاشهایی برای تغییر این قانون صورت گرفته است.
علاوه بر قانون تبعیض آمیز در رابطه با ارث، موارد دیگری نیز در قانون اساسی وجود دارد که برای اقلیتهای دینی تبعیض آمیز است. برای نمونه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
منع انتخاب شدن به عنوان رهبر یا عضویت در شورای رهبری
منع انتخاب شدن به عنوان رئیس جمهور
منع عضویت در مجلس خبرگان
منع اشتغال در مشاغل قضائی
فعالیتهای اجتماعی
در مراکز زندگی آشوریان، انجمنهای آشوریان امور فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و ورزشی آنها را اداره میکند. پیشینه این انجمنها در تهران و ارومیه و دیگر شهرها به بیش از صد سال می رسد. در برخی از شهرها در نزدیکی انجمنهای آشوریان، مدارسی نیز تاسیس شده است که در آنها علاوه بر برنامه درسی متداول آموزشی، زبان و ادبیات سریانی نیز تدریس میشود.
انجمن فرهنگی جوانان آشوری (ستیه ساپرته دارلیمه آتورایه): یکی از این انجمن هاست که در سال ۱۳۲۸ شمسی در تهران تاسیس شد. این انجمن، نخستین و مهم ترین جامعه فرهنگی آشوری است و نقش مهمی در انتشار کتابها و ترویج ادبیات نوسریانی (آشوری) داشته است.
کمیته فرهنگی آشوری (موتوه): این انجمن که در راستای انتشار کتب فعالیت می کند، تا به حال موفق شده است که کتابهای متعددی را منتشر سازد. این کمیته همچنین موفق شد که در سال ۱۳۵۲ کتابخانه ملی آشوریان را تاسیس کند.
اتحادیه آشوریهای ایرانی: این اتحادیه در سال ۱۳۴۷ تاسیس شده است و بر اساس اتحادیه آشوریهای آمریکا سازمان یافته است. این انجمن زیر نظر مستقیم «ویلسون بت منصور»، نمایندهی آشوریها در مجلس شورای ملی فعالیت می کرده است و روزنامهی آشور ارکان نیز که تا ۱۳۵۳ منتشر می شده است، زیر نظر این اتحادیه انتشار می یافته است.