زرتشتیان ایران

معرفی

زرتشتیان ایران

تاریخ ظهور زرتشت ۱۰۰۰ تا ۱۴۰۰ سال قبل از میلاد مسیح ذکر می‌شود

تاریخچه

تاریخ ظهور زرتشت ۱۰۰۰ تا ۱۴۰۰ سال قبل از میلاد مسیح ذکر می‌شود.

اعتقادات

دین زرتشتی یکی از قدیم‌ترین ادیان جهان که به نام زرتشت، موسس این آئین، شناخته می‌شود.

جمعیت و پراکندگی

منابع مختلف آمار جمعیت زرتشتیان ایران را متفاوت اعلام می‌کنند و در این زمینه اتفاق نظری وجود ندارد.

زبان

زرتشتیان ایرانی علاوه بر زبان فارسی، اغلب به گویش «بهدینان» که به زبان پارسی زرتشتی یا زبان دری زرتشتی نیز معروف است صحبت می‌کنند.

تقویم

تقویم زرتشتیان دارای ۱۲ ماه سی روزه دارد که نام‌های این ۱۲ ماه و ترتیب‌شان، همان نام‌هایی است که امروزه نیز در ایران استفاده می شود

مناسبت‌ها و روزهای خاص

نوروز و جشن های ماهیانه از جمله مراسمی است که زرتشتیان ایران برگزار می کنند.

نیایشگاه‌ها

آتشکده و زیارتگاه هایی در یزد جزو مشهورترین نیایشگاه های زرتشتیان هستند

اماکن مرتبط

موزه، مدرسه، درمانگاه و... از اماکن مرتبط با زرتشتیان ایران است.

محدودیت‌ها و آزار و اذیت‌ها

جامعه زرتشتی ایران با آنکه از لحاظ حقوقی به رسمیت شناخته شده بود، اما حقوقی کمتر نسبت به مسلمانان در قانون برای ایشان منظور داشته شده است

مدارس

مدارس بخشی دیگر از اماکن وابسته به جامعه زرتشتیان ایران است. برخی از این مدارس در شهرهای مختلف ایران به قرار ذیل است:

قبرستان‌ها

مراسم دفن مردگان زرتشتی در دوران رضاشاه دچار تحول شد

ساختار اداری

بالاترین درجه روحانیت در آیین زرتشت موبد موبدان است.

عضویت‌ در مجلس‌

از بین اقلیت‌های مذهبی به رسمیت شناخته شده در مشروطه، تنها زرتشتیان در دوره اول مجلس شورای ملی نماینده داشتند.

مطبوعات

هوخت قدیمی ترین نشریه زرتشتی است. امرداد، برساد و فروهر از جمله دیگر نشریات زرتشتی هستند.

شخصیت‌های برجسته

زرتشتیان چهره های شناخته شده ای در زمینه های هنری، علمی و فرهنگی داشته اند.

سایت‌های مرتبط

انجمن زرتشتیان تهران، انجمن موبدان تهران، سازمان زنان زرتشتی از جمله سایت های مرتبط با زرتشتیان ایران هستند.

تاریخچه

تاریخ ظهور زرتشت ۱۰۰۰ تا ۱۴۰۰ سال قبل از میلاد مسیح ذکر می‌شود. بر اساس نوشته‌های زرتشتی که قرن‌ها بعد مکتوب شد، احتمالا زادگاه زرتشت، غرب ایران در کنار دریاچه‌ی ارومیه بوده است. زرتشت به دلیل مخالفت بزرگان دین قدیم مجبور به سفری طولانی به سمت شرق می‌شود جایی که افراد جدید به دین او در می‌آیند. با گرویدن شاه گشتاسب و همچنین یکی از اقوام مادها به نام مغان به دین زرتشت، این آئین رواج کامل می‌یابد و تا حمله‌ی اعراب و سقوط ساسانیان در سده هفتم میلادی دین اصلی و ملی ایرانیان بوده است.

در طول پنج قرن پس از حمله‌ی اعراب اکثر زرتشتیان ایرانی به اسلام گرویدند. در همین دوره بود که بسیاری از زرتشتیان ایران را برای همیشه ترک کرده و به سرزمین‌های شرقی همچون هند مهاجرت کردند. زرتشتیان ایرانی از نیمه‌ی قرن دوم شمسی باید کلاه، شال، کمربند و نشان زرد رنگی بر تن می‌کردند تا مسلمانان آن‌ها را به راحتی شناسایی کنند. همچنین زرتشتیان اجازه‌ی استفاده از اسب و زین نداشتند. با تغییر دین زرتشتیان به اسلام اعانه‌ها و کمک‌هایی که به نهادهای دینی زرتشتی می‌شد کاهش پیدا کرد به حدی که تا قرن هشتم شمسی بسیاری از نهادهای دینی زرتشتی از جمله آتشکده‌ها و هیربدستان‌ها (موسساتی مخصوص آموزش موبدان) یا تبدیل به مسجد و مدارس دینی اسلامی شدند و یا به حال خود رها شده و تخریب شدند. در دوران خلفای امویه و عباسی زرتشتیان از «اهل ذمه» محسوب می‌شدند و از حداقل امنیت برخوردار بودند.

حمله‌ی اعراب به ایران همچنین باعث مهاجرت زرتشتیان از ایران شد و برخی از آن‌ها به خصوص اشرافیان ساسانی و اعضای ارتش به چین مهاجرت کردند. آنها تا حدود اواسط قرن هشتم شمسی به عنوان زرتشتی شناخته می‌شدند اما به تدریج به طور کامل در جمعیت چین ادغام شدند. دسته‌‌ی دیگری از زرتشتیان ایرانی بین قرن‌های اول تا چهارم شمسی به هند مهاجرت کردند و جامعه‌ی زرتشتی پارسی را در سواحل غرب هند در گجرات شکل دادند. متون پارسی‌ها ذکر می‌کند که بنیان‌گذران این جامعه از زرتشتیان خراسان بودند که برای فرار از تغییر اجباری دینشان به اسلام خود را به هند رساندند.

در فاصله‌ی قرن دوم تا قرن نهم شمسی زندگی زرتشتیان به عنوان اهل ذمه در جامعه‌ای شکل می‌گرفت که تحت سلطه مردان مسلمان بود. روحانیون زرتشتی برای حفاظت از سنت‌های خود رابطه‌ی جنسی، ازدواج و هر گونه تعامل میان زرتشتیان و مسلمانان را ممنوع اعلام کردند مگر آن که امنیت یا معاش فرد زرتشتی به آن وابسته بود. متقابلا، علمای اسلام نیز در قرن دوم شمسی ازدواج با زرتشتیان را حرام اعلام کردند مگر آن که فرد زرتشتی مسلمان شود. تعامل محدود با مسلمانان و در اقلیت بودن زرتشتیان آن ها را با مشکلات بسیاری مواجه کرد.

نظام‌الملک وزیر سلجوقی در قرن چهارم شمسی اعلام کرد که زرتشتیان نباید در اجتماع در رتبه‌ای بالاتر از مسلمانان قرار بگیرند. در این مقطع بود که پرداخت جزیه ( نوعی مالیات که از غیرمسلمانان گرفته می‌شد) نیز بر زرتشتیان واجب گردید. در دوران مغول‌ها (قرن ششم شمسی)، ایلخان‌ها (قرن ششم و هفتم شمسی) و تیموریان (قرن هفتم تا نهم شمسی) خشونت علیه زرتشتیان شهرنشین، که در آن زمان ساکن محله‌های مخصوص به خود بودند، افزایش یافت که باعث شد بسیاری از آن‌ها برای در امان ماندن از این خطرات مسلمان شوند. زرتشتیانی که بر دین خود استوار ماندند به مناطق دوردست‌تری از جمله فارس، یزد و کرمان مهاجرت کردند.

در دوران صفویه با رسمی شدن مذهب شیعه، زرتشتیان به طرز فزاینده‌ای متحمل خشونت مذهبی و مجبور به تغییر دین به اسلام شدند. فشارها روی زرتشتیان شهرهای یزد و کرمان و روستاهای اطراف بیش از سایر نواحی بوده و در این مناطق عده‌ی بسیاری از زرتشتیان به مذهب شیعه روی آوردند. در این برهه علاوه بر تبدیل آتشکده‌ها به مسجد، دخمه‌ها (محلی که در قدیم زرتشتیان اجساد مردگان زرتشتی را در آن قرار می‌داند تا به خوراک پرندگان و درندگان شود) مورد اهانت و تخریب قرار می‌گرفت. در دوران شاه عباس در ۹۸۷ شمسی تعدادی از زرتشتیان به عنوان نیروی کار از یزد و کرمان به اصفهان منتقل شدند. در مناطق روستایی نیز زرتشتیان با حقوق بسیار اندکی مجبور به کار بر زمین‌های کشاورزی مسلمانان می‌شدند. پس از شاه عباس، شاه سلطان حسین (۱۰۷۳-۱۱۰۱ شمسی) نیز فرمان به مسلمان شدن اجباری زرتشتیان و تخریب معابد آن‌ها داد. از آن جایی که صفویه در آن دوران رو به تحلیل بود این فرمان به طور پراکنده اجرا می‌شد در نتیجه جمعیت زرتشتیان با کاهش شدید رو به رو نشد و تا قرن ۱۲ و ۱۳ شمسی جمعیت صدهزار نفری خود را حفظ کردند. در دوران حمله‌ی افغان‌ها، زرتشتیان که تحت فشار و آزار و اذیت بسیار بودند به امید بهبود شرایط به همکاری با افغان‌ها در حمله به کرمان و یزد پرداختند. همکاری با افغان‌ها در این برهه باعث کشتار و مسلمان کردن اجباری آن‌ها در دوران ناصرالدین شاه (۱۱۱۵-۱۱۲۶) شد.

در اوایل دوران قاجار یکی از مشاغل اصلی زرتشتیان کشاورزی بود و برخی از زرتشتیان در مشاغل دیگری چون کارگری، نجاری، بافندگی، و تجارت مشغول به کار بودند. در این دوران جزیه باید توسط زرتشتیان سرشناس هر جامعه محلی جمع‌آوری می‌شد و به مسئولان مسلمان آن ناحیه تحویل داده می‌شد. اگر پرداخت‌های کامل به موقع انجام نمی‌شد زرتشتیان مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفتند. در این مقطع بسیاری از زرتشتیان به روستاها مهاجرت کردند. برای مثال تعداد زرتشتیان تهران تنها صد نفر و در اصفهان به ۴۰۰ خانوار کاهش یافت. «مانکجی لیمجی هاتریا» یکی از زرتشتیان پارسی تعداد کل زرتشتیان تهران، یزد، شیراز و کرمان را در دوران قاجار حدود هفت هزار نفر اعلام می‌کند.

زرتشتیانی که در اواسط قرن سیزدهم شمسی در ایران می‌زیستند در خطر یورش مسلمانان به منازل‌شان بودند. ایشان، برای جلوگیری از جلب توجه مسلمانان مجبور بودند مراسم دینی خود را داخل منازل انجام دهند. در خارج از منزل باید با لباس‌های زرد رنگ خود را مشخص میکردند، اجاز استفاده از چتر یا عینک را نداشتند و اجازه نداشتند که در حضور مسلمانان سوار اسب یا چهارپایان دیگر شوند زیرا در این صورت بالاتر از مسلمانان قرار می‌گرفتند. در هنگام خرید حق دست زدن به وسایل را نداشتند و صاحب مغازه باید اجناس را به ایشان می‌داده است. همچنین ایشان حق استفاده از آبخوری‌های عمومی را نداشته‌اند. از آن جایی که این قوانین از طرف مقامات قاجار اعمال می‌شد امکان دادخواهی از شاه وجود نداشت اما زرتشتیان وضعیت نامساعد خود را با پارسیان هند در میان می‌‌گذاشتد. پارسیان هند که در آن هنگام جایگاه و ثروت مقبولی در جامعه‌ی هند داشتند صندوق‌های رفاهی برای کمک به زرتشتیان ایرانی آماده کردند و افرادی را برای بهبود وضع جامعه‌ی زرتشتی به ایران فرستادند. «مانکجی لیمجی هاتریا» که از پارسان نیکوکار هند بود به هزاران نفر از زرتشتیان ایرانی کمک مالی کرد و با کمک انگلیسی‌ها توانست بخشی از محدودیت‌ها را از جامعه‌ی زرتشتی بردارد. در نهایت با افزایش فشارها، ناصرالدین‌شاه در سال ۱۲۶۱ شمسی مالیات جزیه را برای زرتشتیان لغو کرد.

در اوایل قرن چهاردهم شمسی، زرتشتیان تهران، یزد و کرمان در نتیجه کمک‌های زرتشتیان پارسی و فرصت‌های اقتصادی تجارت با زرتشتیان پارسی هند، شاهد بهبود در زندگی‌شان بودند. زرتشتیان تهران با کمک نیکوکاران پارسی توانستند آتشکده‌، تالار، حمام عمومی و دو دبستان دخترانه و پسرانه بسازند. آن‌ها که تا قبل از این اجازه تحصیل در مکتب‌خانه‌های مسلمانان را نداشتند حال می‌توانستند در مدارسی که پارسیان هند تاسیس کرده بودند یا مدارس مسیونرهای انگلیسی و آمریکایی تحصیل کنند. این مدارس تاثیر چشم‌گیری در پیشرفت زرتشتیان داشت و به آن‌ها امکان ورود به عرصه تجارت بین‌الملل به واسطه روابطشان با پارسیان هند را داد. به تدریج تاجران سرشناس زرتشتی وارد تعامل با بازاریان و تجار مسلمان شدند که خود به بهبود وضع زرتشتیان کمک کرد.

در دوران پهلوی ( ۱۳۰۴-۱۳۵۷ شمسی) به دلیل سیاست‌های سکولار پهلوی و تکیه‌ی آن بر میراث باستانی پیش از اسلام ایران، زرتشتیان ایران از برابری اجتماعی، قانونی و اقتصادی با مسلمانان برخوردار بودند. در دهه‌ی ۴۰، حدود شصت هزار زرتشتی در ایران زندگی می‌کردند. با ترویج فرهنگ غربی در ایران، سنت رها کردن اجساد زرتشتیان در دخمه ها که قبل از دوران رضاشاه، سنتی رایج در بین جامعه زرتشتی بوده است، تغییر کرد. در سنت قدیمی دفن اموات، زرتشتیان اجساد مردگان را به دخمه‌هایی می‌برده اند که در بالای کوهی واقع بوده است و اجساد را طی مراسمی در آن قسمت رها می کردند تا طعمه حیوانات شوند. امروزه زرتشتیان ایرانی اجساد مرده‌گان خود را بعد از شستشو و پیچیدن در پارچه‌ای سفید در قبرستان‌هایی که به نام آرامگاه شناخته می‌شود دفن می کنند. در حال حاضر، مراسم ازدواج‌ زرتشتیان اغلب در سالن‌ها و تالارهای زرتشتیان برگزار می‌شود و عروس و داماد به سبک غربی لباس می‌پوشند.

با انقلاب ۱۳۵۷، جایگاه و امتیازات زرتشتیان بار دیگر به عقب برگشت. زرتشتیان هم‌اکنون اکثرا در تهران، یزد، کرمان، اصفهان و شیراز ساکن هستند و به دلیل مهاجرت، از تعداد ایشان در ایران کاسته شده است. در حال حاضر، زرتشتیان حق ساختن عبادتگاه ندارند. قانون اساسی جمهوری اسلامی، زرتشتیان را به عنوان یکی از اقلیت‌های رسمی ایران می‌پذیرد و تحت بند ۱۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی جامعه زرتشتیان یک نماینده در مجلس شورای اسلامی می‌تواند داشته باشد. زرتشتیان به طور پراکنده مورد آزار و اذیت مسلمانان بوده‌اند و در برخی موارد این باور که زرتشتیان نجس هستند در میان مردم احیا شده است یا برخی از زرتشتیان به دلیل باورهایشان از استخدام محروم شده‌اند. از نظر قانونی زرتشتیان و مسلمانان جایگاه برابری ندارند برای مثال اگر یک زرتشتی در تصادفی باعث از بین رفتن یک مسلمان شود حکم اعدام دریافت می‌کند اما بر عکس این مثال صدق نمی‌کند. این نابرابری‌ها پس از انقلاب ۵۷، باعث مهاجرت بسیاری از زرتشتیان ایران به اروپا و آمریکا شده است.

اعتقادات

دین زرتشتی یکی از قدیم‌ترین ادیان جهان که به نام زرتشت، موسس این آئین، شناخته می‌شود. دیانت زرتشتی همچنین با نام‌های، «دینِ به»، «بهدینی» یا «مزدیسنا» (مزداپرستی) می‌خوانند. زرتشت، آموزه های مختلفی را برای آئین جدید خود، که در تقابل با قوانین دین قدیمی‌تر از زرتشتی بود، آورده بود. کتاب مقدس زرتشتیان «اوستا» نام دارد که بخش گات‌های آن سروده‌های زرتشت است. آنچه به نام «اوستا» شناخته می‌شود، متونی است که پس از درگذشت زرتشت و طی قرن‌های متعاقب آن جمع‌اوری شده است.

مهمترین آموزه‌ها و تعالیم زرتشت در رابطه با نوع ادراک خداوند، اهورامزدا، وجود روح انسانی، روز داوری، و همچنین اعتقاد به وجود خیر مطلق و شر است. زرتشتیان، اهورامزدا را به عنوان خدایی می‌شناسند که خالق عالم هستی است.

ایشان معتقدند که جلوه‌های مختلف اهورا مزدا، عناصر مختلف جهان هستی را خلق کرده‌ است اما انسان توسط خود اهورا مزدا و به صورتی مستقیم خلق شده است. انسان برترین آفریده اهورامزدا است که دارای سرشتی پاک است. در اندیشه زرتشتی، انسان به صورتی مداوم مورد وسوسه اهریمن قرار می‌گیرد و به صورتی دائم در کشاکش بین دو نیروی شر و خیر است. اما این انسان است که با قوه اختیار خود، مسئول اعمال خود است.

زرتشتیان قائل به وجود دو نیروی شر و خیر با نام‌های «انگره مینو» و «سپنته مینو» هستند که در تقابل همیشگی با یکدیگر هستند. این دو نشان دهنده هم وجود شر در جهان و نیز تلاش برای غلبه بر آن است. البته این نکته باید مورد اشاره قرار بگیرد که زرتشت خود از این دوگانگی (ثنویت) در آثار خود صحبت نمی کند و معتقد است که تمام جهان توسط اهورامزدا خلق شده است که خالق کل هستی است. اهورامزدا، هستی را به زیباترین و نورانی ترین صورت خود خلق کرده است ولی نیروهای شر و اهریمنی جهان را دچار تاریکی و فقر و ناخوشی می کنند.این ثنویت پس از دوران زرتشت در آیین زرتشتی رایج شد. بر اساس تعالیم زرتشت، هدف زندگی انسان آن است که بتواند با بهره‌گیری از نیروی اهورا مزدا و با پرستیدن آن، عاملی برای ترویج خوبی و بازسازی جهان شود. در این نگاه، مرگ جسمانی نتیجه غلبه قوای شر و پلیدی است ولی روان انسانی فارغ از هرگونه پلیدی است و بر اساس اعمالی که در این جهان انجام می دهد مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. سعادت و رستگاری در ترویج گفتار، کردار و پندار نیک است و از این رو هر انسانی مسئول اعمال خود است.

زرتشتیان، همانند پیروان دیگر ادیان، منتظر ظهور موعودی در آخرالزمان هستند؛ موعودی به نام «سوشیانت» به معنی فردی است که منفعت و سود خواهد آورد. سوشیانت تنها یک انسان متعالی نیست و در اندیشه زرتشتی فردی است که انسان‌ها را در نبرد نیک بر شر هدایت می‌کند. البته سوشیانت تنها یکی از شخصیت‌هایی است که زرتشتیان منتظر ظهور او هستند. در آیین زرتشتی، اشاره به ظهور سه موعود است که به تدریج می آیند اما تنها سوشیانت، موعود سوم، است که جهان را مملو از نور خواهد کرد. با ظهور سوشیانت، نیروهای خیر بر شر غلبه می کنند.

زرتشتیان همچنین به حیات بعد از مرگ اعتقاد دارند. ایشان بر این باورند که فردی که از این جهان می‌رود اگر پارسا و نیکوکار باشد، در روز چهارم پس از مرگ، دختری جوان، زیبا و با چهره‌ای درخشان بر او ظاهر می شود و او را به بهشت می برد، ولی اگر فرد فوت شده انسانی صادق و پاکدامن نبوده باشد، پیرزنی زشت او را کشان کشان به دوزخ خواهد برد. داور چنین روزی، خود زرتشت است که به دستور او فرد مرده از پلی به نام «چینوت» که بر روی رودی از فلز گداخته قرار دارد باید بگذرد. نیکوکاران به آسانی از روی آن پل می گذرند و به جایگاه اهورامزدا می رسند اما بدکاران به آن رود می افتند و در نهایت به کلبه ای محقر می رسند. کسانی نیز که اعمال نیک و شرشان با یکدیگر برابری داشته باشد در برزخ یا همسگان جای می گیرند که بی حرکت و آرام است.

زرتشتیان دارای احکام متفاوتی هستند که باید رعایت کنند. بخشی از احکام ایشان مربوط به طهارت می شود و ریشه در آموزه‌های ثنویت و دوگانگی خیر و شر دارد. ایشان بیماری‌ها و ناپاکی‌های عالم را نتیجه عملکرد اهریمن می‌دانند. برخی از احکام رایج در دین زرتشتی عبارتند از:

آیین تشرف: این مراسم، نخستین مراسم دینی در زندگی هر فرد زرتشتی است و شامل زرتشتی شدن فرد می شود. این آیین، با مراسم «سدره پوشی» همراه است. سدره‌پوشی یکی از کهن‌ترین آیین‌های زرتشتیان است و به معنای تولد دوباره است. این آئین را نوزاد یا نوزات نیز گویند. امروز زرتشتیان این آئین برای برای فرزندان خود بین سنین ۷-۱۰ ساله برگزار می‌کنند و پس از آن کودک به عنوان یک فرد زرتشتی محسوب می‌شود و باید اعمال دینی و نیایش ها و مراسم مذهبی را به جای بیاورد. نحوه‌ی برگزاری این مراسم به این شکل است که سفره‌ای بزرگ پهن می‌شود که و در چهارگوشه‌ی آن چراغ یا شمع گذاشته می‌شود. چیدنی‌های ویژه‌ی این سفر از جمله چراغ، شمع، سینی، گلدان، برنج، آویشن و لرک ( آمیخته‌ای از آجیل و شیرینی)و … نمادی از آفرینش هستند. مهمانان و خانواده‌ی کودک به همراه موبد دور این سفره جمع می‌شوند و او بعد از استحمام سدره پیراهنی سفید رنگ و ۹ تکه‌ای از جنس کتان یا پنبه را می‌پوشد. بر روی سده نیز کمربندی به نام کشتی که از ۷۲ نخ بافته شده بسته می‌شود. در این مراسم موبد اوستای تندرستی را به نام کودک می‌خواند و در حال قرائت آویشن و برنج و آجیل و شیرینی را بر سر کودک می‌ریزند. پس از پایان مراسم مذهبی، والدین و خانواده در حال تبریک‌گویان هدایای خود را تقدیم می‌کنند و با آجیل و شیرینی از مهمانان پذیرایی می‌شود. این مراسم نشان‌دهنده ورود آن کودک به جامعه زرتشتی است.

نماز‌های روزانه: خواندن ۵ نماز در آیین زرتشتی تکلیف ضروری هر فرد زرتشتی است. این نمازها برای مقابله با بدی خوانده می شود که شامل انجام حرکاتی خاص به منظور راندن شر و دریافت روشنایی است.

آئین گواه‌گیری (‌عقد): گواه به معنی شاهد است و گواه گیری همان مراسم عقد است که برای پیوند زناشویی بین زن و مرد برگزار می‌شود. عروس در مراسم گواه‌گیری مقنعه سبزی بر سر دارد و تور سبز رنگی صورتش را پوشانده است، داماد کلاه سبز بر سر و دستمال سبزی بر شانه راستش آویزان می‌کند. در این مراسم حداقل ۷ نفر به عنوان شاهد عقد باید حضور داشته باشند. موبد قسمت‌هایی از اوستا را می‌خواند و سپس از عروس و داماد می‌پرسد که آیا یکدیگر را به همسری می‌پذیرند یا خیر. سپس موبد اندرزهایی را برای زندگی آینده‌ی عروس و داماد می‌خواند. در مراسم عقد سفره‌ای پهن است که به آن سفره گواه‌گیری می‌گویند. چیدنی‌های این سفره عبارتند از لرک ( مخلوطی از هفت نوع آجیل و شیرینی)، قند سبز، انار شیرین، دستمال ابریشم، شمع، لاله و مجمر، کشتی ( کمربندی که نشان از زرتشتی بودن است)، اوستا و قیچی، تخم مرغ، برنج یا جو، نخ و سوزن، گلاب، آینه، آویشن و گلبرگ گل سرخ.

در تمامی این مراسم، آتش نقشی مهم و محوری دارد. آتش نشانه ی پاکی و طهارت است و از این رو دارای نقشی سمبلیک است. در آیین زرتشتی، سه نوع آتش‌ وجود دارد که مهمترین آن، با نام آتش بهرام شناخته می شود که از ترکیب شانزده نوع آتش ساخته شده است. این آتش باید همواره روشن باشد و هر فردی نیز نمی تواند وارد حریم آن شود. آتش‌های دیگر که با تشریفات دیگری ساخته می‌شود، یکی «آتش آذران» است و دیگری «آتش دادگاه» که این دو نوع آتش می توانند در منازل هر فرد زرتشتی نگاه‌داری شود.

جمعیت و پراکندگی

سهم تمامی اقلیت‌های دینی در جمعیت ایران، در طی دهه‌های اخیر همواره کاهش پیدا کرده است. منابع مختلف آمار جمعیت زرتشتیان ایران را متفاوت اعلام می‌کنند و در این زمینه اتفاق نظری وجود ندارد. حتی آمارهای رسمی ایران، جمعیت این اقلیت را به صورت متناقضی نشان می دهد که توضیحی برای افزایش یا کاهش سریع این جمعیت‌ها وجود ندارد.جمعیت زرتشتیان در سرشماری های سال ۱۳۳۵ کمتر از ۲۰ هزار نفر، در سرشماری سال ۱۳۴۵ بیش از ۲۰ هزار نفر، در سرشماری سال ۱۳۵۵ مجددا کمتر ۲۰ هزار نفر، اما در سرشماری سال ۱۳۶۵ نزدیک به ۴۰ هزار نفر اعلام شده است. این در حالی است که جمعیت اکثر اقلیت‌های مذهبی در سالهای بعد از انقلاب با کاهش چشمگیر مواجه شده است. آمارهای رسمی ایران، جمعیت زرتشتیان را در سال ۱۳۷۵، کمتر از ۳۰ هزار نفر، در سال ۱۳۸۵ حدود ۲۰ هزار نفر، و در سال ۱۳۹۰ حدود ۲۵ هزار نفر برآورد کرده است. نهایتا سرشماری رسمی ملی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ تعداد زرتشتیان را ۲۳۱۰۹ بیان کرده است. این آمارها نشان می دهد که جمعیت زرتشتیان ایران، بعد از گذشت ۶۰ سال از اولین آمار رسمی کشور ایران، و افزایش جمعیتی این کشور، همچنان ثابت مانده است که خود حاکی از مهاجرت‌های گسترده زرتشتیان به خارج از ایران است.

فدراسیون انجمن‌های زرتشتیان آمریکای شمالی جمعیت زرتشتی ایران را در سال ۲۰۱۲ حدود پانزده هزار نفر اعلام کرد. مهاجرت‌ها در سال‌های اخیر یکی از عوامل کاهش جمعیت زرتشتیان در ایران است اما علاوه بر ایران در سایر نقاط جهان نیز شمار زرتشتیان رو به کاهش است که از دلایل عمده‌ی آن پایین بودن نرخ زاد و ولد و همچنین این نکته است که فرزندان حاصل از ازدواج یک فرد زرتشتی با غیر زرتشتی، زرتشتی محسوب نمی‌شوند.

در حال حاضر در تهران بیشترین تمرکز افراد زرتشتی وجود دارد. بعد از شهر تهران، بیشترین جمعیت در شهرهای یزد ، کرمان ، شیراز هستند (حدود ۱۰۰ نفر)، اصفهان (۴۰ – ۵۰) و اهواز هستند. در بندرعباس، گیلان و رشت هم تعداد اندکی زرتشتی ساکن هستند. 

در سالهای ابتدای انقلاب در شهرهای دیگری همچون زاهدان و اهواز خانوارهای زرتشتی ساکن بوده اند. در آن زمان تعداد خانواده‌های زرتشتی مقیم اهواز قابل توجه بوده است و عمدتا نتیجه وصلت زرتشتیان تازه (مسلمان زاده) با زرتشتیان قدیمی و همچنین زرتشتی شدن تعداد دیگر بوده است. اما در حال حاضر در اهواز تعداد کمی افراد زرتشتی ساکن هستند. 

در یزد روستاهای زرتشتی نشین همواره وجود داشته اند. این روستاها عمدتا امروزه خالی از سکنه هستند اما در برخی از تاریخ ها که جشن یا مراسم مذهبی خاصی برگزار می شود، زرتشتیان عمدتا به آن روستاها بر می گردند.

 روستای مزرعه کلانتر در یزد که روستای زرتشتی نشین بوده است و مدخل ورودی این روستا دارای علامت فروهر دارد. 

روستای شریف آباد در یزد که روستای زرتشتی نشینی بوده است و در حال حاضر بدون سکنه دائمی زرتشتی است و تنها برای مراسم مورد استقبال قرار می گیرد. این روستا دارای تعدادی سکنه مسلمان است. 

 روستای حسن آباد و روستای زین آباد از دیگر روستاهایی است که در مراسم زرتشتیان مورد توجه قرار می گیرد.

در کرمان روستاهایی است که وضعیت مشابهی را دارند. روستای جوپار و روستای کن قسان نیز فاقد سکنه دائمی هستند و تنها در زمان مراسم مورد توجه قرار می گیرند. 

جدول زیر توزیع نسبی جمعیت زرتشتیان ایران را در نقاط شهری و روستایی در بین سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۰ نشان می‌دهد:

 

زبان

زرتشتیان ایرانی علاوه بر زبان فارسی، اغلب به گویش «بهدینان» که به زبان پارسی زرتشتی یا زبان دری زرتشتی نیز معروف است صحبت می‌کنند. این زبان با دری رایج در افغانستان تفاوت دارد و به طور شفاهی از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود. امروزه استفاده از این زبان به خصوص در میان نسل جوان‌تر زرتشتی کمتر رایج است و اغلب برای مکالمه از زبان فارسی استفاده می‌کنند. قدیمی‌ترین نسخه‌های اوستا، به الفبایی نوشته شده که امروزه “اوستایی” یا ‌‌”دین‌دبیره” نامیده می‌شود. تنها تعداد معدودی از زرتشتیان می‌توانند به این زبان بنویسند. تدریس در مدارس زرتشتی به زبان فارسی است و تنها برخی از دانش‌آموزان در این مدارس با این الفبا کمی آشنا می‌شوند.

 

 

—-

تقویم

تقویم زرتشتیان دارای ۱۲ ماه سی روزه دارد که نام‌های این ۱۲ ماه و ترتیب‌شان، همان نام‌هایی است که امروزه نیز در ایران استفاده می شود یعنی فروردین، اردیبهشت، خرداد و …. تفاوتی که تقویم زرتشتی با تقویم رایج امروزین دارد آن است که ماههای این تقویم همگی دارای ۳۰ روز هستند، و نه ۲۹ یا ۳۱ روز. بنابراین مجموعه روزهای این تقویم ۳۶۰ روز است. پنج روز باقیمانده، در انتهای سال و با نام «پنج روز پنجه» می نامند. در ضمن، هر روز ماه نیز دارای نامی خاص است که برخی از این روزها نام‌های ماه‌های زرتشتی است. در هر ماه هنگامی که روز و ماه هم‌نام شوند، آن روز نیز جشن محسوب می‌شود. به عنوان مثال چهارمین روز هر ماه در تقویم زرتشتی، روز شهریور نام دارد. بنابراین در ماه شهریور، روز چهارم (که نامش شهریور است) جشن گرفته می شود. عناوین و تاریخ این جشن‌های ماهانه به شرح زیر است:

– فروردینگان (۱۹ فروردین)

اردیبهشتگان (۲ اردیبهشت در تقویم کنونی ایران و – ۳ اردیبهشت در گاهشماری زرتشتی)،

– خردادگان (۴ خرداد در تقویم کنونی ایران و ۶ خرداد در گاهشماری زرتشتی)

– تیرگان (۱۰ تیر در تقویم کنونی ایران و ۱۳ تیر در گاهشماری زرتشتی)

– امردادگان (۳ امرداد در تقویم کنونی ایران و ۷ امرداد در گاه‌شماری زرتشتی)

– شهریورگان (۳۰ امرداد در تقویم کنونی ایران و ۴ شهریور در گاهشمار زرتشتی)

– مهرگان (۱۰ مهر در تقویم کنونی ایران و ۱۶ مهر در گاه‌شماری زرتشتی)

-آبانگان (۴ آبان در تقویم کنونی ایران و ۱۰ آبان در گاهشماری زرتشتی)

-آذرگان (۳ آذر در تقویم کنونی ایران و ۹ آذر در گاهشماری زرتشتی)

-دیگان (۲، ۹ و ۱۷ دی در تقویم کنونی ایران و ۸، ۱۵ و ۲۳ دی در گاهشماری زرتشتی)

-بهمنگان (۲۶ دی در تقویم کنونی ایران و ۲ بهمن در گاه‌شماری زرتشتی)

-اسفندگان (۲۹ بهمن و ۵ اسفند در گاه‌شماری زرتشتی)

مناسبت‌های مذهبی

گاهنبار یا گاهانبار یکی از جشن‌های زرتشتیان است که شش بار در سال و هر بار به مدت ۵ روز برگزار می‌شود. این جشن از جشن‌های بزرگ زرتشتیان است و «جشن آفرینش» قلمداد می‌شود زیرا در باورهای زرتشتیان، اهورامزدا جهان را در شش «گاه» آفرید. این گاه‌ها به ترتیب عبارتند از:

– میدیوزَرِیم- روز پانزدهم اردیبهشت‌ماه، روز خلقت «آسمان».

– میدیوشـِیم – روز پانزدهم تیرماه، روز خلقت «آب».

– پَـیته‌شَـهیم – روز سی‌ام شهریورماه، روز خلقت «زمین».

– اَیاسرِم- سی‌ام مهرماه، روز خلقت «گیاه».

– میدیارِم – بیستم دی‌ماه، روز خلقت «جانوران».

-هَـمَـسپَـتمَدُم: در آخرین روز سال کبیسهٔ، روز خلقت «انسان».

زرتشتیان در این جشن‌ها دور هم جمع شده و به ستایش و سپاسگزاری از اهورامزدا می‌پردازند. این جشن‌ها زمانی برای بخشندگی بود و بسیاری از زرتشتیان، قبل از مرگ، همه یا بخشی از دارایی‌شان را وقف مراسم گاهنبار می‌کنند. هر یک از این جشن‌ها پنج روز به طول می انجامد که روز پنجم آن از دیگر روزها مهم تر است و جشن بزرگ محسوب می‌شود. در هر یک از این شش گاهنبار آئین‌های ویژه‌ای برگزار می‌شود و مردم مهمانی برگزار می‌کنند و افراد کم بضاعت باید در آئینی که دیگران برگزار می‌کنند شرکت کنند و همه از خوان گاهنبار بهره ببرند. این آیین با رای شورای عالی سیاست‌گذاری ثبت میراث معنوی در فهرست آیین‌های ملی ایران ثبت شده‌ است.

مراسم مربوط به نوروز و آمادگی برای این جشن در میان زرتشتیان از ده روز مانده به آخر سال آغاز می‌شود.

زرتشتیان دو مراسم قبل از نوروز دارند که یکی ششمین جشن سالیانه گاهنبار است و دیگری جشن آمدن «فروهر»ها. زرتشتیان اعتقاد دارند که در ده روز آخر سال فروهر (ارواح) درگذشتگان‌شان به خانه‌هایشان سر می‌زند و برای آن‌ها برکت و سلامتی و سود به ارمغان می‌آوردند اما اگر خانه کثیف و نا آراسته باشد از آن‌ها روی برگردان می‌شوند
به همین جهت زرتشتیان تا قبل از پنجه بزرگ (۲۰ اسفند) خانه تکانی کرده و تمام وسایل کهنه را دور می‌ریزند و برای گاهنبار آماده می‌شوند. پنج روز آخر سال پنجه‌ی کوچک نام دارد که همزمان با آخرین چهره گاهنبار سال است.

به اعتقاد زرتشتیان، این گاهنبار زمانی است که خداوند انسان را خلق می‌کند و با خلق انسان آفرینش تمام می‌شود و سال نو فرا می‌رسد. زرتشتیان از غروب اولین روز از پنجه کوچک، یعنی ۵ روز مانده به شروع سال نو، آتش روشن می‌کنند و اسفند و کندر دود می‌کنند و از روز دوم تدارک سفره هفت‌سین و غذاهای مخصوص نوروز را می‌کشند. هر خانواده‌ای که گاهنبار دارد مهمانی می‌دهد و خیرات می‌کند و سایر خانواده‌ها هم حتما در این پنج روز آتشی درست می‌کنند و آرد موجود در خانه را نان می‌پزند و کماج شیرین درست می‌کنند که بر سفره‌ی نوروز قرار می‌دهند.

از دیگر سنت‌های زرتشتی قبل از سال نو که البته امروز بیشتر به دست فراموشی سپرده شده است شب وه است که آخرین روز پنجه محسوب می‌شود و مردم در آتشکده جمع می‌شدند، اوستا می‌خواندند، تا سپیده بیدار می‌مانند و بعد برای «آتش بوم کردن» به خانه‌ی خود می رفتند. آتش بوم کردن یکی از دیگر سنت‌های قبل از آغاز سال جدید است که در آن زرتشتیان با روشن کردن آتش قبل از طلوع خورشید روی پشت بام ها و اوستا خوانی، فروهرهایی را که از ده روز قبل از سال نو به جهان مادی آمده‌اند بدرقه می‌کنند. به محض تابش اولین اشعه خورشید این مراسم پایان می‌یابد. چند شاخه سرو و گل را بر بام می‌گذراند و آب و آویشن را به پایین ‌می‌ریزند که در حقیقت نمادی از آرزوی بازگشت فروهرها در سال بعد است. 

در سفره‌ی سنتی زرتشتی برای نوروز نمادهایی از «امشاسپندان» در سفره قرار می‌گیرد و مهم نیست که با حرف «سین» شروع شوند. لوازم اصلی این سفره عبارتند از ماهی، تخم‌مرغ، شمع یا مجمر آتش، سکه یا کاسه فلزی، آب تمیز، سبزه و گل. برخی از خانواده‌های در کنار این لوازم هفت نوع حبوبات و هفت نوع میوه نیز بر سفره می‌گذارند. پس از تحویل سال، اوستا و دعای سال نو برای سپاس از اهورامزدا خوانده می‌شود و بخشی از مراسم سفره نوروزی است.

زرتشتیان صبح اول سال نو را برای دید و بازدید و نیایش و شادباش به آتشکده محله یا شاه‌ور هرام‌ایزد می‌روند. پس از آن به دیدار خانواده‌هایی می‌روند که در سال قبل فردی را از دست داده‌اند ( به اصطلاح به پرسه می‌روند) سپس بر سر مزار نزدیکان رفته و برایشان گل و سبزه می‌گذارند. بعد از این نوبت به دید و بازدید معمول می‌رسد. یکی از رسوم زرتشتی هنگام دید و بازدید عید این است که میزبان آینه و گلاب برای تعارف به مهمان می‌آورند.

روز ۶ فروردین برای زرتشتیان زادروز «اشوزرتشت» است. روزهای هفتم تا یازدهم زیارت «پیران زرتشتی» انجام میشود. روز سیزدهم روز «تیشتر ایزد» است. روز نوزدهم فروردین مقارن با جشن فرودگان (فرودگ) است که زرتشتیان در آرامگاه گرد هم می‌آیند و اوستا می‌خوانند و خوراکی و میوه‌های مخصوص این جشن را میان مردم تقسیم می‌کنند. در نهایت روز بیست و یکم فروردین روز زیارت «شاه ورهرام ایزد» است.

ماه الول، تقریبا همزمان با اسفند ماه خواهد شد.

عبادت‌گاه ها

آتشکده آدریان: واقع در تهران، خیابان میرزا کوچک خان: این آتشکده مهم‌ترین آتشکده‌ی فعال تهران است که بنای آن متعلق به دوران قاجار است. سنگ بنای این آتشکده در سال ۱۲۹۳ شمسی با حضور ارباب کیخسروی شاهرخ، رئیس انجمن وقت زرتشتیان تهران پایه‌گذاری شد. ساخت این بنا ۳ سال طول کشید و با کمک مالی پارسیان هندوستان و زرتشتیان ایرانی ساکن ایران و هند تکمیل شد. آتش این آتشکده در مراسمی خاص پس از ۲۵ روز از آتشکده‌ی یزد به این آتشکده منتقل شد. بنای این آتشکده در سال ۱۳۸۱ در فهرست آثار ملی ایرانی ثبت شد.

آتشکده آدریان بزرگ: واقع در یوسف آباد تهران: آدریان بزرگ تهران مجموعه‌ای دینی، فرهنگی اجتماعی، ورزشی و‌ آموزشی است. پروژه‌ی ساخت این مجموعه در دهه‌ی ۵۰ آغاز شد اما در نهایت در دهه‌ی ۸۰ تکمیل شد و آغاز به کار کرد.

زیارتگاه شاه ورهرام ایزد (امیریه تهران): این زیارتگاه قبلا خانه‌ی مسکونی هرمزدیار بهمن بوده است که حال تبدیل به زیارتگاه شده است. زرتشتیان تهران در روز ورهرام ایزد در هر ماه برای نیایش در زیارتگاه شاه ورهرام ایزد گرد هم می‌آیند.

آتشکده یزد: واقع در خیابان آیت‌الله کاشانی، آتشکده یزد محل نگهداری آتش مقدس زرتشتی و نیایشگاه زرتشتیان ساکن در این شهر است. ساختمان کنونی آتشکده یزد در آبان ماه ۱۳۱۳ با سرمایهٔ یک زرتشتی پارسی به نام «همابائی» بر وقفی از جانب چند تن از زرتشتیان ایران ساخته شد. گفته می شود که آتشی که درون این آتشکده روشن است از بیش از ۱۵۰۰ سال پیش روشن بوده است.

زیارتگاه پیرسبز ( چک چک): در ۶۸ کیلومتری شمال غرب شهر یزد در دامنه‌ی کوه آهکی قرار گرفته و پناهگاه یکی از شاهزادگان ساسانی به نام «حیات بانو» است. در یک سوی دیوار سنگی این زیارتگاه آب قطره قطره از شکاف سنگ‌های بیرون می‌ریزد به این دلیل به این محل «پیر چک‌چک» هم می‌گویند. این مکان به تولیت و سرپرستی انجمن زرتشتیان شریف‌آباد اردکان اداره می‌شود و روزهای زیارت آن به مدت ۵ روز از ۲۴ تا ۲۸ خرداد است. 

زیارتگاه پیر نارستانه: در ۳۱ کیلومتری شرق یزد و پشت کوه دربید واقع است. زرتشتیان جهان هر ساله به مدت ۵ روز از ۲ تا ۶ تیر خورشیدی (از سپندارمذ تا روز آذر از ماه تیر در تقویم زرتشتی) در این محل جمع شده و به جشن و نیایش می‌پردازند. گفته می‌شود که این محل مدتی پناهگاه شاهزاده اردشیر بوده است. 

زیارتگاه پیر هریشت: در ۹۰ کیلومتری غرب یزد و ۱۵ کیلومتری اردکان قرار دارد. به باور زرتشتیان یکی از دختران یزدگرد در این مکان غیب شده است. زرتشتیان جهان هر سال از روز ۷ تا ۱۱ فروردین ( روز امرداد تا روز خور از ماه فروردین در تقویم زرتشتی) برای برگزاری آئین‌های دینی و سنتی به این محل می‌آیند.

زیارتگاه پیر نارکی: در ۵۸ کیلومتری جنوب شرقی یزد و بر دامنه‌ی کوهی به نام تجنک قرار دارد. گفته می‌شود یکی از دختران یزدگرد به نام نازبانو در این مکان ناپدید شده است. زرتشتیان جهان هر سال از ۱۲ تا ۱۶ مرداد ( مطابق با روز مهر تا ورهرام ماه امرداد) برای نیایش و برگزاری مراسم دینی در این مکان جمع می‌شوند. 

زیارتگاه پیربانو پارس: در ۱۱۲ کیلومتری جنوب غربی شهر یزد در محلی به نام ارجنان در دامنه‌ی کوهی نزدیک جنوب شهر عقدا قرار دارد. گفته می‌شود که یکی از دختران یزدگرد به نام پارس بانو در این مکان غیب شده است. زرتشتیان هر سال از ۱۳ تا ۱۷ تیر ماه (روز مهر روز ورهرام ماه تیر) برای نیایش و برگزاری آئین‌های سنتی و دینی در این مکان جمع می‌شوند.

زیارتگاه ستی پیر (اسدان): واقع در مریم‌آباد در شرق شهر یزد قرار گرفته است و به باور زرتشتیان پناهگاه مادر شاهزادگان ساسانی بوده است. زرتشتیان هر سال در ۲۴ خرداد ماه (روز اشتاد از ماه خرداد در تقویم زرتشتی) برای برگزاری مراسم و آئین‌های دینی در این مکان جمع می‌شوند. 

آتشکده کرمان: واقع در خیابان زریسف، خیابان برزو آمیغی: این آتشکده در سال ۱۳۰۳ در دوران پهلوی بنیانگذاری شده و ساخت آن نزدیک به ده سال طول کشید. این آتشکده در باغی قرار دارد که قبلا خانه‌ی جهانگیر اشیدری بوده. این اثر در تاریخ ۱۰ مهر ۱۳۸۰ به‌ عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

زیارتگاه شاه ورهرام ایزد کرمان: واقع در خیابان ناصریه در شهر کرمان. این زیارتگاه مربوط به دوران قاجار است که در دی ۱۳۸۶ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید. 

آدریان آتشکده اصفهان: واقع در محله سیچان اصفهان: این آتشکده نیایشگاه و محل نگه‌داری آتش مقدس زرتشتی در اصفهان است در سال ۱۳۵۷ به همت زوجی به نام گوهر و مهربان بنا شده است. 

 

اماکن مرتبط

مکان‌های مرتبط با زرتشتیان در ایران عبارتند از:

مدارس

بخشی دیگر از اماکن وابسته به جامعه زرتشتیان ایران است. برخی از این مدارس در شهرهای مختلف ایران به قرار ذیل است:

قبرستان

بخشی از اماکن متعلق به جامعه زرتشتی می‌باشد. مراسم دفن مردگان زرتشتی در دوران رضاشاه دچار تحول شد که شرح آن سابقا آمده بود. برخی از آرامستانهای زرتشتیان ایران به قرار ذیل هستند:

آرامستان زرتشتیان (موقوفه قصر فیروزه): معبد بزرگی بوده است که در زمان جنگ ایران و عراق در دهه ۶۰ مصادره شده است. این منطقه قصر فیروزه در زمان رضاشاه به ارباب کیخسرو اهدا شده بوده است و وقف جامعه زرتشتی می شود. برای همین جزو معدود اماکنی است که از زرتشتیان گرفته نشده است.

– آرامستان زرتشتیان یزد
– آرامستان زرتشتیان کرمان
– آرامستان زرتشتیان شیراز
– آرامستان زرتشتیان اصفهان

ساختار اداری

شهرها و مناطقی که جمعیت زرتشتی دارد دارای انجمن زرتشتیان» هستند که هدفشان اداره و سرپرستی امور دینی، فرهنگی و کمک به امور اجتماعی، بهداشتی و خیریه، موفوقه و رفاهی و سایر امور مربوط به زرتشتیان ساکن آن شهر یا منطقه  است.
انجمن موبدان به فعالیت دینی زرتشتیان یا امور مربوط به موبدان رسیدگی می‌کند.                                                                                                                           

بالاترین درجه روحانیت در آیین زرتشت موبد موبدان است. در حال حاضر دو مدرسه مذهبی در بمبئی هندوستان به نام‌های «کاما آتورنان» و مدرسه‌ی شبانه‌روزی «آتورنان» در بمبئی به تعلیم موبدان می‌پردازند. تنها موبد‌زاده‌هایی که از کودکی در این مدارس مذهبی تحصیل کرده باشند می‌توانند به جایگاه موبد موبدان برسند. در ایران موبد جهانگیر نوشیروان اوشیدری (۱۲۹۹-۱۳۸۳) و موبد رستم شهزادی (‌۱۲۹۱-۱۳۷۸) به این مقام دست یافته بودند اما پس از مرگ موبد شهزادی هیچ موبد زرتشتی دیگری به جایگاه «موبد موبدان» نرسیده است و زرتشتیان ایران امروز دارای رهبری مذهبی متمرکز نیستند. در حال حاضر انجمن موبدان به فعالیت دینی برای زرتشتیان پرداخته و کارهای موبدان را رسیدگی می‌کند و انجمن زرتشتیان امور فرهنگی، اجتماعی و مسائل مربوط به موقوفات و … را اداره می‌کند.

این انجمن که در مهر ۱۳۳۱ تاسیس شده است تا سال ۱۳۹۵ با نام انجمن موبدان تهران فعالیت کرد و پس از آن به انجمن موبدان ایران تغییر نام داد. پس از انقلاب انجمن موبدان مانند دیگر نهادهای زرتشتی مجوز فعالیت خود را پس از تنظیم اساسنامه از وزارت کشور جمهوری اسلامی ایران دریافت کرد و در چارچوب آن اساسنامه به فعالیت دینی برای زرتشتیان ایران پرداخته و کارهای موبدان را رسیدگی میکند. این انجمن تنها ارگان رسمی و قانونی اداره‌کننده بخش دینی و فرهنگی جامعه‌ی زرتشتیان ایران بوده که وظیفه‌اش افزایش دینداری و دین‌یاری در میان زرتشتیان (بهدینان) به خصوص جوانان است. موبد دکتر اردشیر خورشیدیان از سال ۱۳۸۲ تاکنون در جایگاه هموند هیات‌مدیره و فرنشینی انجمن موبدان تهران، که بالاترین جایگاه پیشوای دین و فرهنگ زرتشتیان در ایران است قرار دارد. افرادی می‌توانند به جایگاه موبدی برسند که موبدزاده باشند و تا هفت نسل شجره‌نامه‌ی موبدی داشته باشند و بیش از دو نسل موبدی ایشان قطع نشده باشد. آن‌‌ها پس از گذراندن دوره های لازم طی مراسمی ویژه به درجه «نوزوتی» می‌رسند و می‌توانند لباس ویژه موبدی بر تن کنند.

خیابان جمهوری اسلامی: انجمن زرتشتیان تهران در سال ۱۲۷۶ پایه‌گذاری شد. اعضای این انجمن‌ برای دوره‌های سه ساله توسط رای مخفی و اکثریت نسبی انتخاب می‌شوند. اعضای این انجمن در تهران ۲۱ نفر هستند. تمامی زرتشتیان ۱۶ سال به بالا تبعه‌ی ایران و ساکن تهران می‌توانند از انتخاب‌کنندگان باشند. اما انتخاب‌ شوندگان باید سی سال تمام داشته باشند.

شیراز، خیابان کریمخان زند

خیابان نظر شرقی

خیابان کاشانی

تفت ، آدریان، محله سرده

یزد – مریم آباد – کوچه آتشکده

اشکذر، علی‌آباد رستاق

بلوار صدوقی اهرستان

شهرک رسالت (عظیمیه)

این سازمان در سال‌های ۱۳۲۴-۱۳۲۵ تشکیل شد و در بهمن ۱۳۲۹ به ثبت رسید و به طور رسمی شروع به کار کرد. این سازمان یک هیئت مدیره‌ی ۹ نفره دارد که برای دوره‌های ۳ ساله فعالیت می‌کنند.

یک سازمان غیرانتفاعی است که از سال ۱۳۴۸ فعالیت خود را آغاز کرده است. هدف خود را «همبستگی بیشتر بین دانشجویان زرتشتی و ایجاد روح همکاری دینی، ورزشی، علمی، هنری، اجتماعی، فرهنگی و هماهنگی در این موارد با سایر سازمان‌ها و مجامع رسمی کشور» ذکر می‌کند. این سازمان، برنامه‌ها و فعالیت‌هایی نظیر چاپ کتاب‌های کنکور اقلیت‌های مذهبی، برنامه‌های کار‌آفرینی، مددرسانی و کار‌گاه‌های فرهنگی سازمان می‌دهد.

این بنیاد در سال ۱۳۷۶ تاسیس شده است. هدف از این بنیاد آشنایی ایرانیان با فرهنگ و ادبیات دیرینه ایران است. داستان‌های شاهنامه فارسی و نیز تاریخ دوران هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان بخشی از ادبیات و تاریخ ایران است که توسط این بنیاد به مخاطبین معرفی می شود. این بنیاد در سالهای اخیر مورد برخوردهای امنیتی واقع شده است و با محدودیت بیشتری به کار خود ادامه می دهد.

این سازمان به برگزاری کلاس‌های آموزشی مختلف در زمینه کامپیوتر، زبان انگلیسی، آموزش عبری و … می پردازد.

این سازمان به برگزاری کلاس‌های آموزشی مختلف در زمینه کامپیوتر، زبان انگلیسی، آموزش عبری و … می پردازد.

عضویت در مجلس

از بین اقلیت‌های مذهبی به رسمیت شناخته شده در مشروطه، تنها زرتشتیان در دوره اول مجلس شورای ملی نماینده داشتند. زرتشتیان از ابتدای تشکیل مجلس شورای ملی و پس از انقلاب مجلس شورای اسلامی در این مجالس عضویت داشتند. 

مجلس شورای ملی:

جمشید جمشیدیان
: معروف به ارباب جمشید نخستین زرتشتی عضو دوره‌ی اول مجلس شورای ملی بود اما وی در آن دوره نه به نمایندگی از زرتشتیان بلکه به نمایندگی از تجار تهران در مجلس حضور داشت. 

کیخسرو شاهرخ: موسوم به ارباب کیخسرو نخستین نماینده‌ی زرتشتیان در مجلس شورای ملی محسوب می‌شود او نمایند‌‌ه‌ی زرتشتیان در ۱۱ دوره مجلس شورای ملی (دوره‌ی دوم تا دوازدهم) بود. او همچنین رئیس انجمن زرتشتیان تهران بود.

رستم گیو: معروف به ارباب رستم گیو برای شش دوره (از دوره‌ی سیزدهم تا هجدهم) نماینده‌ی زرتشتیان در مجلس شورای ملی بود. او همچنین پس از درگذشت کیخسرو شاهرخ به ریاست انجمن زرتشتیان تهران برگزیده شد.

اسفندیار یگانگی به مدت ۴ دوره پیاپی (از دوره بیستم تا بیست و سوم) نماینده‌ی زرتشتیان در مجلس شورای ملی بود. 
بوذرجمهر مهر آخرین نماینده‌ی زرتشتیان در مجلس شورای ملی بود. 


مجلس خبرگان قانون اساسی: رستم شهزادی، موبد موبدان زرتشتیان ایران نماینده‌ی زرتشتیان در مجلس خبرگان قانون اساسی داشت. این مجلس که دارای ۷۵ نماینده بود، وظیفه بررسی نهایی قانون اساسی را در بین ماههای مرداد تا آبان ۱۳۵۸، برعهده داشتند. 

 


مجلس شورای اسلامی

مطبوعات

شخصیت‌های برجسته

تبعیض‌ها و آزار و اذیت‌ها

بعد از ورود اسلام به ایران، زرتشتیان ایران همواره مورد آزار و اذیت بوده اند که در این مورد به تفصیل در بخش تاریخچه توضیح داده شده بود. در این قسمت به آزار و اذیت‌هایی اشاره می شود که محدود به دوران بعد از انقلاب ۱۳۵۷ می شود. جامعه زرتشتی ایران با آنکه از لحاظ حقوقی به رسمیت شناخته شده بود، اما حقوقی کمتر نسبت به مسلمانان در قانون برای ایشان منظور داشته شده است:

آیت‌الله خمینی در یکی از سخنرانی‌های خود پس از انقلاب ۱۳۵۷، دین زرتشتی را «فرقه‌ای کهنه» نامید و از عباراتی همچون «آتش‌پرستان مرتجع» و «گبر» برای اشاره به زرتشتیان استفاده کرد.

در همان سال اول انقلاب بود که انقلابیون مسلمان به آتشکده زرتشتیان تهران حمله کردند و با پایین آوردن عکس زرتشت، عکس آیت الله خمینی را به جای آن نشاندند.

در سالهای پس از انقلاب، جواز ساخت زیارتگاه‌ها، اماکن مذهبی و آتشکده های جدید به زرتشتیان داده نمی شود. زرتشتیان بعد از دوران قاجار و تا قبل از انقلاب دارای چنین حقی بوده‌اند.

از دیگر محدودیت‌های جامعه زرتشتی پس از انقلاب آن بوده است که امکان استخدام در آموزش و پرورش وجود نداشته است. 

علی رغم آنکه پسران زرتشتی باید به خدمت سربازی بروند، اما از استخدام در ارتش محروم بوده اند.

ماده مکرر ۸۸۱ قانون مدنی، یکی از قوانینی بوده است که بیان می‌دارد: «کافر از مسلم ارث نمی‌برد و اگر در بین ورثه متوفای کافری مسلم باشد وراث کافر ارث نمی‌برند اگرچه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشند.» این قانون سبب شده است که اگر در یک خانواده غیرمسلمان یک نفر از اعضای آن خانواده فوت کند و عضوی دیگر اظهار مسلمان بودن بکند، آن فرد مسلمان، تمام ارث خانواده را مالک می شود. در سالهای اخیر تلاشهایی برای تغییر این قانون صورت گرفته است.

محدودیت حقوقی دیگری که از زمان انقلاب و تا چند سال قبل بر جامعه زرتشتی حاکم بوده است قوانین مربوط به عدم قصاص قاتل فرد غیرمسلمان بوده است. در این صورت فرد قاتل امکان گذراندن حبس را داشته است اما قصاص نمی شده است. 

مصادره‌های گسترده‌ای از ابتدای انقلاب و سالهای متعاقب آن از اموال افراد زرتشتی و جامعه زرتشتی ایران صورت گرفته است. برای مثال قصر فیروزه، خانه خانواده صداقت (که امروزه تبدیل به پارک ورشو شده است) و یا املاک خانواده ساسان‌فر از نمونه های املاک مصادره‌ای است.

به دنبال شکایت علی‌اصغر باقری، یکی از نامزدهای شکست‌خورده شورای شهر یزد، دیوان عدالت اداری در شهریورماه حکم تعلیق موقت عضویت سپنتا نیک‌نام، عضو زرتشتی شورای شهر یزد در این شورا را صادر کرد.عضویت سپنتا نیک‌نام در شورای شهر یزد، با حکم شورای نگهبان تعلیق شده است. شورای نگهبان می‌گوید اکثریت فقهای این نهاد معتقدند عضویت یک فرد زرتشتی در شورای شهر برخلاف شرع اسلام است.

 

محدودیت دیگر حاکم بر جامعه زرتشتی ایران آن است که حق انتخاب بسیاری از اسم‌های زرتشتی را برای فرزندانشان ندارند.

فیروزه فرودی، کارن وفاداری، کاته وفاداری، آفرین نیساری و حسین سپنتا از جمله افراد زرتشتی ای بوده اند که در دوران از جمهوری اسلامی تا به حال در زندان بوده اند.

وبسایت‌های مرتبط با زرتشتیان ایران

انجمن زرتشتیان تهران

انجمن موبدان تهران

سازمان زنان زرتشتی

سایت امرداد

سایت برساد

درباره ما

در این وبسایت اطلاعات مربوط به ادیان و مذاهب ایران گردآوری شده ودر درسترس شما قرار دارد. با مراجعه به فهرست و گزینه‌های سایت، به این اطلاعات دسترسی پیدا خواهید کرد.

© Copyright Off-Centre Productions 2021