مردم «اهل حق» مشهور به «یارسان» -در کردستان عراق «کاکهای» -هستند
آرامگاه های بابا یادگار، سلطان اسحاق، پیرداوود و... از اماکن مقدس اهل حق هستند
پیروان آیین اهل حق دارای مدارسی جداگانه، همچون برخی از اقلیتهای دینی ایران، نبودهاند و همواره به مدارسی عمومی رفتهاند.
پیروان آیین اهل حق از همان قبرستانهای عمومی مسلمانان برای دفن امواتشان استفاده میکنند و دارای قبرستانهایی مجزا نیستند.
سازماندهی جامعه اهل حق، تا حدود زیادی مرتبط با «خاندان»های اهل حق هستند.
کیانوش آسا، کیانوش رستمی، سیاوش تیموری و نورعلی الهی از شخصیت های برجسته یارسان هستند
از فتوا تا تبعیض در اجرای مراسم و مناسک و محدودیت های قانونی از آزارهایی است که بر اهل حق روا داشته شده است
سایت یارسان و بایگانی مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان از سایت های یارسان ها هستند
مردم «اهل حق» مشهور به «یارسان» هستند که در کردستان عراق با نام «کاکهای» شناخته میشوند. اهل حق نه تنها دین اسلام که دیگر آیینهای پیشین چون مسیحیت را الهی دانسته و بر آن هستند که حقیقت تمامی ادیان گذشته در این آیین جمع شده است. آنگونه که در یکی از متون ایشان آمده است که «از خداوند چهار کتاب نازل شده است که هر چهار کتاب نزد ما است» (ترجمه).
در رابطه با تاریخ آغاز آیین اهل حق (یارسان) اختلاف نظر وجود دارد. عموم پیروان اهل حق، خود را دنبالهرو آموزههای «سلطان اسحاق» (سلطان سهاک) میدانند؛ اما برخی دیگر نیز ریشه تعالیم اهل حق را به قبل از «ظهور» سلطان اسحاق و مقارن با قرن دوم شمسی برمیشمارند و اعتقادات اهل حق را تلفیقی از تعالیم مانوی، زرتشتی، مسیحی و اسلام میدانند.
افرادی که قائل به وجود تعالیم آیین یارسان قبل از «ظهور» سلطان اسحاق هستند، از بازههای زمانی یا دورانهایی قبل از وی سخن گفتهاند که با ظهور افرادی دیگر که دارای تعلیمات عرفانی بودهاند، ارتباط داشته است. دورانهایی نظیر دورهی بهلول (قرن دوم)، دوره بابا سرهنگ (قرن سوم)، دوره شاه خوشین (قرن چهارم)، دوره بابا کابوس (قرن پنجم)، و دوره بابا جلیل (قرن پنجم) نام میبرند. از هر کدام از این افراد نوشتهها و آثار نظم و نثری به جا مانده است که منسوب به ایشان است. این آثار به زبانهای کردی و ترکی هستند.
همانطور که گفته شد، عمدتا سلطان اسحاق بنیانگذار مسلک و عقیده اهل حق شناخته میشود. سلطان اسحاق در سال ۵۹۴ شمسی در روستای برزنجه از روستاهای اطراف حلبچه، در سلیمانیه عراق، به دنیا چشم گشود. پدرش شیخ عیسی و مادرش خاتون دایرک است. سلطان اسحاق پس از مدتی از برزنجه به سرزمین «اورامان» و «دیه شاخان» مهاجرت کرد و تا آخر حیات در آنجا سکونت اختیار نمود. آرامگاه او در روستای «شیخان» در شهر پاوه از اماکن زیارتی اهل حق به شما میآید.
سلطان اسحاق از تحولات فکری زمانه خود و اشاعهی فلسفههای یونانی، از جمله فلسفه نو افلاطونی، و نیز و اندیشه صوفیان، حکمت اشراق و نیز اعتقادات مذهبی ادیان مختلف آگاهی داشت. بسیاری از پیروان اهل حق معتقدند که چون سلطان اسحاق «مظهر تجلی ذات الهی» است لذا دانش و علم او ذاتی و الهی بوده است؛ اما عدهای دیگری این علوم را اکتسابی میدانند و چنین عقیده دارند که سلطان اسحاق در کودکی در نزد ملا الیاس شهرزوری تحصیل کرده و در جوانی به بغداد رفته و در مدرسه نظامی کسب دانش کرده و بعدها به دمشق رفته و به ادامهی تحصیلات پرداخته است. او پس از مرگ پدرش، به منطقه زادگاه خود مراجعه کرد و به تاسیس مسلک اهل حق پرداخت. پیروان آیین اهل حق او را «مظهر حق» میدانند.
این شیوه نامگذاری ادوار مختلفه را که به نام معاریف آن زمان نامگذاری میشد بعد از ظهور سلطان اسحاق نیز تداوم یافت و پیروان یارسان، ادوار بعد از سلطان اسحاق را نیز به نام شخصیتهای پیدا شده در آن دوره نامگذاری کردند؛ مثل دوره پیر عالی، دوره دامیار، دوره شاه ویسقلی. ایشان همچنین «گفتهها» و نوشتههای این ادوار را جزء «کلام» و «دفتر»، یا آثار مهم اهل حق، قرار داده و مجموعه آنها را «کلام سرانجام» نام نهادند؛ مثل کلام خان الماس، کلام آسید براکه، کلام شیخ امیر، کلام ایل بگی جاف، کلام نوروز، کلام حیدری و کلام تیمور.
این کلامها به منزله «کتاب مقدس» برای پیروان اهل حق است و مهمترین آنها کلام سرانجام است. کتاب مقدس دیگر پیروان اهل حق، «دفتر پردیوری» است که به زبان کردی گورانی نوشته شده است و به صورت نظم نوشته شده است.
آخرین کلام متعلق به «تیمور شاه» یا «تیمور بانیارانی» است که در اوایل قرن ۱۲ شمسی زندگی میکرد. تیمورشاه در کرمانشاه و به جهت گفتهها و کلام او و بشاراتی که به جهت آمدن موعود اهل حق بیان کرد، دستگیر و سپس سر بریده شد.
آیین اهل حق بر پایه اعتقاد به «تناسخ» پیریزی شده است. تناسخ به این معناست که «روح انسان» بعد از فوت شدن انسان از این جهان دو مرتبه در «دون» یا قالب دیگری به صورت انسانی دیگر در عالم ظاهر میشود. ایشان همچنین معتقدند که این سیرِ دون به دون برای ذات خداوند و ملائک نیز وجود دارد و ملائک مقرب الهی هم گاهی در جامه و قالب انسان ظاهر میشوند. ایشان قائل به ظهور روح خداوند در «علی» (امام اول شیعیان) هستند که در نظر اهل حق مقامی برتر از «محمد» (پیامبر اسلام) داشته است. اما این ظهور منحصر در کالبد علی نبوده است و در طول تاریخ در افرادی دیگر، از جمله سلطان اسحاق نیز ظاهر شده است و تداوم یافته است. این ظهور می تواند دارای درجات و شدت اشراق متفاوتی باشد.
اهل حق معتقد است که در ابتدای خلقت، خداوند از ذات و نور خود، “هفت ملک” مقرب را خلق فرمودند که عبارتند از جبرئیل، میکائیل، اسرافیل، عزرائیل، حور، عقیق و نقیق. این ملائک، همواره همراه خداوند، هنگام «ظهور»ش در این عالم، در آینده، خواهند بود و هر کدام دارای وظیفه خاصی هستند:
این فرشتگان در این دنیا با نامهایی دیگر ظاهر میشوند که نام هر کدام بنابر آن فرشته عبارتند از: جبرئیل (بنیامین)، میکائیل (پیر موسی)، اسرافیل (داود)، عزرائیل (مصطفی)، حور (رمزیار)، عقیق (شاه بهرام)، نقیق (یادگار).
بر حسب این اعتقاد، در زمانه «سلطان اسحاق»، او هفت نفر از یاران خود را به نام «هفت تن» انتخاب کرد و آنها را «مظاهر تجلی هفت ملک مقدس» معرفی کرد و به همان نامها نامگذاری کرد. اسامی آنها عبارت بودند از:
سلطان اسحاق، پیروان خود را به گروههای «هفت هفت» و به شرح زیر تقسیم میکند و تقسیمات مشخص و وظایف خاصی هم برای آنها تعیین شده است که به ترتیب عبارتند از: «هفتوانه»، «هفت سردار» و «هفت تن یاران قولطاس». این سه گروه هفت نفری در کنار «هفت تن»، مجموعه ۲۸ نفری را تشکیل میدهند که در اندیشه اهل حق صادره از ذات حق هستند و برتر از تمامی مخلوقات. این بیست و هشت نفر همچنین نشانی هستند از ۲۸ حرفِ حروف الفبا که خود سمبلی از تمامیت هستی و دربرگیرندگی تمامی حقایق دارند.
علاوه بر اینها تقسیمات دیگری در کتاب «نامه سرانجام» ذکر شده از جمله «چهل تن». بر طبق این کتاب، خداوند پس از آفریدن «هفت تن»، چهل تن دیگر را هم برای هدایت مردم آفرید. هر هنگام که «شاه خداوندگار» بخواهد در عالم ظاهر شود باید چهل تن قبل از ظهور در عالم ظاهر شوند و با بشارت دادن به ظهور و یادآوری آموزههای «نامه سرانجام» مردم را هدایت کنند که در «زمان ظهور» از ظهور خداوند غافل نشوند. اهل حق معتقدند که چهل تن، زمان قبل از ظهور سلطان اسحاق نیز در دنیا ظاهر شدند و مردم را راهنمائی نمودند و به ظهور او بشارت دادند. همینطور معتقدند که در «ظهور هزاره»، این چهل تن در عالم ظاهر میشوند و به وظیفه خود که بشارت دادن است، قیام خواهند نمود.
هر کدام از این «چهل تن» دارای نوشتههایی هستند که به سبک شعر است و به زبانهای کردی، ترکی و فارسی ثبت شدهاند. اشعار این چهل تن اشاره به دو ظهور بزرگ دارد که عبارتند از «ظهور بنیامین» یا «شاه قاپی» (به معنای دروازه) و «ظهور شاه خداوندگار». بر طبق این اعتقادات، بنیامین یا شاه قاپی، زودتر از خداوند در این عالم ظاهر میشود و مردم را برای ظهور خداوند، که هزاران مرتبه، اهمیت ظهورش از تمامی ظهورات قبل بیشتر است آماده میسازد.
تمامی متونی که از «چهل تن» و نیز سلطان اسحاق باقی مانده است، جزو متون مقدس اهل حق میباشد که عمدتا معروف به «سر مگو» هستند. این متون، که عمدتا شامل بشارت هستند و در بسیاری از اوقات از مملو از نقل قول از انتظارات ادیان دیگر برای ظهور دو موعود هستند که در آیین زرتشتی شامل انتظار ظهور «هوشیدر» و «شاه بهرام ورجاوند»، در آیین یهود، شامل انتظار به ظهور «مسیح» و ظهور «یهوه»، در معتقدات مسیحی به ظهور «مسیح» و «پدر آسمانی»، و بر اساس معتقدات مردم سنی مسلمان ظهور مهدی و رجعت مسیح، و بر مبنای انتظارات شیعه، «قائم» و «رجعت حسینی» است. بر اساس اعتقادات اهل حق، در وقایع آخرالزمان، علاوه بر آنکه جنگهای فراوانی در میگیرد، همه ادیان نیز یک دین میشوند و تعالیم سلطان اسحاق بر همه حاکمیت خواهد یافت.
جمعیت پیروان اهل حق در ایران مشخص نیست. دشواری این تخمین از آن رو است که در هیچ کدام از سرشماریهای رسمی صورت گرفته مذهب اهل حق در بین گزینههای دین وجود نداشته است. همچنین بسیاری از پیروان آیین اهل حق، خود را مسلمان معرفی نموده و از این رو تفکیک این جمعیت، از مسلمانان، دشوار است. پیروان آئین اهل حق، در منابع مختلف، از چند ده هزار تا دو میلیون نفر ذکر شدهاند.
پیروان آیین اهل حق عمدتا در ایران و در بخشهای غربی آن ساکن هستند. ایشان عمدتا در شهرهایی نظیر کرمانشاه، قزوین، لرستان، آذربایجان شرقی، زنجان، و همدان ساکن هستند اما در سایر شهرهای ایران نظیر تهران، رودهن، کرج، شهریار و خراسان نیز حضور دارند.
ایشان در دیگر کشورهای منطقه مانند ترکیه، عراق، آلبانی، افغانستان و سوریه نیز زندگی میکنند که عمدتا در میان جمعیتهای کُرد این کشورها هستند.
پیروان آیین اهل حق همچون دیگر شهروندان ایرانی، در آبادانی ایران کوشیدهاند و نقش و مسئولیت شهروندی خود را انجام دادهاند. در دوران جنگ ایران و عراق، تنها در استان کرمانشاه ۷۸۸ نفر از پیروان آیین اهل حق در جنگ کشته شدند؛ در این جنگ، ۱۵۹۸ نفر نیز جانباز و ۱۳۴ نفر اسیر بودهاند.
پیروان اهل حق عمدتا به دلیل متولد شدن در خانوادههایی که باورهای اهل حق داشتهاند به این آئین درآمدهاند و به این دلیل عمدتا متعلق به یکی از خاندانهایی هستند که برای سالیان دراز پیرو آیین اهل حق بودهاند. برخی از این خاندانها عبارتند از خاندانهای شاه ابراهیمی، سید مصطفی، زنوری، بابا یادگاری، عالی قلندری، حاجی باویسی، خاموشی، میرسوری، حاجی باویسی، شاه هیاسی، آتشبیگی، و باباحیدری.
البته افرادی جدید نیز میتوانند «سرسپرده» این آیین شوند و خود را اهل حق بدانند.
پیروان اهل حق عمدتا به زبانهای محلی خود سخن میگویند که عمدتا زبانهای کردی، لری و ترکی است.
آثاری که برای پیروان اهل حق «مقدس» شمرده می شود و تحت عنوان «کلام» یا «سرمگو» نیز شناخته میشود عمدتا به یکی از زبانهای کردی یا ترکی می باشد. این آثار سبب شده است که متولیان این آیین در هر کجا که ساکن باشند زبان این متون را فراگیرند تا بتوانند با متن مقدس خود در ارتباط قرار بگیرند. این نکته حائز اهمیت است که بسیاری از آثار اهل حق به صورت عمومی در دسترس وجود ندارد.
مهمترین گویش غالب در آثار اهل حق، گویش کردی «گورانی» است.
این تقویم توسط سید خلیل عالینژاد، که از رهبران اهل حق بوده است، ایجاد شده است. مبداء تاریخی این تقویم، تولد سلطان اسحاق قرار داده شده است که معادل تقویم شمسی منهای ۶۲۸ سال است. بنابراین سال ۱۴۰۰ شمسی معادل ۷۷۲ کردی سلطانی است. این تقویم دارای ۱۲ ماه سی روزه است و ۵ روز اضافی آن بین ماههای اول و دوم آن قرار دارد. این پنج روز که ملقب به «ماه پنجه» است در سالهای کبیسه شش روز خواهند بود.
ماه اول تقویم کردی سلطانی از ۲۵ بهمن ماه شروع میشود و تا ۲۴ اسفند ماه ادامه دارد. همانطور که بیان شد از ۲۴ اسفند تا ۲۹ اسفند (و تا ۳۰ اسفند در سالهای کبیسه) ماه پنجه می باشد. یازده ماه بعدی تقویم کردی سلطانی سی روزه اند. این تقویم به قرار ذیل است:
نام ماه | معادل شمسی |
---|---|
ماه رشه مه | ۲۵ بهمن تا ۲۴ اسفند |
ماه پنجه | ۲۵ اسفند تا پایان اسفند |
ماه گله داران | اول تا ۳۰ فروردین |
ماه گله جاران | ۳۱ فروردین تا ۲۹ اردیبهشت |
ماه گرماخیز | ۳۰ اردیبهشت تا ۲۸ خرداد |
ماه پیوش پر | ۲۹ خرداد تا ۲۷ تیر |
ماه گلاویژ | ۲۸ تیر تا ۲۶ مرداد |
ماه خرمانان | ۲۷ مرداد تا ۲۵ شهریور |
ماه رزبر | ۲۶ شهریور تا ۲۴ مهر |
ماه گلاریز | ۲۵ مهر تا ۲۴ آبان |
ماه سرماخیز | ۲۵ آبان تا ۲۴ آذر |
ماه بفرآور | ۲۵ آذر تا ۲۴ دی |
ماه ری بندان | ۲۵ دی تا ۲۴ بهمن |
در آیین اهل حق مراسم و مناسک متفاوتی وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:
سرسپردگی به معنای خود را از پیروان اهل حق محسوب کردن است. در این فرایند فرد طالب، دو شرط حضور را درونی کرده است که: «حق را حاضر و موجود» و «خداوند عالم را همه جا حاضر بداند». در این مراسم، داوطلب باید در طی مراسمی که با حضور یک «پیر» برگزار میشود، اعلام سرسپردگی به آیین اهل حق کند و از آن به بعد تلاش کند که آداب و رسوم فردی و جمعی اهل حق را به جای بیاورد. برخی از آدابی که ایشان باید رعایت کنند عبارت است از:
جمخانه یا جمعخانه محلی است که در آن مراسم مذهبی اهل حق برگزار میشود. از جمله این مراسم می توان به نامگذاری کودکان، سرسپردگی، ازدواج و همینطور مراسم «فاتحهخوانی» برای درگذشتگان اشاره کرد. پیروان اهل حق توصیه شدهاند که بعد از انجام دادن غسل و با پوشیدن لباسهای تمیز به جمخانه بیایند و در آن به راز و نیاز خداوند بپردازند. همچنین ایشان توصیه شدهاند که تمام افرادی را که در جمخانه هستند غذا بدهند؛ هر چند تعدادشان نیز زیاد باشد. پیروان آیین اهل حق، در مراسم مذهبی خود با نواختن «تنبور» اقدام به خواندن کلام، یا «کلامخوانی» میکنند.
پیروان اهل حق در هر سال، سه روز به روزه داری میپردازند. این روزهها که با نام «روزه غار» نیز شناخته میشوند که سه روز متوالی است. این روزها در بین خاندانهای مختلف اهل حق به صورتی متفاوت برگزار میشود اما هیچ اختلافی بین این خاندانها در رابطه با اهمیت و ضرورت اجرای این سه روزه وجود ندارد.
در روایات اهل حق چنین آمده است که این ایام روزهداری، به یاد ایامی است که سلطان اسحاق و یارانش که در خطر تهاجم مخالفین و دشمنان بودند، مدت زمانی معادل سه روز را در غار سپری کرده بودند. این غار که نام «مرّنو» دارد، محل سکونت سه روزه و مقاومت سلطان اسحاق و یارانش در برابر دشمنان بود. در این سه روز به دلیل عدم فرصت نوشیدن و خوردن، لب به غذا نزدند و پس از سه روز، آنچنان که در روایات اهل حق آمده است، پیرزنی که احتمالا «خاتون رمزبار» نام داشته است، مقداری گوشت خروس آب پز همراه با مقداری برنج، نان و آب برای سلطان اسحاق و یارانش آورد. ایشان این مواد خوراکی را به نشانه شکرگزاری بین خود تقسیم کردند و با دعا و تنبورنوازی پیروزی خود را بر دشمنانشان جشن گرفتند. این واقعه در «دفتر پردیوری» آمده است و از این رو عموم اهل حق نیز این روزها را به روزهداری میپردازند. پیروان آیین اهل حق پس از سه روز روزهداری عید «خاونکار» را جشن میگیرند.
در آیین اهل حق همچون بسیاری دیگر از دیگر گروههای عرفانی، موسیقی نقشی بسیار کانونی دارد. ساز «تنبور» که دارای دو تار است، نزد پیروان اهل حق دارای مقامی بسیار مقدس است. در بسیاری از مراسم آیینی ایشان، کلامهای مقدس اهل حق با نواختن ساز تنبور خوانده میشود. اجرای موسیقی و خواندن ذکر دارای اهمیت بسیاری است و جاذب نیروهای معنوی و تعالی روح انگاشته میشود.
پیروان اهل حق در بخشی از مراسم خود، به انجام نذر نیز میپردازند. در این مراسم عمدتا گوشت خروس پخته شده و به همراه کمی برنج در نان پیچیده میشود و به دیگران داده میشود.
مکانهای مقدس اهل حق در ایران عبارتند از:
پیروان آیین اهل حق دارای مدارسی جداگانه، همچون برخی از اقلیتهای دینی ایران، نبودهاند و همواره به مدارسی عمومی رفتهاند.
پیروان آیین اهل حق از همان قبرستانهای عمومی مسلمانان برای دفن امواتشان استفاده میکنند و دارای قبرستانهایی مجزا نیستند. برخی از قبرستانهای عمومی نظیر قبرستان توتشامی واقع در استان کرمانشاه برای پیروان اهل حق، به دلیل دفن شدن برخی از شخصیتهای ایشان، دارای اهمیت بالاتری است.
طبیعتا در شهرها یا روستاهایی که جمعیت یارسان بیشتر است، قبرستانها عمدتا متعلق به پیروان این آیین است؛ نظیر قبرستان کرند غرب که بیشتر افراد دفن شده در آن، اهل حق هستند.
سازماندهی جامعه اهل حق، تا حدود زیادی مرتبط با «خاندان»های اهل حق هستند. در این آیین، دوازده خاندان وجود دارند که دارای اهمیت خاصی هستند که در برخی از متون و اعتقادات پیروان اهل حق تداعی دوازده حواری مسیح یا دوازده امام هستند. این خاندانهای اصلی عبارتند از:
سلطان اسحاق در زمان حیات خود، چنین بیان کرده بود که هر فردی برای طی سیر و سلوک نیاز به داشتن «پیر» و «دلیل» دارد. او در زمان خود، دو تن از یارانش را، یعنی بنیامین و داود، را به ترتیب به عنوان پیر و دلیل معرفی کرده بود. اما به این دلیل که خود وی فرزندی نداشت، او هفت خاندان را مشخص کرده بود که همگی آنها اهل حق بودند. سلطان اسحاق پیروان اهل حق را تشویق کرده بود که پیر و دلیل خود را از بین این هفت خاندان مشخص کنند. این هفت خاندانی که سلطان اسحاق در زمان حیات خود مشخص کرد، به مرور زمان به یازده خاندان تبدیل شدند که اسامی آنان پیشتر آمده بود.
سخنگوی این مجمع، سیاوش حیاتی بوده است که در دی ۱۳۹۸ در نشستی که برای یادبود جانباختگان حادثه انهدام هواپیمای اوکراینی صورت گرفت بازداشت شد.
برخی از اعضای مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان در دیداری که در سال ۱۳۹۳ با رئیس مجلس شورای اسلامی وقت، علی لاریجانی، داشتند، ضمن اعتراض به نقض حقوق شهروندی مردم یارسان، مطالبات خود را مبنی بر به رسمیت شناختن آیین یاری به عنوان یک اقلیت مذهبی در قانون اساسی و موارد دیگر بیان داشتند. پیگیری چنین مطالبهای، در سال ۱۳۹۴ با مخالفت با دیدار نماینده مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان با رئیس مجلس شورای اسلامی همراه شد.
در سال ۱۳۹۶نیز، و در ادامه تلاشهای پیروان اهل حق برای دستیابی به نماینده، هیات نظارت بر انتخابات شوراها، داوطلبان اهل حق را در انتخابات شوراهای شهر و روستا رد صلاحیت کرد. در شهر هشتگرد در استان البرز ۲۸ داوطلب این اقلیت مذهبی رد صلاحیت شدهاند و تنها دو نفر تائید صلاحیت گردیدهاند. برخی دیگر از افراد اهل حق که در شورای شهر قبلی هشتگرد بودهاند نیز در انتخابات سال ۱۳۹۶ رد صلاحیت شدند.
پیروان اهل حق از آن رو که جزو اقلیتهای رسمی در قانون اساسی جمهوری اسلامی به حساب نمیآیند با محدودیتهای فراوانی مواجه بودهاند. بدین دلیل همواره پیروان آن از حقوق شهروندی مانند استخدام در ادارات دولتی، نمایندگی در مجلس و پستهای کلیدی، تحصیل در مدارج عالی و … محروم میباشند. در سالهای پس از انقلاب، هویت دینی و آیینی ایشان نفی شده و سرکوب پیروان این آیین به صور مختلف، از جمله گسترش نفرتپراکنی علیه ایشان در رسانههای رسمی، رخ داده است.
فتوای آیتالله مکارم شیرازی در رابطه با منع خوردن نذری پیروان اهل حق، نمونه ای دیگر از تبعیضهای سازمانیافته علیه ایشان است. این فتوای دینی در پاسخ به سوالی مبنی بر «حکم شرعی غذای نذری اهل حق (آیین یارسان)» بیان شده است و در وبسایت رسمی مکارم شیرازی منتشر شده است. بر طبق این فتوا، «در صورتیکه آنها (پیروان آیین یارسان) ضروریات اسلام را منکر باشند، نمیتوان از غذای آنها استفاده کرد.»
ایشان حق برگزاری رسمی مراسم ازدواج بر اساس آیینهای خود را ندارند و نمیتوانند قوانین مربوط به ارث را بر اساس اعتقادات خود جاری سازند. همچنین ایشان برگزاری مراسم مذهبی خود را در جمخانه ها به صورتی غیررسمی و پنهانی برگزار میکنند. چنانچه ایشان در فرمهای رسمی ورود به دانشگاه و استخدام در ادارات دولتی، گزینه «اسلام» را انتخاب نکنند با محرومیتهای تحصیلی و شغلی مختلفی روبرو میشوند.
در سال ۱۳۹۴، تنها جمخانه پیروان اهل حق در شهرستان اسلامآباد غرب مورد تعدی و حمله تعدادی از افراد قرار گرفت که منجر به شکسته شدن شیشهها و از بین رفتن تاسیسات آن گردید. افراد حملهکننده ضمن سر دادن شعارهایی علیه پیروان اهل حق، به ضرب و شتم برخی از پیروان این آیین نیز مبادرت کردند.
در دی ۱۳۹۳ امیر رجبی، زندانی اهل حق زندان مرکزی زاهدان، به دلیل امتناع از تراشیدن سبیل خود به انفرادی برده شد و تحت فشار قرار گرفت.