حکومت جمهوری اسلامی سالهاست علیه بهاییان به صورت سیستماتیک تبعیض روا میدارد. به جز ایران، حوثیها در یمن نیز بهاییان ساکن این کشور را چند سالی است مورد آزار قرار میدهند؛ رفتاری که سیمین فهندژ میگوید، به تحریک حکومت ایران انجام میشود.
آیا با توجه به گستردگی این رفتارهای خشونتآمیز میتوان امیدوار بود که کارزارهایی مثل «ایران بدون نفرت» نتیجه مثبتی داشته باشند؟
عباس میلانی، مورخ و ایرانشناس که خود نیز در این کمپین شرکت کرده، به ایرانوایر میگوید، باید مثبت فکر کرد. او برای تایید پیشبینی خود از تاریخ شاهد مثال میآورد: «در طول تاریخ همیشه نظرهای مخالف وجود داشته است. اگر کتابهای دوران شکسپیر را بخوانید، میبینید که کاتولیکها علیه پروتستانها، این دو گروه علیه یهودیان و همه آنها علیه مسلمانها مخالفتهای جدی داشتند. لوتر که منادی اصلاح دین بود، اسلام را برابر با شیطان برمیشمرد و عکس پیامبر اسلام را در کنار شیطان قرار میداد. در ایران نیز آیتالله منتظری از دل سنتی بیرون آمد که سرچشمه عناد با بهاییت در آن وجود داشت.»
به گفته میلانی اما همه اینها تغییر کردند: «در ایران، آیتالله منتظری در نتیجه شرف انسانی، واقعبینی و عدالتخواهی که در وجودش بود، نظرش را تغییر داد. در طول تاریخ نیز برخی از خشنترین مراکز قدرت در مقابل خرد، استدلال و واقعیت، تغییر شکل میدهند.»
او تاکید میکند: «میرود میخ آهنین در سنگ؛ به شرط آنکه ما علیه خشونت سکوت نکنیم.»