«سرور» زن مندایی و از معدود زنانی است که هنر میناکاری خانوادهاش را آموخته است: «نه فقط شهروندان مسلمان تغییر کردهاند که خود ما منداییها هم عوض شدهایم. در گذشته این هنر سینه به سینه از پدر به پسر آموخته میشد. من طراحی و گرافیک خواندهام. پدرم وقتی دید که چه طرحهای زیبایی از تلفیق کارهای سنتی و مدرن میکشم، از من خواست در طراحی طلاها کمکش کنم. کمکم طلاسازی و میناکاری را هم یادم داد.»
سرور که حالا همراه با پدر و پسرعمویش در مغازه طلافروشی پدر کار میکند، میگوید: «قبلا که تعداد منداییان زیاد بود، بیشتر مشتریهای ما همکیشان خودمان بودند. پیرامون همه اقلیتهای دینی همیشه یک سری شایعه و اطلاعات غلط هست که ناخودآگاه جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد. مثلا همین ماجرای نجس بودن اقلیتها، اینکه معاشرت مسلمان و نشست و برخاست با آنها از نظر شرعی مشکل دارد. اینها به هر حال بود. در مورد منداییان یک چیز دیگری هم بود که خیلی من را آزار میداد. میگفتند شما طلسم میکنید. جادوگرید، دعا نویسید. همه فقط برای اینکه مردان ما ریش بلند و دستار داشتند یا مناجاتهایمان کنار آب بود. اینها از بیاطلاعی میآمد. الان به مدد گسترده شدن شبکههای مجازی ما کسب و کار خوبی داریم. مشتریهایمان هم بیشتر مسلمان هستند. حتی اداره کل میراث فرهنگی سال ۱۳۹۸ اهواز را به نامِ شهر مینای صبی، ثبت ملی کرد؛ هرچند که باز هم امامان جمعه و نمایندگان مجلس با اطلاق این عنوان مخالفت کردند.»
سرور با اشاره به اینکه خیلی از هموطنان مسلمان گمان نمیکنند، منداییان هم با تبعیضهایی مانند محرومیت از تحصیل و اشتغال و نقض دیگر حقوق شهروندی مواجه باشند، میگوید: «معمولا در گفتوگوها به ما میگویند، شما که همیشه مناسک و عبادتتان را انجام میدهید و کسی مانعتان نمیشود، کسب و کارتان هم که معلوم است؛ اما نمیدانند رفع ممنوعیت انجام مناسک مذهبی برای ما وقتی آغاز شد که حکومت متوجه شد، مندایی بودن موروثی است و کسی نمیتواند از دین دیگری به آیین مندایی بپیوندد؛ وگرنه تا پیش از آن ما هم برای انجام مناسک چون مصداق تبلیغ آیین مندایی به حساب میآمد، با محدودیت مواجه بودیم. درباره کسب و کار هم در اهواز شرایط بهتر است؛ اما در شهرستانها همیشه اولین متهم همه دزدی طلا و مالخری منداییان هستند. خیلی علیه همکیشان ما پروندهسازی میشود. استخدام در مشاغل دولتی را هم که اصلا فکرش را نکنید. برادر من بارها تا پای استخدام در پتروشیمی رفت، اما در نهایت گفتند بیا بگو مسلمانی و مشغول به کار شو.»
این زن مندایی با اشاره به اینکه امکان و فرصت مهاجرت برای او و خانوادهاش همچنان مهیاست، میگوید: «شمار زیادی از دوستان و فامیل من طی سالهای اخیر از ایران به کشورهای آمریکا، استرالیا، نروژ و اتریش مهاجرت کردهاند؛ اما ما که ماندهایم از اعماق دل امید داریم که زیست مسالمتآمیزمان در کنار اکثریت مسلمان ایران، این پیام را به حاکمیت منتقل کند که ما همه مردمان این سرزمین هستیم. ما بیش از دو هزار سال است که در این منطقه سکونت داریم. امروز شهروندان ایران تفاوت و تکثر اعتقاد را بیش از گذشته پذیرفتهاند و این تفکیک کردن آدمها بر اساس عقیده جز نفاق و تفرقه به دنبال ندارد. ما امیدواریم که حاکمیت این پیام مهم را دریافت کند و با تبلیغات عجیب و غریب، ستیز با اقلیتهای دینی و اتنیکی را پایان بدهد.»