بهمن قبادی در کارنامه خود جوایزی چون جوایز «خرس شیشهای» و فیلم «صلح» جشنواره فیلم برلین و «دوربین طلایی» جشنواره کن را دارد.
او در نامهای که روز سهشنبه ۶مهر۱۴۰۰، منتشر شد، آورده بود: «ما سینماگرانی هستیم بدون سرزمین! در واقع، در نقاطی از جهان زندگی میکنیم که موطن اصلی ما، سرزمینی نیست که در آن بهدنیا آمدهایم؛ در حالی که جهان، هویت و نام ما را با نام سرزمین مادریمان میشناسد.»
او که از مخالفان جمهوری اسلامی است و چند سال میشود در خارج از ایران زندگی میکند، نوشت: «آثار سینماگران شجاعی که به سانسور دولتی و فشارهای حکومتهای خودکامه خود نه میگویند، نه تنها در کشور مادریشان سانسور و توقیف میشود، بلکه حتی از سوی نهادهای دولتی و مرتبط نیز هرگز اجازه معرفی به آکادمی را پیدا نمیکنند.»
بهمن قبادی، کارگردان ایرانی در خصوص ایده اولیه نوشته شدن و انتشار این نامه به «ایران وایر» میگوید: «این ایده چندین سال پیش در ذهنم شکل گرفت. اولین بار قرار شد نامه از طرف آقای اسکورسیزی به آکادمی داده شود که من پیگیری نکردم. بعدها دیدم که اکثر فیلمسازان خوب ایرانی در تبعید که آثار خوبی هم میسازند، در شرایط امروزه این شانس را ندارند که فیلمشان به آکادمی معرفی شود.»
او میگوید دیدن بازیهای المپیک اخیر که در توکیو ژاپن برگزار شد، جرقه اصلی انتشار نامه جدیدی خطاب به آکادمی علوم و هنرهای سینمای آمریکا را در ذهن او روشن کرده است. او در اینباره توضیح داد: «وقتی المپیک توکیو را میدیدم، دوباره این فکر به مغزم خطور کرد. همه اینها باعث شد که این موضوع را مطرح کنیم و من پیگیری کنم که این امکان مهیا شود و کشور فرضی به جمع کشورهای دنیا اضافه شود؛ با هدف دیده شدن آثار فیلمسازانی که کارهایشان، استعدادهایشان و شرایط زندگیشان امکان و اجازه حضور از طریق کشور خودشان را نمیدهد.»
بهمن قبادی در قیاس دو دوره فیلمسازی حال حاضر در ایران با زمانی که او در ایران زندگی میکرد، میگوید: «بیشتر فیلمسازهایی که در حال حاضر در ایران هستند، در شرایط سختی قرار دارند. فیلمهای من برای حدود پانزده سال پیش است. اکنون شرایط به مراتب برای فیلمسازان سختتر شده است. یک طیفی آمدهاند که صادقانه میگویند ما فیلمسازهای دولتی و تریبون حکومت هستیم؛ و یک عده هم هستند که حرفی نمیزنند و اصطلاحا دوگانهسوزی میکنند. صرفا فقط به خاطر اینکه فیلمهایشان به اسکار معرفی شود، تن به هر ذلت و خواری میدهند.»
قبادی معتقد است فیلمهای خوبی در طی دو دهه اخیر در ایران ساخته شده و جنبههای «اعتراضی» داشته است؛ اما از نگاه جمهوری اسلامی ایران این افراد فیلمساز نیستند و باید حرف آنها (حکومت) را قبول کنند تا مورد تایید قرار گیرند.
قبادی که سیزده سال است در خارج از ایران زندگی میکند، در خصوص فشار حکومت بر هنرمندان در ایران گفت: «قطعا شرایط نسبت به گذشته فرق کرده است. مشکلات اقتصادی، مشکلات روحی و روانی بسیاری وجود دارد. همچنین به دلیل اینکه خود حکومت روزبهروز در حال تضعیف شدن است، این ضعف را با فریاد و خشم و ظلم بر سر مردم و به خصوص هنرمندان از جمله فیلمسازان جبران میکند. ما نباید فراموش کنیم طیف هنرمندان، نویسندهها، عکاسها، نقاشها، شاعران و … کم نیستند و به این گروهها بیتوجهی بسیاری میشود. با این حال سینما تا حدودی سر و صدای مطبوعاتی دارد که بتواند از حقش دفاع کند.»
این کارگردان معتقد است در این شرایط اقتصادی فعلی کشور، نود و نه درصد سینمای ایران را حکومتیها، سپاهیها و اطلاعاتیها در اختیار دارند. او در اینباره توضیح داد: «یک عده از فیلمسازان از طریق کارهایشان از هنرمندهای حکومتی چه بازیگر و چه عوامل فنی حمایت میکنند که اینها بازوی بینالمللی جمهوری اسلامی ایران را قویتر میکنند. این حمایتها خودخواسته است و عامدانه انجام میشود و باعث شده در همه شاخههای هنری و همچنین بینالمللی عرصه بر هنرمندان تنگ شود.»
قبادی در خصوص استقبال کارگردانهای ایرانی از درخواستی که از آکادمی اسکار داشته است، گفت: «نمیدانم چقدر مورد استقبال قرار میگیرد. تنها میشود گفت که اگر این اتفاق بیفتد، میتواند کمک کوچکی باشد برای امیدوارتر شدن هنرمندان. این دهنکجی است به سیستم و به آن فیلمسازهایی که به خاطر فیلمهایشان با حمایت حکومت به اسکار معرفی میشوند. باعث میشود هنرمندان دیگر ببینند که راه دیگری وجود دارد که بتوانند آثارشان را ارائه کنند و نگویند ما به دلیل عدم حمایت دولت ایران به سکوت و خفه شدن تن دادهایم.»
کارگردان «زمانی برای مستی اسبها» در خصوص کیفیت آثار کارگردانهای ایرانی برای حضور در اسکار نیز گفت: «فیلمهای خوب زیاد دیدم و قابل معرفی شدن هستند؛ ولی فیلمهایی هستند که هیچگونه حمایتی نمیشوند. این فیلمها برای گرفتن مجوز باید یکی، دو سال انتظار بکشند و تحقیر شوند؛ در صورتیکه یک طیف فیلمساز در بخش بینالمللی هستند که حتی فیلمنامه یا قصهای تحویل نداده، اما کارشان تایید و برای ساخت تصویب میشود. حتی در زمان فیلمسازانی نظیر آقای مهرجویی، در دوره نسلاولیها و دومیها این اتفاق نمیافتاد. در حال حاضر اما یک عده قدرت یگانهاند، حکومت آنها را قبول دارد و راحت مجوز دریافت میکنند. هر کاری بخواهند انجام میدهند و حتی حمایت مالی میشوند و افراد مستقل همچنان تحت فشارند.»
قبادی پیش از این در خصوص «اصغر فرهادی»، کارگردان ایرانی که دو فیلم «جدایی نادر از سیمین» و «فروشنده» از او، برنده جایزه اسکار شده است، گفته بود که ما کارگردانها «سربازانی هستیم که اسلحه ما دوربین است» و خطاب به فرهادی گفت: «اگر رفتی و در شیراز فیلم ساختی، همان زمان قهرمانی مثل نوید افکاری را در شیراز اعدام کردند، حداقل یک بیانیه را امضا میکردی.»
او که مهمان برنامهای در تلویزیون «ایران اینترنشنال» بود، از عدم امضای اصغر فرهادی پای بیانیه حمایت هنرمندان از نوید افکاری، کشتیگیر ۲۷ ساله و عدم اظهارنظر درباره اعتراضات بحران آب در خوزستان در تریبونهای بینالمللی، انتقاد کرده بود.