کیان ثابتی:
در هفتههای گذشته، محکومیت یک زوج بهایی به نامهای «کامیار حبیبی» و «رامله تیرگرنژاد» در کرج آغاز شد. آن دو پیش از معرفی خود، در مقابل درب زندان «راستین» و «گلبن» کودکان ۱۳ و ۱۲ ساله خود را در آغوش گرفتند و بوسیدند. آغوش و بوسهای که شاید تا ۵ سال دیگر برای این پدر و مادر تکرار نشود.
***
اما این دفعه، روایت این وداع با داستان تکراری خداحافظی یک زندانی با خانوادهاش پیش از ورود به زندان تفاوت داشت. پدر و مادر فقط با فرزندان خود خداحافظی نمیکردند آن دو با یکدیگر هم وداع کردند، شاید فاصله این دیدار با ملاقات بعدی آنان -به اندازه حکم رامله- ۳ سال به طول انجامد.
کامیار حبیبی، موزیسین و رامله تیرگرنژاد، روانشناس را به اتهام پیروی از آیین بهایی هر کدام به ترتیب به ۵ و ۳ سال زندان محکوم شدهاند. امروز، آن دو در حال گذراندن محکومیت خود در زندان هستند در حالیکه فرزندان خردسال آنان احتمالا پیش پدربزرگ و مادربزرگ یا یکی دیگر از نزدیکانشان زندگی میکنند.
راستین و گلبن هم محکوم به چند سال دوری از مهر پدر و مادری و داشتن خانواده هستند.
آغاز ماجرا؛ دستگیری و تفتیش منازل بهاییان
۹ مرداد۱۴۰۱، ماموران وزارت اطلاعات در یک اقدام گسترده و هماهنگ به منازل دهها نفر از پیروان آیین بهایی در شهرهای مختلف ایران هجوم برده و پس از تفتیش منازل بهاییان، تعدادی از آنها را بازداشت کردند. در این حمله بجز کتابها و عکسهای مرتبط با اعتقادات مذهبی بهاییان، در موارد کامپیوترها، موبایلها، عکسهای خانوادگی، دوربین، ادوات موسیقی حتی کتابهای نقاشی و داستان کودکان منزل هم توقیف شد.
وزارت اطلاعات در بیانیهای که در روز بعد به تاریخ ۱۰ مرداد منتشر شد، تهاجم گسترده به منازل شهروندان بهایی و بازداشت تعدادی از آنان را در جهت مقابله با «مأموریتهای تبلیغ گسترده آموزههای بهاییت و نفوذ در محیطهای آموزشی در سطوح مختلف و بهطور خاص مهدکودکهای سراسر کشور» عنوان کرد.
پس از بیانیه وزارت اطلاعات، تلویزیون ایران ویدئویی با اجرای «آمنهسادات ذبیحپور» درباره فعالیتهای بهاییان در مهدکودکها پخش کرد. در مدت کمی بعد از انتشار این ویدئو، ساختگی بودن آن آشکار شد. ماجرا این بوده که:
ماموران وزارت اطلاعات وارد مهد کودکی در یکی از شهرهای بزرگ ایران میشوند، کتابها و جزوههای بهایی را میان معلمانی که هیچ کدام بهایی نبودند پخش میکنند. سپس به کارمندان مهدکودک دستور میدهند که در مقابل دوربین بگویند که این مواد آموزشی را بهاییان به مهدکودک آورده و میان مربیان توزیع کردهاند.
تفتیش منزل و دستگیری کامیار
یکی از منازل بهاییان که در ۹ مرداد توسط ماموران امنیتی بازرسی شد، منزل کامیار و رامله بود. این زوج بهایی همراه با دو فرزند خردسالشان، راستین و گلبن در کرج زندگی میکردند.
در آن روز، ماموران در مقابل چشمان کودکان ۱۱ و ۱۲ ساله خانواده اثاثیه منزل را به بهانه بازرسی به هم ریختند و بعضی وسایل شخصی پدر و مادر را ضبط کردند. سپس با کامیار به محل کارش، آموزشگاه موسیقی او رفتند و آن محل را هم پس از تفتیش پلمب کردند.
در ۱۹ شهریور۱۴۰۱، بار دیگر ماموران به محل زندگی خانواده حبیبی یورش برده و منزل را بازرسی کردند. در تفتیش مجدد، بعضی دیگر از وسایل شخصی خانواده ضبط شد. کامیار بازداشت و رامله به اداره اطلاعات کرج احضار و پس از بازجویی آزاد میشود.
کامیار حبیبی به مدت ۹۵ روز در بازداشتگاه اداره اطلاعات و زندان مرکزی کرج تحت بازجویی و بازداشت موقت قرار گرفت. او روز سهشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۱به همراه دو بهایی دیگر به نامهای «عفیف نعیمی» و «سامان استوار» از زندان «قزلحصار» کرج آزاد شد.
از کامیار و رامله چه اطلاعاتی داریم؟
کامیار آهنگساز، خواننده، مولف و مدرس موسیقی است. او پیش از زندان به تدریس موسیقی و آهنگسازی و تربیت مربی موسیقی کودک اشتغال داشت. اشعار و آهنگهای کامیار در مجموعه کتب «بچههای جهان» از انتشارات «رسانه ساز دانش» مورد توجه کودکان بود همچنین اشعار و آهنگهای محیط زیستی او بسیار مورد توجه کودکان، والدین و مربیان موسیقی بوده است. کامیار حبیبی در محدوده سالهای ۹۳ تا ۹۷ پروژه «صدای آب نمیآید» را که به موضوع بحران آب میپردازد، با گروه هنرجویان کودک و نوجوان خود در سمینارها ومجامع رسمی کشوری به روی صحنه برد.
رامله فارغالتحصیل رشته روانشناسی، فارغ التحصیل دوره کوچینگ و دوره منتورینگ از موسسه فراکوچ (اولین و بزرگترین مرکز آموزش کوچینک با مجوز رسمی در ایران) و مربی بین المللی تئوری انتخاب و واقعیت درمانی است.
رامله تیرگرنژاد، لایف کوچ (مربی زندگی) دارای مدارک علمی معتبر متعدد از جمله «پیسیسی» (Professional Certified Coach) و «ایسیاستیاچ» (ACSTH) است که تا پیش از زندان به عنوان کوچ و منتورکوچ با تجربه با موسسات معتبر همکاری میکرده است.
کوچینگ یا مربیگری، بازکردن پتانسیل یک فرد برای به حداکثر رساندن عملکرد خود است. یک کوچ یا مربی بدون هیچ قضاوتی، به مراجعهکننده کمک میکند که نسبت به داشتهها و دانستههایش آگاهی بیشتری پیدا کند و مسئولیت رشد و توسعه خود را نیز به عهده بگیرد.
منتور یا پشتیبان، فردی باتجربه است که میتواند برای شکل دادن به دیدگاه مراجعه؟کننده، او را پشتیبانی کرده و مشاوره دهد.
دادگاه و اتهامات کامیار و رامله
در بهمنماه ۱۴۰۱، دادگاه انقلاب کرج سیزده شهروند بهایی از جمله کامیار حبیبی و همسرش، رامله تیرگرنژاد را مجموعا به بیش از ۴۰ سال زندان، جریمه نقدی و پس از تحمل حبس به ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور، ۲ سال تبعید از محل سکونت خود، ۲ سال منع از انجام هرگونه فعالیت آموزشی و فرهنگی و ۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم گردیدند.
بر اساس رای دادگاه، کامیار به ۵ سال حبس تعزیری و ۵۰ میلیون تومان جریمه نقدی، و رامله به ۳سال حبس تعزیری، ۳۰ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شدند.
حکم مذکور در دادگاه تجدیدنظر استان البرز عینا تایید شد.
اتهامات مطروحه علیه این زن و شوهر بهایی، تایید این مطلب است که محکومیت آنان صرفا به دلیل اعتقادات مذهبی ایشان بوده است؛ اتهامی که بیش از چهار دهه نمایندگان جمهوری اسلامی آن را انکار کردهاند.
در ادامه با توجه به دادنامه این دو تن، اتهامات ایشان را که منجر به احکام سه و پنج سال زندان شده، مرور میکنیم:
کامیار حبیبی:
موضوع ماده ۴۹۸، شرکت در تشکیل گروه و اداره اشخاص به قصد بر هم زدن امنیت ملی در آینده نزدیک از طریق اقدام به ترویج بهاییت در زمینه اطفال ، کودکان ، نوجوانان، فعالیت آموزشی و تبلیغی مغایر و مخل شرع مقدس اسلام از طریق آموزش (موسیقی) و ترویج تعالیم بهاییت در مهد کودکها و تبلیغ بهاییت در کلاس موسیقی و تالیف کتاب موسیقی و موضوع ماده ۵۰۰ مکرر قانون مجازات اسلامی ، نقش موثر و اساسی در ساماندهی و مدیریت مجموعههای آموزشی.
رامله تیرگرنژاد:
تبلیغ علیه شرع مقدس اسلام و تبلیغ دیانت بهایی از طریق آموزش کوچینگ مطابق با آموزههای بهاییت.
فعالیت در زمینه موسیقی از قبیل نوازندگی، تدریس و تالیف همچنین کوچینگ در ایران اموری قانونی هستند اما توجه به اتهامات وارده علیه این زوج بهایی، این نکته را آشکار میسازد که در نظام جمهوری اسلامی اگر همین کنشهای قانونی توسط یکی از شهروندان بهایی انجام شود، غیرقانونی شمرده شده و طبق قانون مجازات اسلامی، شهروند بهایی مستوجب مجازاتهایی نظیر زندان و پرداخت جریمه نقدی خواهد شد.
آغاز محکومیت زوج بهایی: کامیار و رامله
کامیار دچار بیماری «پانیک اتک» است. فرد مبتلا به پانیک اتک یا «اختلال هراس» بهطورمنظم و اغلب بدون دلیل مشخص در هر زمانی احساس اضطراب، استرس و وحشت را تجربه میکند. با آنکه گواهی عدم تحمل حبس از سوی پزشک متخصص برای او صادر شده ولی دادگاه آن را نپذیرفت و کامیار و همسرش برای اجرای حکم به زندان احضار شدند.
دو دفعه کامیار و رامله را برای اجرای حکم احضار کردند ولی پس از مراجعه حکم اجرا نشد تا آنکه سرانجام در مرتبه سوم در روز شنبه ۱۴مرداد۱۴۰۲همراه با هفت بهایی دیگر به زندان منتقل شدند. کامیار دوران محکومیت را در ندامتگاه مرکزی کرج و رامله، حکم زندان خود را در زندان «کچویی» کرج میگذراند.
کامیار حبیبی در یکی از آخرین پستهای اینستاگرامی خود نوشته است:
«من ایرانیم و موزیسین و هدفم ترویج موسیقی فاخر ایرانی یا هر نوع موسیقی فاخری است که بتواند حال هنر را بهبود بخشد و بعد معتقد به دین بهایی. ماهم مثل هر شهروند ایرانی حق داریم کسب و کار داشته و به علایق خود بپردازیم، ولی نهادهای امنیتی وقتی میبینند افراد بهایی دارند فعالیت فرهنگی میکنند با زدن اتهامات واهی محدودیتها را روزبهروز بیشترمیکنند تا مسیر پیشرفت را محدود و مسدود سازند. اینکه دلیل مسئولین مربوطه در این تصمیم ناعادلانه چه بوده پاسخی است که باید از زبان آنها شنید. محرومیت از داشتن مجوز شغلی، از تحصیلات عالیه، از استخدام مشاغل دولتی، از برخورد عادلانه در مراجع قضایی برخی ازمحرومیتهای این سالهای ما است. به امید اعتلای افکار در سایه صلح و آرامش.»