اختصاصی؛ حامی بهادری از زندان فشافویه: سکوت نمی‌کنم، صدای من باشید

«حامی بهادری»، شهروند بهایی که روز ۳۰ مهر ۱۴۰۲ در منزلش بازداشت شد و حالا در زندان «فشافویه» روزگار می‌گذراند، در یک فایل صوتی که در اختیار «ایران‌وایر» قرار گرفته، از آن‌چه در زمان بازجویی، زندان و دادگاه بر او گذشته، صحبت کرده است.

میان ثابتی:

«حامی بهادری»، شهروند بهایی که روز ۳۰ مهر ۱۴۰۲ در منزلش بازداشت شد و حالا در زندان «فشافویه» روزگار می‌گذراند، در یک فایل صوتی که در اختیار «ایران‌وایر» قرار گرفته، از آن‌چه در زمان بازجویی، زندان و دادگاه بر او گذشته، صحبت کرده است. 

***

در یک فایل صوتی از «حامی بهادری»، شهروند بهایی زندانی در «فشافویه» تهران که در اختیار «ایران‌وایر» گذاشته شده، این زندانی بهایی از همه‌ مردم و ‌هم‌وطنانش خواسته است تا صدایش باشند و او را برای اجرای عدالت که استحقاق آن را دارد، یاری و همراهی کنند.

این زندانی عقیدتی پیامش را خطاب به مردم شروع می‌کند و از آن‌ها می‌خواهد تا چند دقیقه از وقت خود را بگذارند تا او به آن‌ها نشان دهد بهایی بودن در جمهوری اسلامی چه‌گونه است.

سپس خود را معرفی می‌کند: «من حامی بهادری هستم، یک ایرانی، یک بهایی، یک بازداشتی!»

او در ادامه می‌گوید: «پنج ماه پیش نیروهای وزارت اطلاعات به طور غیرقانونی به منزل ما حمله کردند. آن‌ها وسایل ما، از جمله کتاب، اسناد، وسایل دیجیتالی مثل لپ‌تاپ، کامپیوتر و حتی جواهرات را ضبط و من را بدون داشتن هیچ حکم قانونی دستگیر کردند.»

بهادری سپس به شرایط غیرانسانی نگه داشته شدن او در زندان و تحمل شکنجه‌های جسمی و روانی در این دوره اشاره می‌کند: «من را ساعت‌ها در هوای سرد بیرون نگه داشتند. آن‌ها به من اجازه‌ استفاده از توالت را وقتی به آن احتیاج داشتم، ندادند. سعی کردند مجبورم کنند تا از همسرم طلاق بگیرم. تهدیدم کردند که اعدامم می‌کنند و من را مجبور کرد که به سوالات آن‌ها در مورد کوچک‌ترین جزییات زندگی‌ام پاسخ دهم. حتی من را جلوی دوربین گذاشتند و گفتند قرار است اعدام شوی، وصیت‌ خود را بگو! بعد فیلم اعتراف اجباری از من گرفتند.»

او سپس به شرح بازجویی‌هایش می‌پردازد: «در حدود ۸۰ روز، ۱۷ دفعه مورد بازجویی قرار گرفتم. تمرکز آن‌ها بر بهایی بودن من بود. به مدت سه ماه به من اجازه‌ داشتن وکیل انتخابی ندادند. در دفتر بازپرس مجبورم کردند کاغذهایی را بدون خواندن امضا کنم. تنها چیزی که به من اجازه دادند بخوانم، یک برگه بود که مثلا قرار بود من را از اتهاماتم مطلع کند، در حالی که این برگه خالی بود و من تا اواخر بازجویی از اتهاماتم اطلاعی نداشتم.»

حامی بهادری تعریف می‌کند که «محمود حاجی مرادی»، بازپرس شعبه‌۲ او را در بازداشت نگه داشته و بدون آن‌ که محکوم شود، به زندان تهران بزرگ منتقل کرده است.

هم‌چنین بازپرس پرونده‌ حامی را برای قاضی «ابوالقاسم صلواتی» می‌فرستد و صلواتی بیش از دو ماه به وکیل او اجازه‌ دسترسی به پرونده یا حتی ورود به دفترش را نمی‌دهد.

در ادامه، حامی جریان دادگاهش را این‌گونه تعریف می‌کند: «شب ۱۳ اسفند، بعد از قطع شدن تلفن‌های زندان، مسوولین زندان به من خبر دادند که فردا صبح قرار است به دادگاه فرستاده شوم. صبح ۱۴ اسفند، قبل از وصل شدن تلفن‌ها و بدون خبر کردن وکیلم، من را با دست‌های دست‌بند زده و پاهای در زنجیر، هم‌چون یک مجرم خطرناک به دادگاه فرستادند. بعد از چند ساعت انتظار، من را برای پنج دقیقه به دفتر قاضی صلواتی فرستادند که این کل زمان جلسه‌ دادگاه من بود. مشخص بود قاضی در طول این دو ماه، حتی یک بار هم پرونده‌ من را نگاه نکرده است. اتهام اصلی من، فعالیت تبلیغی به نفع دیانت بهایی بود. من درخواست حضور وکیلم را کردم. هم‌‌چنین درخواست قرار وثیقه برای آزادی موقت و دسترسی به مدارک کیفرخواستم و توضیحات اتهاماتم را دادم. قاضی فقط درخواست حضور وکیل را پذیرفت و به من گفت که می‌تواند به من پنج سال حبس بدهد. در همان هفته قاضی به وکیل گفت به خاطر بهایی بودن، من را با وثیقه یا دستور عفو عمومی آزاد نخواهد کرد و قرار جلسه‌ بعدی را برای سه ماه بعد، یعنی ۲۰ خرداد ۱۴۰۲ تعیین کرد!»

حامی در بخشی از صحبت‌هایش بیان می‌کند که در مدت بازداشت، اتهامات و جزییات پرونده‌اش را مخفی نگه داشته‌اند و هر وقت خانواده‌اش در این مورد پی‌گیری می‌کردند یا دروغ می‌شنیدند و یا با برخوردی ناشایست رانده می‌شدند. بارها به آن‌ها گفته شده است که قانون شامل پیروان دین بهایی نمی‌شود.

این جوان ۲۶ ساله بهایی در پایان می‌گوید: «من همیشه یک ستاره‌ مخفی را که روی سینه‌ام پوشیده‌ام، حس کردم و به آن افتخار می‌کنم و امروز هم بیشتر از هر زمان دیگری به آن افتخار می‌کنم. من به خودم اجازه نمی‌دهم که یک قربانی باشم. دیگر سکوت نخواهم کرد. من به دنبال احقاق حقوقم هستم و برایش مبارزه خواهم کرد. اکنون از شما می‌خواهم که صدای من باشید و به من کمک کنید تا به عدالتی که شایسته آن هستم، برسم.»

حامی بهادری ساعت ۹ شب شنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۱ توسط ماموران وزارت اطلاعات در منزل مسکونی خود در تهران دستگیر شد. او در طی دوره بازداشت در زندان «اوین» به بیماری کرونا مبتلا شد و دوره بیماری او یک ماه طول می‌کشد ولی هیچ درمان و مداوای خاصی برایش انجام نمی‌دهند. هم‌چنین در این دوره دچار بیماری گوارشی شد که عوارض آن هم‌چنان باقی است.

پس از ۸۰ روز بازجویی، حامی بهادری را به بند عمومی زندان فشافویه منتقل کردند و تا کنون با مرخصی یا آزادی موقت او به دلیل بهایی بودن موافقت نشده است.

اشتراک‌گذاری در شبکه‌های اجتماعی

خبرنامه

با عضویت در خبرنامه از آخرین اطلاعات منتشر شده در سایت آگاه شوید

دیگر خبرها

درباره ما

در این وبسایت اطلاعات مربوط به ادیان و مذاهب ایران گردآوری شده ودر درسترس شما قرار دارد. با مراجعه به فهرست و گزینه‌های سایت، به این اطلاعات دسترسی پیدا خواهید کرد. 

© Copyright Off-Centre Productions 2021