خطر اجرای حکم اعدام آروین قهرمانی، شهروند یهودی ایرانی
سازمان حقوق بشر ایران، روز جمعه ششم مهر ۱۴۰۳ درباره خطر اعدام آروین قهرمانی، شهروند یهودی ایرانی هشدار داد و از جامعه جهانی خواست برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام این شهروند تلاش کنند.
کیان ثابتی:
«دارم وسایلم را برای رفتن جمعوجور میکنم. ساک را میبندم، چیزهایی که با خودم میبرم: عکس نیلا و کیزاد [دختر ۵ ساله و همسرش]، حجم زیادی غم و دلتنگی، بینهایت امید و توکل…، چیزهایی که جا میگذارم: قلبم، خاطراتم، خانوادهام، دوستانم و یک دنیا آرزوی خوب برای مردم ایران…. . امروز عصر برمیگردم اوین پیش دوستان جانم، آنها که فرصت بودن در کنار عزیزانشان را در ایام عید نداشتهاند.»
این آخرین پست ثمین احسانی، فعال حقوق کودکان، عضو شورای کتاب کودک، مترجم و شهروند بهایی است که پس از پنج روز مرخصی در روزهای نخستین نوروز ۱۴۰۲، برای گذراندن باقیمانده محکومیت خود، راهی بند زنان زندان اوین شد.
***
ثمین در سال ۱۳۶۴ در شهر گرگان متولد شد، مانند اکثر کودکان و نوجوانان بهایی بزرگ شده در شهرستانها، بهایی بودن خانوادهاش و بعدتر، اعتقادات مذهبی خودش بهانهای بود تا در دوران ابتدایی و متوسطه، همواره از سوی مسوولین اداری و دینی مدرسه مورد سرزنش و تبعیض قرار گیرد.
او پس از اخذ دیپلم وارد چرخه انواع تبعیضات اِعمالشده علیه بهاییان در ایران شد. محرومیت از تحصیلات عالیه دانشگاهی، نخستین تبعیضی است که هر جوان بهایی ایرانی پس از پایان دوران متوسطه با آن مواجه میشود. ثمین نیز از این قاعده مستثنی نبود و با آنکه دانشآموز ممتازی بود، ولی از ادامه تحصیل در دانشگاههای ایران محروم شد.
اما این محرومیت، ثمین را از تحصیل بازنداشت و در موسسه تحصیلات عالیه بهاییان ایران موسوم به BIHE، تحصیلات خود را ادامه داد. این موسسه توسط جامعه بهایی ایران در جهت کمک به جوانان بهایی محروم از تحصیل تاسیس شده و توسط اساتید و معلمان اخراجی بهایی اداره میشود. ثمین با تحصیل در موسسه BIHE، موفق به دریافت کاردانی در رشته کامپیوتری، لیسانس شیمی کاربردی و فوقلیسانس رشته سلامت عمومی شد.
اما بارزترین خصلت ثمین احسانی، «عشق به کودکان» است. دوستانش تعریف میکنند که او از اینکه بسیاری از کودکان ایران با کمبود آموزش و سواد مواجه هستند، در رنج بود. همه فکر، گفتار و تلاش هر روزهاش حول این موضوع بود که بتواند به زعم خود، گوشهای کوچک از این کمبود را جبران کند. پس از گذراندن دورهای، بهعنوان تسهیلگر کودکان شروع به فعالیت کرد. همکار و مربی طرح «با من بخوان» بود.
«با من بخوان»، برنامهای برای ترویج کتابخوانی برای همه کودکان، بهویژه کودکان محروم و در بحران است. این برنامه زیر نظر موسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان اجرا میشود. این برنامه از سال ۱۳۸۹ بهشکل آزمایشی از حاشیه شهر تهران آغاز و سپس در سراسر ایران در استانهای گوناگون به اجرا درآمده است.
تا پیش از آغاز زندان، دو کتاب به نامهای «من کافی هستم» و «آنچه خواهیم ساخت»، در حوزه کودک و نوجوان از او ترجمه و منتشر شد.
صفحه «مادر و کودک»، توسط ثمین احسانی در اینستاگرام ایجاد شده است. او در این صفحه، خود را مروج کتاب و کتابخوانی، تسهیلگر فلسفه برای کودکان، تسهیلگر کارگاههای کتابخوانی، عضو شورای کتاب کودک و مربی همکار طرح با من بخوان معرفی کرده است.
در صفحه «مادر و کودک»، رویدادهای مرتبط با کتاب کودک، کتابخانههای محلی کودکان و نوجوانان در استانهای مختلف کشور از جمله کهگیلویهوبویراحمد، سیستانوبلوچستان، کرمان و کردستان، کتابهای خاص کودکان و برندگان جوایز کتاب کودک معرفی شدهاند. همچنین نمونه کارهای دستی کودکان در این صفحه به نمایش گذاشته شده است.
بلندخوانی کتاب (داستان) برای کودکان توسط ثمین در این صفحه از برنامههای مورد علاقه کودکان است. این کتابها توسط ناشرین رسمی کتابهای کودکان و نوجوانان در ایران به چاپ رسیده است.
در تابستان سال ۱۳۹۰، ثمین احسانی برای تمدید پاسپورت به اداره گذرنامه مراجعه میکند که ناباورانه متوجه ممنوعالخروجی خود میشود. او را برای رفع مشکل پیشآمده به دادسرای اوین ارجاع میدهند.
در ۲۶مرداد۱۳۹۰، ثمین به دادسرای اوین مراجعه کرده و بلادرنگ در همان محل بازداشت و به زندان اوین منتقل میشود. ثمین احسانی ۱۱ روز در سلول انفرادی بند ۲ زندان اوین نگه داشته میشود و سپس او را به سلولهای چند نفره بند ۲ منتقل میکنند. پس از ۲۹ روز بازداشت موقت، این جوان بهایی با قرار وثیقه معادل ۱۸۵ میلیون تومان آزاد میشود.
جلسه دادگاه ثمین احسانی در ۲۰خرداد۱۳۹۱ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران، به ریاست قاضی «مقیسه» برگزار شده و ثمین به اتهام تبلیغ علیه نظام، اقدام علیه امنیت ملی و عضویت در جامعه بهایی به پنج سال حبس تعزیری محکوم شد. حکم مزبور عینا در دادگاه تجدیدنظر تایید شد.
برگزاری کلاسهای سوادآموزی به چند کودک افغان که بهدلایلی مانند نداشتن شناسنامه از حق تحصیل در ایران محروم بودند، از جمله مصادیق اتهامات مطرح شده علیه او در دادگاه و مبنای صدور حکم قرار گرفت. همچنین اعتقاد قلبی او یعنی پیروی از دین بهایی، بهعنوان جرم یکی دیگر از مصادیق حکم بوده است.
مدت کوتاهی بعد از اعلام حکم قطعی، از دایره اجرای احکام با ثمین تماس تلفنی گرفته میشود و از او میخواهند تا برای اجرای حکم، خودش را به دایره اجرای احکام معرفی کند.
ثمین هم برای انجام کارهای دندانپزشکی از آنها مهلت میگیرد، اما پس از پایان دندانپزشکی، وقتی با دایره اجرای احکام تماس میگیرد به او گفته میشود فعلا تخت خالی ندارند، هر وقت جا خالی شد خودشان وی را احضار خواهند کرد.
ده سال بعد از اعلام حکم، صبح روز چهارشنبه ۲۵خرداد۱۴۰۱ چند مامور به محل کار ثمین احسانی مراجعه کرده و بدون اعلام قبلی، او را جهت اجرای حکم بازداشت میکنند.
با آنکه ثمین از آنها درخواست میکند تا به او اجازه دهند با نیلا، دخترش که چند روز بیشتر از تولد پنج سالگیش نگذشته خداحافظی کند، ولی ماموران موافقت نمیکنند و مادر را بدون دیدار با دختر خردسالش، به زندان اوین منتقل میکنند.
آن روز نیلا مثل روزهای گذشته پس از پایان وقت مهدکودک منتظر مادر میماند، ولی آن روز با روزهای دیگر فرق دارد و هرچه به انتظار مادر مینشیند از او خبری نیست. سرانجام پس از گذشت نُه ماه از آن روز، ثمین و نیلای کوچک توانستند یکدیگر را بغل کنند.
با آنکه با گذشت بیش از ده سال از عدم اجرای یک حکم، آن حکم مشمول مرور زمان شده و غیرقابل اجرا میشود، ولی این قانون بهدلیل نامعلوم در مورد ثمین احسانی اجرا نشد. علیرغم تجویز اعاده دادرسی از دیوان عالی کشور، شعبه ۳۶ دادگاه انقلاب، حکم ۵ سال حبس ثمین احسانی را تایید کرد.
همسر ثمین در توییتی نوشت: «فرمودند طبق نظر دیوان باید تبرئه میکردیم که امکانش نبود!»
ده ماه است که ثمین احسانی، شهروند ۳۷ ساله بهایی و عاشق کودکان سرزمینش، در حال گذراندن حکم پنج سال حبس در زندان اوین است.
سازمان حقوق بشر ایران، روز جمعه ششم مهر ۱۴۰۳ درباره خطر اعدام آروین قهرمانی، شهروند یهودی ایرانی هشدار داد و از جامعه جهانی خواست برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام این شهروند تلاش کنند.
ماموران وزارت اطلاعات در گرگان یک زوج بهایی را پس از تفتیش گوشی تلفن همراه و وسایل الکترونیکی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند.