«آیا واقعا سعیده خضوعی به اتهامی قانونی بازداشت شده و یا ماموران او را دستگیر کردند تا از خلال بازجوییها و از میان اوراق زندگیاش بهانهای بیایند تا او و خانواده را تحت فشار بیشتری قرار دهند؟»
در نامه، دلیل این پرسش چهار بار احضار سعیده خضوعی بیان شده است. دفعه نخست به عنوان مطلع، یک ساعت بازجویی و سپس آزاد شد. دفعه دوم و سوم با عنوان کلی و مبهم دفاع از اتهام انتسابی احضار شد که چون ماموران وقت نداشتند، به خانه بازگشت. سرانجام بار چهارم پس از بازجویی دستگیر شد. وقتی خانواده دلیل احضارها و بازداشت را میپرسند یا تقاضا میکنند با وکلیش ملاقات کند، مسئولان قوه قضاییه با ذکر برچسب امنیتی از پاسخ و همکاری سر باز میزنند.
در ادامه خطاب به محسنی اژهای، ریاست قوه قضاییه نوشته شده است:
«برای ما واضح است که زیردستان شما اتهامی علیه سعیده خضوعی ندارند و بارها منتظر ماندند و زمانهای احضار را تمدید کردند تا او را به بهانههای واهی بازداشت کنند. این مطلب در بار دومی که به منزلش وارد شدند، واضح بود. آنان دنبال وسایلی بودند که بار قبل ضبط کرده بودند. آشکار بود، جستجوی دستاویزی میکردند تا سعیده خضوعی را بازداشت کنند اما نیافتند. چون نبود»
خانواده خضوعی در پایان نامه از غلامحسین محسنی اژهای سوال میکنند که آیا اعمال زیردستان و کارمندان قوه قضاییه به ویژه محمود حاجی مرادی و همکارانش مورد تایید ریاست قوه قضاییه است؟ آیا ایشان وظیفه پاسخگویی به خانواده بازداشتی را ندارند؟ پس وقتی پاسخی نمیدهند، آیا نمیتوان گفت دلیل قانونی هم برای ادامه بازداشت او وجود ندارد؟
آخرین عبارت نامه، یادآوری نخستین پیام تصویری اینستاگرامی محسنی اژهای، رییس قوه قضاییه کشور است. او در این پیام با ذکر نقل قولی از امام اول شیعیان میگوید: «آنچه باعث روشنی چشم والیان است، برقراری عدالت در شهرها است.»