
تخریب قبرستان منداییان اهواز به دست افراد ناشناس
یک منبع مطلع از تخریب سنگ قبرهای منداییان اهواز و تخریب قبرستان این اقلیتمذهبی خبر داد.
مرمره، شهروند خبرنگار*
خشکسالی، کاهش بارندگی و همینطور کاهش دبی رودخانه کارون به دلیل سدسازیهای بیرویه از یکطرف و آلودگی آب و فاضلابهای سرریز به این رودخانه، از طرف دیگر، نهتنها برای کشاورزان و ساکنان استان خوزستان مشکل آفریده است، بلکه سبب شده تا مراسم دینی منداییان ساکن در استان خوزستان نیز با چالشهای فراوانی روبهرو شود.
پیروان یکی از قدیمیترین ادیان جهان در خوزستان و اغلب در شهرهای اهواز، سوسنگرد، حمیدیه، ماهشهر، آبادان و خرمشهر زندگی میکنند؛ هرجا که رودی روان باشد. «منداییان» یا «صابئین»، پیروان حضرت «یحیی، تعمیددهنده» هستند و همچون پیامبر خود، مراسم مذهبی آنها نیز با تعمید در آب جاری سروکار دارد؛ ایشان پس از یهودیان، قدیمیترین اقلیت دینی هستند که در ایران ساکن شدند.
غسل تعمید، فریضهای است که علاوه بر آنکه هفتهای یکبار صورت میگیرد، پیش از ادای تمام مراسم دینی منداییان نیز اجرا میشود؛ آن هم در جایی که آب، روان و جاری باشد. اغلب رود کارون و دز جایی است که یکتاپرستان مندایی، مراسم دینی خود را اجرا و نزدیک آن زندگی میکنند؛ اما سالها است که ادای این مراسم، پیروان حضرت یحیی را که به خاطر تبعیضهای موجود در ایران مهاجرت بین آنان افزایش یافته، دچار مشکلات عدیده کرده است.
تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷، حدود ۲۴ هزار مندایی در ایران بهویژه در خوزستان زندگی میکردند که پس از آن با افزایش فشارها بر این اقلیت دینی، بسیاری از منداییان به عراق مهاجرت کردند تا بتوانند آیین دینی خود را کنار رودهای دجله و فرات به جا آورند. در دو دهه اخیر اما مهاجرت آنها به استرالیا و امریکا افزایش یافته است؛ حالا گرچه سرشماری دقیقی از تعداد آنها در ایران وجود ندارد، اما تخمین زده میشود بین سه تا پنج هزار نفر در خوزستان زندگی میکنند و تعداد خیلی کمی هم در اصفهان و تهران. آنها مردمانی صلحجو و آرامشطلب هستند.
یکی از مردان جوان مندایی، همچون تعداد دیگری از همکیشان خود به شغل میناکاری مشغول است؛ هنری که به «مینای صبی» شناخته میشود، روی طلا یا نقره صورت میگیرد و اغلب آن را به صورت زیورآلات میسازند. دو سالی میشود که مینای صبی ثبت ملی شده و اهواز نشان جغرافیایی این هنر را به دست آورده است.
او پیش از شیوع کرونا ازدواج کرده و در اهواز زندگی میکند؛ اما به خاطر مسائل امنیتی نمیخواهد نامش فاش شود. او درباره مشکلاتی که منداییان ایران دارند، میگوید: «پیش از انجام تمام مراسم دینی از جمله عقد باید غسل تعمید شویم، حتی گاهی باید آب رودخانه را در دهان خود بگردانیم، اما کاهش دبی رودخانه کارون، سبب شده غسل تعمید با مشکل روبهرو شود تا جایی که برخی از همکیشان ما ترجیح میدهند برای اجرای مراسم دینی به روستای مزرعه از توابع شهرستان شوش بروند، آنجا استخری وجود دارد که با کانالکشی، آب روان در آن جاری است. با این حال رفتن به این روستا برای همه منداییان امکانپذیر نیست، چه از نظر مالی و چه از نظر زمانی همه نمیتوانند به آنجا بروند.»
قبله منداییان رو به شمال است و در ساحل رودخانه کارون، جایی وجود دارد به نام «سکوی تعمید» که آنها برای انجام فریضههای دینی به آنجا میروند. این مرد مندایی در ادامه میگوید: «گاهی آنقدر آب رودخانه کم میشود که ناچار میشویم به جزیرههایی که وسط کارون به وجود آمده، برویم. گاهی سطح آب پایین میآید و برای رسیدن به آب لازم است از پلههایی که به سکو منتهی میشود، پایین برویم، زمانی هم که سد را باز میکنند، پلهها و سکو هر دو زیر آب میرود و با توجه به لایروبی نشدن رودخانه و عمقی که دارد، خطر غرق شدن برای خانوادهها بهویژه کودکان وجود دارد. به هرحال چارهای نداریم جز اینکه باید با اوج یا فروکش کردن آب رودخانه خود را وفق دهیم، در حالی که پیش از ساخت سدها، دبی آب مشخص بود و به راحتی میتوانستیم مراسم خود را ادا کنیم.»
کاهش آب رودخانههای خوزستان تنها مشکل منداییان نیست. مشکل بزرگتری که سلامت آنها را تهدید میکند، آب آلوده کارون است. سرریز فاضلاب شهری، صنعتی و کشاورزی به این رودخانه و لایروبی نکردن آن، سبب شده علاوه بر وجود لجن و شفاف نبودن آب، بوی تعفن نیز بدهد. با وجود این، منداییان معتقد هستند در زمان انجام مراسم و خواندن آیات کتاب خود که به زبان آرامی است، آب رودخانه مقدس میشود و فرشتهها از کسی که از آب رودخانه مینوشد یا در آن غوطهور می شود، محافظت میکنند.
اما در نزدیکی سکوی تعمید منداییان اهواز تاسیسات فاضلاب شهری وجود دارد که سبب آلودگی بیشتر آب این محدوده میشود تا جایی که گاه به دلیل شدت آلودگی، مراسم دینی آنان تعطیل میشود.
گرچه آمار مشخصی از بیماریهای ناشی از آلودگی آب کارون بین منداییان ساکن خوزستان وجود ندارد؛ اما بیماریهای پوستی که گاه تا سرطان پوستی نیز پیش میرود. همینطور بیماریهای دیگری همچون معدهدرد یا آبسههای دهانی بین آنان کم نیست و نمیتوان آلودگی صنعتی و کشاورزی رودخانه کارون را در بروز این بیماریها نادیده گرفت.
شیوع ویروس کرونا، آیینهای منداییان را نیز چون سایر ادیان و مذاهب تحت تاثیر قرار داد. آنها که در ماههای محرم، صفر و گاه رمضان مراسمی مثل ازدواج را به احترام مسلمانان برگزار نمیکردند، حالا خیلی از آیینهای خود را یا لغو یا به صورت محدود اجرا میکنند.
در این دوران، مراسم ازدواج در «مندی» (عبادتگاه منداییان) به صورت جزیی و با حضور خانوادههای درجه یک عروس و داماد برگزار میشود. مراسم عید «فل» که آن هم باید در مندی و به صورت دستهجمعی برگزار شود، در خانه منداییان به صورت خصوصی ادا شد. جشن تولد حضرت یحیی به اجرای غسل در رودخانه تقلیل یافت و حتی مراسم سوگواری نیز به دلیل جلوگیری از شیوع ویروس کرونا محدود شد.
اما در نزدیکی سکوی تعمید منداییان اهواز تاسیسات فاضلاب شهری وجود دارد که سبب آلودگی بیشتر آب این محدوده میشود تا جایی که گاه به دلیل شدت آلودگی، مراسم دینی آنان تعطیل میشود.
گرچه آمار مشخصی از بیماریهای ناشی از آلودگی آب کارون بین منداییان ساکن خوزستان وجود ندارد؛ اما بیماریهای پوستی که گاه تا سرطان پوستی نیز پیش میرود. همینطور بیماریهای دیگری همچون معدهدرد یا آبسههای دهانی بین آنان کم نیست و نمیتوان آلودگی صنعتی و کشاورزی رودخانه کارون را در بروز این بیماریها نادیده گرفت.
منداییان از جمله پیروان ادیانی هستند که نام آنها در کتاب مذهبی مسلمانان یعنی قرآن در «سوره حج» نیز ذکر شده است و از سوی دیگر منداییان تنها افرادی را مندایی میدانند که پدر و مادرشان هر دو مندایی باشند؛ به همین دلیل امکان تغییر دین و پیوستن مسلمانان به آنها وجود ندارد. با این حال جمهوری اسلامی مانند دیگر اقلیتهای دینی با آنها میانه خوبی ندارد و از تبعیضهای زیادی رنج میبرند.
*برای حفظ امنیت نویسنده از اسم مستعار استفاده شده است.
یک منبع مطلع از تخریب سنگ قبرهای منداییان اهواز و تخریب قبرستان این اقلیتمذهبی خبر داد.
منداییان، یکی از اقلیتهای دینی کمتر شناختهشده در ایران هستند که طبق قوانین جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته نمیشوند. نه میتوانند نام مندایی خود را ثبت کنند، نه اگر بگویند مندایی هستند، استخدام میشوند. منداییان مجبور میشوند برای رفتن به دانشگاه گزینه «مسلمان» را انتخاب کنند. عدهای از آنها نیز از فشار، دروغ و هویت دوگانه تحمیلی به تنگ آمدهاند و مهاجرت کردهاند. این روایت یکی از ایرانیان مهاجر مندایی است که در کشور خود به رسمیت شناخته نشد.