شیخ عزالدین و ملاقات با خمینی در قم
در میانه اردیبهشت۵٨ عزالدین حسینی از سوی «احمدصدر حاجسیدجوادی»، اولین وزیر کشور پس از انقلاب و با توصیه آیتالله خمینی، به قم دعوت شد و ایشان هم به همراه هیئتی متشکل از روحانیون کردستان به دیدار روحالله خمینی رفتند.
شیخ عزالدین و یارانش روز ٢٨ اردیبهشت و پس از ملاقات با تعدادی از مقامات عالیرتبه کشور در تهران برای دیدار با خمینی راهی قم شدند.
احمد اسکندری از قول ماموستا دیدار با روحالله خمینی را اینگونه روایت کرد: «خمینی خیلی کلیگویی میکرد و میگفت به همه ستم شده، انشاالله همه چیز خوب میشود. چند نفر از آقایان روحانی همراه من در مورد قانون اساسی آینده اظهارنظر کردند و خواستار آن بودند که قانون اساسی کشور بر اساس دین اسلام باشد و نه یک مذهب معین (شیعه). من هم درمورد مسئله ملی در کردستان و خواستهای مردم صحبت کردم. هنگام خداحافظی خمینی یقه عبای مرا گرفت و گفت من آرامش کردستان را از شما میخواهم، در جواب گفتم من هم خودمختاری کردستان را از شما میخواهم.»
روزنامه اطلاعات ٣خرداد١٣۵٨ بازگشت ماموستا از قم به کردستان را اینگونه گزارش کرده است: «شیخ عزالدین در سر راه خود به مهاباد وارد سنندج شد و در میدان آزادی آن شهر برای طبقات مختلف مردم سخنرانی کرد. عزالدین حسینی در میان استقبال مردم سقز وارد این شهر شد و پس از عبور از ١٠ کیلومتر جاده ورودی شهر که توسط مردم گلباران شده بود و استراحت در منزل امام جمعه سقز، عازم استادیوم ورزشی این شهر شد و برای مردم سخنرانی کرد. در بوکان، متجاوز از پنجاه هزار نفر از اهالی بوکان و حومه مراسمی برپا کردند. کیلومترها مسیر راه تا بوکان گلباران شده بود. وی پس از رسیدن به مهاباد درمیان استقبال گرم مردم، طی یک پیام رادیو تلویزیونی رهآورد مسافرت خود به تهران و قم را به اطلاع مردم مهاباد رساند.»
«شیرین حسینی»، فعال سیاسی و فرزند چهارم شیخ عزالدین، ضمن اشاره به فضای ملتهب مهاباد پس از انقلاب، فضای منزل شخصی شیخ عزالدین در ایام انقلاب را اینگونه ترسیم میکند. «زمانی که ماموستا به خانه بازمیگشت دهها نفر همراه او بودند و اکثر افراد نیز رادیوی کوچکی بهدست داشتند. من و چند نفر دیگر از دوستان فقط به تماسهای تلفنی جواب میدادیم و قرار ملاقاتها را ترتیب میدادیم. منزل ما دیگر به یک مقر عظیم تبدیل شده بود و غیر از مردم شهرهای کردستان از شهرهای دیگر ایران نیز به منزل ما و دیدار ماموستا میآمدند.»
به دنبال جنگ خونین سنندج در ٢٧اسفند۵٧ پیرامون پادگان لشکر ٢٨ کردستان و ژاندارمری سنندج، هیئت اعزامی آیتالله خمینی مرکب از «آیتالله محمود طالقانی»، «محمد بهشتی»، «احمدصدر حاجسیدجوادی»، «ابوالحسن بنیصدر» و «هاشمی رفسنجانی» ١فروردین١٣۵٨ و برای حل درگیری وارد سنندج شدند و رسیدگی به مسئله کردستان آغاز شد.
به گفته احمد اسکندری روز ٢فروردین طی جلسهای که در «دانشکده تربیت دبیر» شهر سنندج تشکیل شد، شیخ عزالدین هم به عنوان یکی از طرفهای گفتوگو حضور داشت و یک قطعنامه ٨ مادهای دیگر به هئیت دولت داد.
وی همچنین تحریم رفراندوم جمهوری اسلامی از سوی ماموستا را یکی دیگر از مصادیق سنجیدگی و درایت دینی و سیاسی شیخ عزالدین میداند. «ماموستا به دلیل ماهیت مضمر و پوشیده جمهوری اسلامی با انتشار اطلاعیهای به تاریخ ٨فروردین١٣۵٨ در روزنامه کیهان رفراندوم جمهوری اسلامی را تحریم کرد.»