رهیافت برابری، حتی در چارچوب نگاه سنتی
علی کلایی، روزنامهنگار، در پاسخ به پرسشی در مورد برابری حقوق زن و مرد در اسلام گفت: «وقتی میگویید اسلام، باید مشخص شود که مرادتان چیست؟ در قرآن است؟ سنت نبی است؟ در نظراتی است که علمای شیعه مطرح میکنند یا آن چیزی است که فرهنگ مسلط عامه مسلمانان در طول بیش از هزار سال بوده است؟
تمام این چهار نگاه را باید بررسی کنیم و ببینیم آیا میتوان از این متن برداشتی برابریجویانه در حقوق زن و مرد داشت یا خیر؟ ما بیش از ۳۵۰ آیه در رابطه مستقیم یا غیرمستقیم در خصوص زنها داریم. اما همیشه دو سه تا آیه مورد سوال و بحث قرار میگیرد.»
علی کلایی با اشاره به این که «در حوزههایی مثل خلقت، مالکیت بر درآمد، مساله پاداش و جزای اخروی و حوزههای بسیار دیگری برابری تمامعیار زن و مرد را در قرآن شاهدیم»، گفت: «بیش از ۶۶۰۰ آیه در قرآن داریم که حول و حوش ۵۰۰ تا مربوط به آیاتالاحکام هستند. از میان اینها، یکسری احکام در بخشی از خوانش سنتی از این متن، درباره آنها خوانشی تبعیضآمیز اتفاق افتاده است. در این هیچ شکی نیست؛ اما در همین عصر امروز هم نگاه آقای صانعی و آقای جناتی را داریم، بحثهای مستقیم برابری شهادت زن و مرد، برابری قصاص، ارث کامل، امکان تصدی مناصب حکومتی و حتی مرجعیت زنان؛ بحثهایی است که آقای صانعی مطرح کرده و او یک روحانی و مرجع تقلید کاملا سنتی است. بنابراین میشود حتی در چارچوب نگاه سنتی به این رهیافت برابریجویانه رسید.»
به مادران بگویید جنگ را پایان دهند
پروانه صراف، نویسنده یهودی و آموزگار در آکادمی عبری نیویورک، گفت: «هر چه که امروز میگویم، یا از تورات میگویم یا از انبیاء. در سه فصل اول کتاب آفرینش که خدا میگوید من انسانها را آفریدم، تا سه فصل میگوید که همه را آفریدم و هیچگونه فرقی میان آنها نیست؛ حتی از نظر قوانین. درست است که قوانین بیشتری برای مردها گذاشته شده و قوانین کمتری برای زنها. از آنجا که روحانیت زن به مراتب بیشتر است، حالا شاید به خاطر رَحْمِ مادری است؛ نه تنها رحم عاطفی بلکه همچنین رَحِم مادر؛ رویهمرفته در یهودیان مقام زن همیشه مقام بالایی بوده و زن در تاریخ یهود سیمای درخشان و پرشکوهی دارد. خدا در تورات میگوید من خودم میخواهم زن را خلق کنم و بعد توضیح میدهد که درایت زن و تشخیص زن بیشتر است.
به طور اعم، زن شریک بلاعوض خداست. نه تنها از نظر ادبی، بلکه از نظر تاکید زندگی، زنها شریک خدا هستند. در تورات و انبیاء، زنانی هستند که نه فقط به خاطر مردها یا به جای مردها، کارهایی که زنان انجام دادهاند با شایستگی خاصی بوده و حتی در کتاب لاویان، موقعی که دو قبیله میجنگند، میگوید بروید به مادران بگویید بیایند و درست کنند.»
دین یاری، یکسان بین زن و مرد
حسین خلیفه، از مشاوران سازمان دموکراتیک یارسان در نروژ، گفت: «ادیان سه هزار سال، دوهزار سال قدمت دارند و برخی کمی جدیدترند. آن دیدگاهی که در ادیان است، الزاما امروز به آن شکل پیاده نمیشود. در اروپا میبینیم که یک رنسانس پانصد ساله را پشت سر گذاشتند و آن دستوراتی که در دین مسیح آمده یا نگرشی که وجود داشت، امروز دیگر عملی نمیشود. در جامعه یارسان هم همین طور؛ الزاما آن چیز که دستور دین یاری است، شاید امروز به آن شکل پیاده نشود. در نتیجه وقتی صحبت میکنیم، باید این دو حوزه را از هم جدا کنیم.»
او در مورد قوانین دین یاری گفت: «زمان تدوینشدن کتابهای ادیان، یک جامعه مردسالار، سیستم فئودالی و با مناسبات خاص خودش بوده است. این که زن در آن جامعه حقوق برابر با مرد نداشته، خود یک امر تاریخی و اثباتشده است. وقتی برمیگردیم، ناچاریم کمی مقایسه کنیم، امیدوارم اینجا کسی ناراحت نشود. اساسا دین یاری در حال و هوای دیگری نسبت به ادیان ابراهیمی است. شما میتوانید به راحتی یهودیت، مسیحیت و اسلام، اشتراکات بسیاری را پیدا کنید ولی ریشه باور دین یاری برمیگردد به گذشته خیلی دور، هر چند خود در زمان تازهتری عرضه شده است. کلا سنخیتی با ادیان ابراهیمی ندارد. قوانین شرعی مانند اسلام، یهودیت و مسیحیت، در دین یاری نداریم. کلا اصول دین و فروع دین در دین یاری با ادیان ابراهیمی فرق میکند.
در نتیجه، ما قوانین فقهی، حد و مجازات شرعی نداریم. حد و مرز شرعی بسیار متفاوت است، در دین یاری، اصول اخلاقی است. این اصول اخلاقی، برای مرد و زن یکنواخت است. آن نگاه تحقیرآمیز و تبعیضآمیز که نسبت به جنس زن در ادیان دیگر وجود دارد، در دین یاری نیست. در دین یاری مرد و زن از یک گل سرشته و ساخته شدهاند.»
حقوق زن و مرد در جامعه مسیحی
لیدا مهرجو، محقق کتاب مقدس مسیحیان، گفت: «ما باید توجه داشته باشیم که هدف خدا از آفرینش زن چه بود؟ آیا قرار بود که زن خلق بشود و به او توجه نشود؟ که این غیرممکن است. در کتاب مقدس، بخشهای زیادی دارد که عیسی مسیح خودش از زن دفاع کرده است؛ علیرغم شرایطی که در آن زمان بود. یعنی شریعت بود، فریسیان بودند، صدوقیان بودند، کسانی که جامعه زنان را جامعه مورد توجه خودشان قرار نمیدادند.
عیسی مسیح تبعیض قائل نشد؛ کما اینکه خداوند ما در کلام مقدس تبعیض بین زن و مرد قائل نشد. حقوق زن و مرد در جامعه مسیحی کاملا مورد توجه و احترام قرار گرفته است.»
جامعه بهایی و اولین مدرسه دخترانه
پدیده ثابتی، درباره دین بهایی گفت: «در دیانت بهایی برابری زن و مرد یک معیار روحانی و معنوی است. به عنوان یک آرمان و ایدهآل به آن نگاه نمیکنیم. هدف دیانت بهایی به وجود آوردن وحدت و صلح جهانی است. در آثار بهایی اشاره شده که پیششرط رسیدن به وحدت و صلح جهانی، برابری زن و مرد است. برای همین به این مساله بسیار اشاره شده است. در دیانت بهایی یک مثال زیبا هست و این است که تمدن بشری مانند یک پرنده است. زنان یک بال و مردان یک بال دیگرش هستند. برای ارتقاء تمدن بشری، هر دو بال باید قدرت یکسان پیدا کنند.
اگر به پرونده جامعه بهایی نگاه کنیم، حدود یک قرن پیش، بهاییان ایران سعی کردند که این اصل را یادگیری کنند. رهبران بهایی، سال ۱۹۰۶، «عباس افندی» که جانشین پیامبر بهاییان بود، نامهای به تمام بهاییان ایران نوشت تا ذهن آنها را آماده کند که این مساله را نهتنها درک، بلکه پیاده کنند. آنها آموختند که باید برای پیادهسازی این اصل روحانی، باید فرصتهای برابر برای آموزش زنان پیش بیاید که قدرتمند شوند و استعدادهایشان را در جامعه ظاهر کنند. اولین مدرسه دخترانه بهایی در سال ۱۹۰۹ در قزوین به وجود آمد. میبینیم که ۲۰ مدرسه دخترانه بهایی و مدرسه تربیت در ایران شروع به خدمت کرد.»
در سخنان زرتشت، مرد و زن با هم بودهاند
کیوان هور، روزنامهنگار زرتشتی در این باره گفت: «دین زرتشت به خاطر قدمتی که دارد، با فرهنگ ایرانی در هم تنیده است. اگر به روایاتی که در فرهنگ ایرانی و زرتشتی درباره داستان آفرینش وجود دارد نگاه کنید، میبینید که زن و مرد مانند روایات ادیان ابراهیمی، زن از دنده مرد آفریده نشده و یا اول مرد و سپس زن به وجود نیامدهاند. زن و مرد مساوی آفریده شدند در پیکر یک گیاه و در هم تنیده بودند. بعد از مدتی این پیکره به صورت انسان درآمده و زن و مرد به وجود آمدهاند. این روایت آفرینش در متون ایرانی و زرتشتی است. بعد میآییم جلوتر و به خود سخنان اشو زرتشت میرسیم در گاتها که در هیچ جای گاتها یک جنسیت را خطاب نکردهاند. هر جا سخن گفتهاند، مرد و زن با هم بودهاند.
در گاتها داریم که بهترین گفتهها را به گوش بشنوید و با اندیشه روشن بنگرید. سپس هر یک از شما مرد و زن یکی از این دو راه را برگزینید.
در همان گاتها وقتی اشو زرتشت میخواهد به دخترش در همسرگزینی توصیه کند، میگوید طبق خرد خودت گزینش کن. این نشان میدهد که اشو زرتشت هیچ وقت نخواسته بگوید ازدواج امری است که مردان در آن دست بالا را دارند و میروند و زنها را انتخاب میکنند.»
وقتی میگویند زن، به تولیدمثل فکر میکنید
شادیار عمرانی، پژوهشگر جامعهشناسی فرهنگ و جغرافیای انسانی که به عنوان یک دینناباور در جلسه شرکت کرده بود، گفت: «حتی اگر کسی به دین باور داشته باشد ولی در حوزه علم باشد، زمانی که دارد به پدیدهای نگاه میکند، باید نگاه مذهبی و مقطعیاش را کناری بگذارد و بتواند بدون طرفداری نگاه کند. من از این نگاه صحبت میکنم. از این نگاه صحبت میکنم که میگویم اشتباه بزرگی است اگر فکر کنیم ستم بر یک جنسیت، به طور خاص در حال حاضر بر زنان و غیرمردان، ترنسها، یک نگاه مذهبی است یا از دل مذهب بیرون آمده است. بلکه مذهب از دل جوامعی بیرون میآید که ساختار خاص خود را داشته و ما اصطلاحا به آن مردسالاری میگوییم.
این ساختارها بر اساس نیاز آن زمان بشریت برای حیات و ادامه زیست و زندگیاش است. ادیان از دل این ساختارها میآیند. جامعه بشری در دل خود و برای بقا، ادیان را به معنای راه و روش زندگی وضع کرد و این به مرور زمان تقدس پیدا کرد.»
شادیار عمرانی ادامه داد: «در درون این ساختار، جاهایی که میبینیم سبک زندگی بر مبنای کشت و زرع و یکجانشینی بوده، چون بلای آسمانی میآید، خشکسالی و سیل و زلزله میآید، در اینجا مجبورند بیشتر تولید کنند. وقتی بیشتر تولید میکنند، پس باید نیروی کار بیشتری تولید شود. اینجا مفهوم جنسیت به وجود میآید. وقتی به شما میگویند زن، شما نخست به انسانی که دو چشم و یک بینی دارد فکر نمیکنید. بلکه به پستان و رحِم و بدن و بخش باروری آن انسان است که در ذهن تداعی میشود. یعنی جنسیت از درون نیاز بشر برای تولیدمثل شکل میگیرد. پیش از آن، این تفاوتهای جسمی و فیزیکی وجود داشته ولی چون نقش اجتماعی نداشته، مثلا کوچنشینان در عصر انسان شکارچی اتفاقا نباید زیاد بچهدار میشد؛ چون زنی که باردار میشد نمیتوانست درست کوچ کند و بچهای که به دنیا میآمد، دو سه سال طول میکشید تا بتواند کوچ کند و همپای بقیه برود و شکار کند. این نیاز به این که ما بگوییم زن، و اینکه زن این کارکرد را دارد، از آنجا آمده بود. مفاهیم جنسی و جنسیتی به خاطر نوع آن هستی اجتماعی بوده است. ما وقتی ادیان را نگاه میکنیم حتی اگر دینی صحبت این را بکند که ما برابری زن و مرد داریم، همین جمله نشاندهنده این است که در جامعهای زندگی میکند که انسان در حیات انسانیاش دیده نمیشود؛ بلکه بر اساس کارکرد فیزیکیاش دیده میشود و این را باید در بستر تاریخ و جغرافیای مشخص و جوامع مشخص نگاه کنیم.»
ادامه مباحث وبینار
در ادامه این وبینار، میهمانان به برخی پرسشهای حضار در پنل دوم پاسخ دادند. مشروح این وبینار را میتوانید در لینک یوتیوب زیر ببینید.