***

«سمبات دِرکیورغیان»، از برجسته‌ترین و نام‌آورترین نقاشان ایرانی ارمنی‌تبار در سبک آب‌رنگ،  در سال ۱۹۱۳ در جلفای اصفهان متولد شد.

او در دو سالگی پدرش را از دست داد و وظیفه تربیتش به مادر و پدربزرگش که در آن زمان در اصفهان کشیش بود، سپرده شد.

علاقه سمبات به نقاشی و استعداد هنری او از همان دوران کودکی، زمانی که هفت سال بیشتر نداشت، مورد توجه خواهر بزرگش، «سیریک» قرار گرفت. سیریک نخستین بار هنگام بازگشت خانواده از تعطیلات از یکی از روستاهای اطراف اصفهان، متوجه دفترچه تکالیف سمبات شد که مملو از نقاشی هایی متعدد از مناظر اطراف دهکده، حیوانات و اعضای خانواده بود. سیریک این نقاشی ها را به مدرسه برد و آن‌ها را به معلم نقاشی سمبات نشان داد. معلم با دیدن نقاشی ها گفته بود آن‌ها محشرند و نمی توان از این نقاشی ها برای کودکی به این سن ایرادی گرفت.

تشویق های خواهر سمبات و علاقه فراوان خود او به نقاشی سبب شدند تا در کنار تحصیل در مدرسه، اولین آموزش های حرفه ای نقاشی را نیز نزد استادان نامی آن روزگار، یعنی «یقیا یقیجانیان» و «هاکوپ وارتانیان» بگذراند. حاصل این آموزش ها، نخستین نمایشگاه نقاشی های سمبات در ۱۱ سالگی در مدرسه بود که جایزه نخست مسابقات مدرسه را برای او به ارمغان آورد.

سمبات زبان انگلیسی را در کالج انگلیسی پسرانه اصفهان فرا گرفت اما فشار روزگار او را واداشت که تحصیل را کنار بگذارد و به کار و کاسبی بپردازد. اما ورود «سرکیس خاچاطوریان»، نقاش ارمنی مقیم پاریس در سال ۱۹۲۹ بود که سمبات را به عالم رنگ و تصویر پس فرستاد.

خاچاطوریان به اصفهان رفته بود تا از روی دیوارنگاره‌های «عالی‌قاپو» و «چهل‌ستون» نقاشی کند. برای انجام این طرح سترگ او، به یک شاگرد نیاز داشت و از سمبات خواست که به او کمک کند. سمبات هر چه بیشتر راز و رمز نقاشی را می‌آموخت، به همان میزان شیفته این هنر می‌شد. او از مهارت خاچاطوریان در استفاده از قلم‌مو و انتخاب رنگ و هم‌چنین از دانسته‌هایش از آثار هنرمندان غرب و هند و ژاپن و آفریقا در عجب بود. طی این دوره کوتاه همکاری با خاچاطوریان، سمبات نوجوان اهمیت و ارزش مکتب‌های هنری اصفهان را هم دریافت و به مطالعه آن‌ها نشست.

سمبات پس از سال‌ها تلاش، نقاشی زبردست شده بود و در خیابان چهارباغ اصفهان استودیوی خودش را با نام «نگارستان سمبات» داشت.

نقاشی‌های آب‌رنگ او از بارو، پل، کاخ، میدان‌ و کوچه و بازارهای اصفهان بیشتر گردش‌گران غربی را به سوی خود می‌کشیدند.

نگارستان سمبات پر از صحنه‌های اصفهانی بود؛ «مسجد شاه» و «سی‌وسه پل» و پل‌های «خواجو» و «مارنان» و…. تابلوهایی هم هستند که سمبات را به عنوان یک نقاش مردم‌شناس معرفی می‌کنند؛ خانه‌های ارمنی‌ جلفا و اصفهان، زنان روستایی که دور تنوری نشسته‌اند و لواش ارمنی می‌پزند، مجلس عروسی ارمنیان روستایی یا  زنانی که کنار جویباری نشسته‌اند و ظرف و رخت می‌شویند و یا از آبگیری با کوزه آب می‌گیرند.

سمبات و همسرش در سال ۱۳۵۷، پس از انقلاب اسلامی از ایران به امریکا مهاجرت کردند. او در آن‌جا هم نگارستان خود را دایر کرد.

سفر سمبات به ارمنستان در سال ۱۳۷۰ بهانه آغاز فصلی دیگر از نقاشی‌های او شد. به روستاهای دوردست کشور آبایی‌ خود سفر کرده و شیفته رنگ‌های طبیعت ارمنستان شده بود. آفتاب‌سوخته، خاکی، زرد براق، سبز روشن و…؛ رنگ‌هایی که در کالیفرنیا به چشمش نمی‌خوردند. کلیساهای قدیمی ارمنستان هم در ردیف سوژه‌های محبوب او قرار گرفتند.

سمبات برای آخرین بار در پاییز سال ۱۳۷۲ به ایران سفر کرد. ارمنی‌تباران ایران با برگزاری برنامه‌هایی ویژه، به نقاش چیره‌دست‌ ارج گذاشتند و در جلفا نمایشگاهی از آثارش را برپا کردند.

او گه‌گاه تابلوهایی می‌آفرید که خود نام‌شان را «سمباتیسم» گذاشته بود و در این دسته از کار‌ها، از تکه روزنامه‌های ارمنی و فارسی استفاده می‌کرد. این هنرمند با پخش‌کردن رنگ‌های گوناگون روی آن‌ها، به اشکال و فرم‌هایی می‌رسید که‌ گاه از نظر مضمونی، با تیتر و محتوای روزنامه‌های انتخاب شده هم‌خوان بودند.

سمبات تابستان ۱۳۷۸ در امریکا درگذشت. او در طول بیش از ۶۵ سال کار هنری‌، بیش از ۱۰ هزار طرح و نقاشی از خود به جای گذاشت. آثارش اکنون در گالری‌ها، موزه‌ها و مجموعه‌های شخصی گوناگون در سراسر جهان یافت می‌شوند.

اشتراک‌گذاری در شبکه‌های اجتماعی

درباره ما

در این وبسایت اطلاعات مربوط به ادیان و مذاهب ایران گردآوری شده ودر درسترس شما قرار دارد. با مراجعه به فهرست و گزینه‌های سایت، به این اطلاعات دسترسی پیدا خواهید کرد.