«نورعلی الهی»، معروف به «استاد الهی»، عارف، فیلسوف، قاضی و موسیقیدان اهل حق در ۱۹ شهریور ۱۲۷۴ شمسی در روستای «جیحونآباد»، در نزدیکی کوه «بیستون» واقع در بخش «دینور» شهرستان صحنه در استان کرمانشاه متولد شد.
مادرش، «سکینه» خانم نام داشت و پدرش، حاج «نعمتالله جیحونآبادی»، نویسنده، شاعر، عارف و یکی از شخصیتهای برجستهٔ اهل حق بود. او در نواختن تنبور، ساز مختص موسیقی عرفانی نیز مهارت داشت.
همزمان با آموزش معنوی و موسیقی، دروس معمول آن زمان را نیز آغاز کرد. پدرش معتقد بود تا نفس اماره بیدار نشده است، باید راههای رخنه آن را بست و بعد از آن میتوان به درس ظاهر پرداخت. به هر حال، این آموزش گاهی از طریق معلمان سرخانه انجام میشد و گاهی از طریق مکتبخانههای رسمی. اما تنها کسی که بیش از همه در آموزش نوجوانی او نقش داشت، پدرش بود.
خودش گفته بود: «از همان وقت در جمع ۱۲ نفری پدرم حاضر میشدم و مرجع عشق معنوی آنها بودم. از شروع ذکر، مثل فرفره دور خودم میچرخیدم و موهای بلندم منظرهای ایجاد میکرد که همه را بر سر شوق میآورد. گاهی ذکر چند ساعت طول میکشید و در تمام مدت مشغول چرخیدن بودم.»
نورعلی الهی از شش سالگی به آموختن تنبور پرداخت و در ۹ سالگی از استادان این ساز شد. او از ۹سالگی به چله نشست و به مدت ۱۲سال آن را ادامه داد. استاد الهی در این مورد گفته بود: «از ۹ سالگی شروع کردم به روزه و ریاضت و تقریبا ۱۲ سال به طور متوالی، با انقطاع ۱۲ الی ۱۵ روز در بین چلهها، ادامه داشت. افطار من اغلب نان و سرکه بود و در تمام این مدت (۱۲ ساله) هیچگونه ناراحتی جسمی حس نکردم… وقتی در پایان ۱۲ سال از ریاضتخانه خارج شدم و با مردم دیگر تماس گرفتم، اصلا فکر نمی کردم که ممکن است بشر دروغ هم بگوید.»
نورعلی بعد از تحول روحی و ۱۲ سال چلهنشینی و ریاضت مداوم، در۲۱ سالگی شیخ و موسیقیدانی بیهمتا بود. او در تمام دوران چلهنشینی، زندگی در بیرون از خانه را نیازموده و تنها با محیطی روحانی و عاری از هرگونه تعلق مادی خو گرفته بود. پس از اتمام دوران ریاضت، مدتها در همان خانه ماند و بیخبر از آنچه که در بیرون میگذشت، به زندگانی عارفانه و معنوی به سبک پدر ادامه داد.
او که اهل مراقبه بود، در خلوت خود تنبور مینواخت و یکی از کارهای بزرگش که نقشی اصلی در اعتلای موسیقی تنبور داشت، تبدیل «رپرتوار» ساده و ابتدایی این ساز به مجموعهای دقیق، پیچیده، فنی و هنری بود.
او تغییرات مهمی در خود ساز نیز ایجاد کرد؛ یعنی با اضافه کردن سیم سوم، صدا و رنگهای تاثیرگذار فراوانی را پدید آورد و آن را با هنر آرایهپردازی خاص و شیوه منحصر به فرد نوازندگی خود که شامل به کارگیری هر پنج انگشت دو دست است، ترکیب کرد.
در کتاب «روح نغمات»، نوشته «ژان دورینک»، مطالعهای درباره تاثیرات موسیقی نورعلی الهی انجام شده که بر مطالعات میدانی و تحلیلهای موسیقیایی استوار است.
نورعلی الهی پس از مرگ پدر، در ۲۴ سالگی موهای بلند خود را که نماد عرفان سنتی بود، کوتاه کرد، لباس درویشی را درآورد و وارد زندگی اجتماعی شد. او به تهران رفت و با گذراندن دوره عالی قضایی، وارد دادگستری شد. پس از رفتن به تهران، با موسیقیدانانی چون «درویش خان» و «ابوالحسن صبا» رفت و آمد کرد و علاوه بر تنبور، در نواختن تار، سهتار و ویولون تبحر داشت.
استاد الهی از آن زمان به بعد در شهرهای مختلف ایران در سمتهای مختلف قضایی، از جمله در سمت بازپرس، دادیار، مسوول دادگاههای جنایی و دادستان دادگستری ایران به خدمت مشغول بود. خودش درباره این دوران گفته بود: «ریاضتهایی که قبل از ورودم به اداره کشیدم، هر ۱۲ سال آن به اندازه یک سال در اداره بودن اجر نداشت.»
او در ۶۲ سالگی به درخواست خود از دادگستری بازنشسته شد تا تمرکز خود را بر نوشتن کتابها و رسالههای گوناگون بگذارد. از ویژگیهای دیگر نورعلی الهی، فاصلهگیری از شهرت بود. به این دلیل هرگز در زندگی خود در کنسرت یا استودیو سازی ننواخت.
موسیقی استاد الهی که به صورت سیدی در چند سال اخیر منتشر شده است، حاصل ضبطهای خانگی است که فرزندانش به دور از چشم او از موسیقی و مناجاتهایش ضبط کرده بودند.
نمایشگاهی با عنوان «تنبور روحانی، هنر استاد الهی» از تاریخ پنجم آگوست ۲۰۱۴ تا ۱۱ ژانویه ۲۰۱۵ در «موزه متروپولیتن» نیویورک با پشتیبانی «یونسکو» برگزار شد. در این نمایشگاه، همزمان به دو جنبه زندگی نورعلی الهی، تحولی که در هنر تنبور و تنبورنوازی به وجود آورد و طرز تفکر ابداعی او در جستوجوی حقیقت و خودشناسی پرداخته شد. در این نمایشگاه نزدیک به ۴۰ اثر هنری از کلکسیونهای خود استاد الهی، «موزه موسیقی پاریس»، گنجینه موزه متروپولیتن و همچنین اشیای وام گرفته از خاندان الهی به نمایش گذاشته شد.
«معرفتالروح»، «برهانالحق»، «حاشیه بر حقالحقایق» و «آثار الحق» (جلد۱ و۲) از جمله تالیفات این عارف و موسیقیدان هستند. انتشار کتاب برهانالحق از این رو دارای اهمیت ویژه است که اولین کتاب منظمی است که در رابطه با عقاید و آرای اهل حق منتشر میشد. او در کتاب معرفتالروح، به بیان دلایل غیرقابل قبول بودن تناسخ و در عوض آن، منطقی بودن «سیر تکامل روح» اشاره کرده است. این کتاب به انگلیسی و فرانسه نیز ترجمه شده است.
نورعلی الهی بیست و هفتم مهر ۱۳۵۳ شمسی، در سن ۷۹ سالگی در تهران درگذشت. بعدها بنای یادبودی بر مزارش واقع در هشتگرد، «کوی نور» بنا شد.