«آشور بانیپال بابلا»، بازیگر، کارگردان نمایش، نمایشنامهنویس و هنرمند تجسمی ایرانی آشوری بود. او در سال ۱۳۲۳ در تهران متولد شد و تحصیلات ابتدایی خود را در دبستانهای «مهر» و «فیروزبهرام» در تهران سپری کرد.
آشور بانیپال بابلا در زمینههای نقاشی، نمایشنامهنویسی، کارگردانی و ترجمه فعالیتهای وسیعی انجام داده بود.
او برای آموزش در رشته فلسفه و علوم دینی دانشگاه امریکایی بیروت، به لبنان رفت و مدرک کارشناسی ارشد مدرسه الهیات خاورنزدیک را گرفت.
آشور بانیپال بابلا اولین تجربیاتش در تئاتر را در کارگاههای تئاتر تجربی بیروت کسب کرد.
در سال ۱۳۴۹، با شروع جنگهای داخلی لبنان، به تهران بازگشت و نمایش «کلفتهای ژان ژنه» را در کلیسای آشوری اجرا کرد. در همان سال، درخواست کشیش شدن او توسط کلیسای آشوری رد شد و کسوت کشیشی را رها و همکاری خود را با «انجمن ایران – امریکا» آغاز کرد.
پس از اجرای چند نمایش، در سال ۱۳۵۲ همکاری او با کارگاه نمایش آغاز شد و یکی از چهار گروه این کارگاه را به نام «اهرمن» تشکیل داد.
اعضای این گروه شامل «شهره آغداشلو»، «اسماعیل پوررضا»، «پرویز پورحسینی»، «محمود صحتی»، «میترا قمصری»، «مهوش افشارپناه»، «شاهرخ غیاثی» و «آتیلا پسیانی» بودند.
گروه اهرمن تا پیش از انقلاب، ۱۴ نمایش را در محل کارگاه نمایش، «تئاترشهر» و «جشن هنر» شیراز به روی صحنه برد.
او نمایشهای«بانویی میمیرد»، «قویتر»، «آخر الزمان»، «عروسکها و صندوق»، «چرخ فلک»، «امشب شب مهتابه»، «مراسم گرگ یا نشان قابیل»، «یخبندان» و «غارت و بازی قتل عام» را نوشت و کارگردانی کرد
آشور بانیپال بابلا به تئاتر به مثابه یک مراسم آیینی نگاه میکرد. او بر آن بود تا جایگاه تماشاگرش را از ناظر منفعل، به فردی که در آیینی مذهبی شرکت کرده است، ارتقا دهد و به همین دلیل نمایشهایش رنگ و بوی آیینی و مذهبی (به مفهوم عام) داشتند.
آشور بانیپال بابلا در سال ۱۳۵۴ اولین نمایشگاه نقاشی خود را در «گالری لیتو» برگزار کرد. دومین نمایشگاه او در سال ۱۳۵۵ با نام «یک نقاشی همچنین یک شعر است»، به همراه شش شب اجرا با نام «سه موش کور» در «نگارخانه پوپ» انجمن ایران – امریکا برگزار شد.
در سال ۱۳۵۶، سومین نمایشگاه نقاشی و عکسهایش در نگارخانه شهر، در روز دوم نمایش توسط ماموران ساواک تعطیل شد.
یکی از کارهای جنجالی که نام آشور بانیپال بابلا را در محافل هنری نوپای تهران بر سر زبانها انداخت، ارایه اثری از بدن برهنه خودش در نمایشگاه نقاشی خود بود.
پس از انقلاب، کارگاه نمایش به بهانه وابستگی به نظام گذشته، تسخیر و تعطیل شد و «عباس نعلبندیان»، مدیر این کارگاه به زندان افتاد.
آشور بانیپال بابلا پس از انقلاب سال ۱۳۵۷و تعطیلی کارگاه نمایش، به لسآنجلس امریکا مهاجرت کرد و به مدت ۱۰ سال در «دانشگاه کالیفرنیای جنوبی»، مرکز تئاتر تجربی «دانشگاه نیویورک» و «دانشگاه بارد» به تدریس در رشته نمایش و کارگردانی پرداخت.
از سال ۱۳۶۶، گروه «پورگاتوریواینک» (به معنای «جوهر برزخ») را با رویکرد اجراهای تجربی تشکیل داد.
آشور بانیپال بابلا تا سال ۱۳۸۵، ۲۰ نمایش را عمدتاً در «آف برادوی» و «آف آف برادوی» در نیویورک به روی صحنه برد و سه نمایشنامه هم نوشت که هرگز آنها را بر روی صحنه اجرا نکرد.
او پنج نمایشنامه را از نویسندگان دیگر، از جمله «شیرین نشاط»، «یوکیو میشیما» و «برتولت برشت» کارگردانی کرد.
آشور بانیپال داستان «محبوبه و آل» از «رضا دانشور» را به زبان انگلیسی ترجمه کرده بود.
در سال ۲۰۰۵، «جایزه هلمن همت» که هر ساله به نویسندگانی اهدا میشود که به دلایل سیاسی ناچار به مهاجرت شدهاند، به آشوربانیپال بابلا تعلق گرفت.
واپسین اثر هنری او، اجرای نمایشنامه «پدیدهای فرای همگان» به زبانهای انگلیسی و فارسی در «بریک تئاتر» بروکلین نیویورک بود که چند روز پیش از مرگش اجرا شد. این نمایش، برداشتی آزاد از خودکشی و رویدادهای داستانی «بوف کور»، اثر «صادق هدایت» بود.
یازدهم فروردین ۱۳۹۰، آشور بانیپال بر اثرمشکلات قلبی و تنفسی، پس از تحمل شش سال بیماری، در سن ۶۷ سالگی در بیمارستانی در نیویورک درگذشت.