«خسرو مهندسی» خرداد سال ۱۳۰۸ در شهر کرمان به دنیا آمد. پدرش، آقا «رضا»، مسلمان و مادرش، «روحیه»، بهایی بود. او پس از پایان دوره ابتدایی و متوسطه، به دانشسرای عالی تهران رفت و در سال ۱۳۳۰ با کسب رتبه ممتاز در بین کلیه دانشجویان رشتههای مختلف این دانشسرا، در رشته فلسفه و علوم تربیتی فارغالتحصیل شد. همزمان در همین رشته از «دانشگاه تهران» لیسانس گرفت.
پس از دریافت لیسانس، خسرو مهندسی با استفاده از بورس تحصیلی راهی ایالات متحده امریکا شد و تحصیلات خود را در «دانشگاه ایلینوی» (The University of Illinois) ادامه داد. دانشگاه ایلینوی از معتبرترین دانشگاههای امریکا و جهان است.
در سال ۱۳۳۳، خسرو مهندسی با نمرات عالی دورههای فوقلیسانس و دکترا را در ایلینوی به پایان رساند و به ایران بازگشت. او پس از بازگشت به ایران، با سمت دانشیار در دانشسرای عالی شروع به تدریس کرد و پس از چند سال به سمت استادی رسید.
در سال ۱۳۴۴، دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران تاسیس شد. این دانشکده در ابتدا ضمن تربیت دبیر آموزشی، آموزش مسایل تربیتی و روشهای آموزشی را نیز برعهده داشت. پس از تاسیس دانشکده علوم تربیتی، دکتر مهندسی با حفظ رتبه استادی به این دانشکده منتقل شد. او تا پیش از اخراج، در دانشکده علوم تربیتی مشغول تدریس و تحقیق بود.
از دکتر خسرو مهندسی ترجمه دو کتاب مهم دانشگاهی جهان به یادگار مانده است. این کتابها به دفعات تجدید چاپ شدند و در دانشگاههای ایران تدریس میشدند؛ «اندازهگیری و سنجش در روانشناسی و تعلیموتربیت (چاپ اول، ۱۳۴۳) و «روشهای تحقیق در علوم اجتماعی (چاپ اول، ۱۳۴۶).
دکتر خسرو مهندسی یکی از طراحان اصلی و از بنیانگذاران کنکور سراسری در ایران بود. تا دهه ۴۰ خورشیدی، هر دانشگاهی در ایران شیوهای متفاوت برای گزینش دانشجو داشت؛ امتحان یا مصاحبه علمی. داوطلبان مجبور بودند بارها از سراسر ایران به تهران و سایر شهرها سفر کنند تا در امتحانات دانشکدههای مختلف حضور یابند.
برای رفع این مشکل و با ایده برگزاری امتحانی با کیفیت بالاتر برای تعیین دقیقتر سطح علمی افراد، نخستین امتحان سراسری دانشگاههای ایران توسط هیات تازه تاسیس مسابقات ورودی دانشگاهها در سال ۱۳۴۲ برگزار شد. اما شیوه برگزاری امتحان و مشکلاتی که برای هماهنگیها پیش آمد، با انتقاد جامعه علمی مواجه شد و دوباره وضعیت به روال سابق برگشت.
در سال ۱۳۴۷، وزارت علوم با راهاندازی واحدی به نام «مرکز آزمونشناسی ایران»، برگزاری کنکور سراسری را در دستور کار خود قرار داد. با توجه به مطالعات و تحقیقات دکتر مهندسی در زمینه آزمون، او از نخستین اساتیدی بود که برای خدمت در این هیات برگزیده شد. دکتر مهندسی طراح اصلی کنکور شناخته میشود. در طرح جدید، مشکلات طرح قبلی رفع شده بود. طرح جدید آزمون سراسری دانشگاهها با مشورت و همراهی جامعه علمی به مرحله اجرا رسید و نخستین کنکور سراسری دانشگاههای ایران در مرداد ۱۳۴۸ برگزار شد و ۴۷ هزار و ۷۰۳ داوطلب در آن شرکت کردند. این آزمون به صورت سوالات پاسخ کوتاه انجام شد.
دکتر خسرو مهندسی از برگزار کنندگان کنکور سراسری در کشور بود و این سمت را تا پیروزی انقلاب اسلامی و اخراج از خدمات دانشگاهی و دولتی به دلیل بهایی بودن برعهده داشت.
دکتر مهندسی نمایندگی دانشگاه تهران در تحقیقات بینالمللی در مورد چگونگی یادگیری کودکان شیرخوار به بالا را برعهده گرفت و مسوولیت ایجاد شعبه بینالمللی برای تحقیقات یادگیری کودکان از طرف دانشگاه تهران در دانشگاه الینوی امریکا به او سپرده شد.
خسرو مهندسی عضو «جامعه بینالمللی روانشناسان» بود و در تعداد زیادی از کنفرانسهای علمی جهانی شرکت میکرد.
دکتر مهندسی دانشمندی بسیار متین و مودب بود و سلیقه خاصی را در طرز گفتار، رفتار و لباس پوشیدن دنبال میکرد. نظم و ترتیب و پاکیزگی دو خصیصه مهم او بهشمار میرفتند به طوری که در زندان هم مورد توجه زندانیان قرار گرفته بود.
او به جز دانش فراوان در زمینه کاری خودش، دارای اطلاعات عمومی وسیعی هم بود.
دکتر مهندسی فردی مدیر و مدبر بود و همین خصیصه موجب شده بود که سالها به عنوان یکی از مسوولان کنکور سراسری، به کشور خدمت کند و همچنین به عنوان یکی از مدیران جامعه بهایی تهران انتخاب شود.
پس از انقلاب اسلامی، خسرو مهندسی از دانشگاه اخراج شد. او در سال ۱۳۵۷ به عضویت «شورای مدیران جامعه بهایی تهران» به نام «محفل روحانی تهران» درآمد. محفل روحانی هیاتی متشکل از ۹ نفر بهایی است که سالانه با رای بهاییان بزرگسال در هر شهر یا روستا انتخاب میشود و مسوول رسیدگی به امور جاری جامعه بهایی در آن محل است.
۱۰ آبان ۱۳۶۰، ماموران به جلسه محفل روحانی تهران هجوم بردند و شش نفر اعضای آن، از جمله خسرو مهندسی را بازداشت کردند. این شش تن پس از دو ماه تحت فشار قرار گرفتن برای برگشتن از عقایدشان، در ۱۴ دی ۱۳۶۰، به اتهام پیروی از آیین بهایی تیرباران شدند.
خسرو مهندسی در زمان اعدام ۵۲ ساله بود. او در دادگاهی غیرعلنی بدون داشتن حق وکیل محاکمه شد. جسد او به خانوادهاش تحویل داده نشد و احتمالا توسط ماموران به خاک سپرده شده است. به حکم دادگاه انقلاب، اموالش مصادره و حساب بانکی او به نفع دولت بسته شد.