خطر اجرای حکم اعدام آروین قهرمانی، شهروند یهودی ایرانی
سازمان حقوق بشر ایران، روز جمعه ششم مهر ۱۴۰۳ درباره خطر اعدام آروین قهرمانی، شهروند یهودی ایرانی هشدار داد و از جامعه جهانی خواست برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام این شهروند تلاش کنند.
دو روز پس از تبعید سعید مدنی به زندان دماوند، «سپهر ضیایی» از زندانیان بهایی در نامهای از زندان اوین با تمجید از شخصیت این جامعه شناس و محقق زندانی، نسبت به تبعید و محبوس بودن آقای مدنی اعتراض کرد.
درنسخهای از نامه «سپهر ضیایی» که در اختیار ایران وایر قرار گرفته، این زندانی بهایی در زندان اوین با اشاره خاطراتی از دکتر مدنی در زندان و برشمردن خصوصیات برجسته او نوشته: «مایه تاسف است که کسی با این خصوصیات برجسته به دلیل بیان عقاید خودش در بند باشد و به این ترتیب صدمه ببیند؛ در حالی که از بصیرترین، عالم ترین و مجرب ترین افرادی است که میتواند در حل مشکلات اجتماعی جامعه موثر باشد.»
سپهر ضیایی، شهروند بهایی در حال تحمل دوران محکومیت خود در زندان اوین است. او توسط دادگاه انقلاب به پنج سال حبس، ممنوعیت خروج از کشور و مصادره اموال محکوم شده است و مدت پانزده ماه است در زندان اوین به سر میبرد.
پیشتر نیز شماری از زندانیان سیاسی و عقیدتی محبوس در زندان اوین با انتشار بیانیهای تبعید سعید مدنی به زندان دماوند را محکوم کرده آن را نشانه ادامه سرکوب سیستماتیک منتقدان جمهوری اسلامی دانستند.
سعید مدنی جامعهشناس و پژوهشگر ارشد علوم اجتماعی که نزدیک یک سال است در زندان به سر میبرد روز ۱۴ فروردین ۱۴۰۳ از زندان اوین به زندان دماوند تبعید شد. بنابر اطلاع ایرانوایر، تبعید آقای مدنی به درخواست وزارت اطلاعات و تمکین دادستانی صورت گرفته است.
دادگاه انقلاب آقای مدنی را در دی ماه سال ۱۴۰۱ با اتهامهای « تشکیل و اداره گروه های معاند نظام»، «اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم بر ضد امنیت کشور» و «تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران» به ۹ سال زندان محکوم کرده بود.
دکتر سعید مدنی مرد بزرگی است.
اول دیماه ۱۴۰۱ که از بند ۲۰۹ به اندرزگاه چهار زندان اوین منتقل شدم، در همان یکی دو روز اول، آقای مهدی محمودیان به سراغم آمد و با محبت فوقالعاده مرا به اتاقشان برای صرف شام دعوت کرد.
دعوت را پذیرفتم و با لطف و گشادهرویی بیشائبۀ آقای دکتر مدنی و سایر اعضای اتاق مواجه شدم. اتاق کوچک بود و انتقال کامل من به آن اتاق از طرف مسئولین زندان قابل پذیرش نبود. بنابراین هرچند عضو اتاق دیگری بودم ولی خورد و خوراک و گذراندن وقتم تا یک سال در آن اتاق بود.
در همان روزهای اول، یکی از دوستان بهائیام از بیرون از زندان پیغام داد:
شنیدهام در بند چهار با دکتر مدنی و مهدی (محمودیان)، با هم هستید. من سالها با آنان حبس کشیدهام. این را به تو اطمینان میدهم که از هر جهت میتوانی به آنان اعتماد کنی. در هر مطلبی که لازم باشد میتوانی با آنان مشورت نمایی.
نوری درخشید. تجربۀ ۱۵ ماهۀ من در این بند، هر روزش این گفتۀ دوستم را تایید و تحکیم میکند. محبت خالص و فوقالعادۀ آقای دکتر مدنی، آقای مهدی محمودیان، آقای حسین رزاق، آقای امیرسالار داودی و سایر دوستان عضو آن اتاق ستودنی است.
امروز دکتر مدنی را از زندان اوین به زندان دماوند تبعید کردند. جریانی که به گواهی اغلب زندانیان از سختترین تجربیات دوران محکومیت است. آن هم در ماه رمضان که ایشان روزه هستند و لااقل یکسوم از ماه رمضان همچنان باقی است! در شصت و چند سالگی!
جناب دکتر مدنی بسیار متواضع است، دانا و با بصیرت، صبور و بردبار، مهربان و با سخاوت، با ملاحظه و پشتیبان، هوشیار و با ذهنی روشن و تمیز، خدوم و فداکار، مشاوری امین و صاحبنظری صادق و شجاع.
مایۀ تاسف است که شخصی با چنین خصوصیات برجسته، به دلیل بیان عقاید خویش در بند باشد و به این ترتیب صدمه ببیند، در حالی که از بصیرترین، عالِمترین و مجربترین افرادی است که میتواند در حل مشکلات اجتماعی جامعه موثر باشد.
البته در این زندان کم نیستند افرادی که به دلایلی مشابه محکوم شدهاند. ترکیبهای عجیب و غریبی از پدران و مادران، حتی همراه با فرزندان، از نوجوانان تازه بالیده تا پیران کهنسال.
من سیاسی نیستم، من بهائی هستم، ولی سرگذشت ما، سرگذشت واحدی است.
داستان ما یکی است، آنچه بر یکی میگذرد، آیینۀ سرنوشت دیگری است.
سپهر ضیایی
۱۴/۱/۱۴۰۳
زندان اوین
سازمان حقوق بشر ایران، روز جمعه ششم مهر ۱۴۰۳ درباره خطر اعدام آروین قهرمانی، شهروند یهودی ایرانی هشدار داد و از جامعه جهانی خواست برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام این شهروند تلاش کنند.
ماموران وزارت اطلاعات در گرگان یک زوج بهایی را پس از تفتیش گوشی تلفن همراه و وسایل الکترونیکی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند.