«مارکو گریگوریان» هنرپیشه سینما، صاحب گالری و مجموعهدار و نقاش نوگرای ایرانی ارمنی است که در ۱۴ آذر ۱۳۰۴ شمسی در کروپوتکین روسیه به دنیا آمد. بعد از تولد مارکو، خانواده وی به تبریز مهاجرت کرد. بعد از مرگ مادرش وی به همراه خانواده ساکن تهران شد و مارکو به مدرسه ارامنه این شهر رفت. کمی بعد در دوران رضاشاه مدارس اقلیتها در این شهر بسته شد؛ بنابراین آنها به آبادان و بعد به اصفهان رفتند و او در مدرسه کانانیان در جلفای اصفهان درس خواند و دیپلم گرفت.
در سال ۱۳۱۹ شمسی خانواده گریگوریان به تهران بازگشت و مارکو وارد کالج امریکایی تهران شد و در سال ۱۳۲۴ شمسی در ورزشهای پرش سهگام، پرتاب نیزه، وزنهبرداری و دومیدانی صاحب مقامهایی شد.
او آموزش نقاشی را در سال ۱۳۲۷ شمسی در مدرسه کمالالملک شروع کرد؛ سپس در سال ۱۳۲۹ عازم ایتالیا شد و در آکادمی هنرهای زیبای شهر رم به تحصیل پرداخت.
گریگوریان اولین نمایشگاه انفرادی خود را در سال ۱۳۳۰ شمسی، زمانی که در ایتالیا بود، در شهر رم برگزار کرد. در این دوره استعداد و خلاقیت هنرمند به ایجاد هماهنگی میان درون خویش و نیازهای هنر مدرن معطوف بود. کارهای این دوره او در رم، پاریس و میلان به نمایش گذاشته شدند و در سال ۱۳۳۱ وی موفق به اخذ جایزه نخست نمایشگاه بینالمللی مرکز جهانگردی ملی، در ایتالیا شد.
مارکو پس از تحصیل در ایتالیا در سال ۱۳۳۳ به ایران بازگشت و در ضلع جنوب شرقی میدان فردوسی گالری استاتیک را تاسیس کرد. این گالری مرکزی برای آموزش هنر بود و خیلی زود تبدیل به پاتوقی برای هنرمندان نوگرا شد. گالری استاتیک جنب و جوشی خاص میان هنرمندان پدید آورد. مارکو گریگوریان در سال ۱۳۳۷ طرح راهاندازی نخستین نمایشگاه دوسالانه نقاشی تهران را به اداره هنرهای زیبا پیشنهاد داد که بعدها تبدیل به وزارت فرهنگ و هنر شد. آنها هم پذیرفتند و دوسالانه به همت خودش برگزار شد. این نمایشگاه در معرفی و به نوعی تثبیت هنر مدرن در ایران سهم مهمی داشته است.
او از جمله نقاشان نوگرایی است که به همراه «جلیل ضیاءپور»، «هوشنگ پزشکنیا»، «حسین کاظمی» و چند تن دیگر، جستوجوی راهی جدید را در نقاشی ایرانی پی گرفتند که به سنتهای دو دسته اول نقاشان وفادار نبود.
مارکو گریگوریان یکی از تاثیرگذارترین نقاشان ایرانی است که تلاشهای او برای جستوجو، جذب و بومی کردن سبکها و مکاتب هنر غربی در مجموعه آثارش محسوس است.
از جمله دیگر فعالیتهای این هنرمند، تحقیق در مورد هنرهای فولکلور (سنتی) ایران، گردآوری تابلوهای «نقاشی قهوهخانهای»، یافتن بازماندگان پیرو این شیوه هنری و دادن سفارش به آنان و حمایت از آنها است. وی آنان را «نقاشان دورهگرد» نامید؛ زیرا عادت داشتند در حین نمایش آثارشان با صدای بلند آواز بخوانند. گریگوریان در ضمن، مقالاتی در مورد این هنرمندان و این شیوه نوشت و کارهایشان را در نشریات چاپ کرد و از این طریق توجه عموم و دولت را به هنر بومی جلب کرد.
وی در سال ۱۳۳۴ به رم بازگشت و با «فلورا آدامیان» ازدواج کرد و سال بعد تنها دخترش سابرینا به دنیا آمد.
همچنین در سال ۱۳۳۹ شمسی مارکو به عنوان بازیگر نقش اول، در هشت فیلم ایرانی با نامهای «شهر بزرگ»، «کلید»، «گرگ صحرا»، «طلای سفید»، «آرامش قبل از طوفان»، «مردی در طوفان» و «ماموریت امکانناپذیر» بازی کرد و زمانی که هنرپیشه موفقی بود، کارش را رها کرد.
او در سال ۱۳۴۱ شمسی به نیویورک رفت. شهر نیویورک روی شخصیت هنری گریگوریان حساب باز کرد و او تبدیل به یک استاد در کارهای بافت و ترکیبی شد. مارکو در سال ۱۳۴۹ به عنوان استاد میهمان، به دانشگاه تهران دعوت و به هیات استادان دانشکده هنرهای زیبا پیوست.
مارکو خلاقیت خود را در زمینه فرش و قالی نیز به کار میگرفت. او با نقوشی که به قول خودش الهام گرفته از نقشهای اساطیری و کهن ارمنی است، ابتدا در کارگاهش در تهران قالیبافی کرد و سپس در سالهای دهه ۹۰ و پس از اقامت در ارمنستان، آموزش و بافت قالی را مجددا از سر گرفت.
گریگوریان از بعد از انقلاب ایران را ترک کرد و یک سال بعد در نیویورک، به یاد نقاش ارمنی، «آرشیل گورکی» (وُستانیک مانوک آدویان) گالری گورکی را تاسیس کرد. او پس از آن که دخترش را به دلیل ایست قلبی از دست داد، از آمریکا به ارمنستان رفت.
مارکو در ایروان موزه کوچکی را به نام موزه هنرهای خاور نزدیک افتتاح و به دولت ارمنستان هدیه کرد. موزه محل نگهداری و نمایش آثار خود اوست.
گریگوریان جزو اولین نقاشانی است که در ایران به سوی استفاده از «هنر مفهومی» روی میآورد و در دهه ۵۰ به همراه چند نقاش دیگر از جمله «مرتضی ممیز»، «غلامحسین نامی»، «عربشاهی» و «دریابیگی» گروه نقاشان آزاد را پایهگذاری میکند و به همراه دیگر اعضای این گروه در نمایشگاههای بینالمللی تهران، گالری مس، گنج و گستره ۱، گنج و گستره ۲، آبی، واش آرت آمریکا و بازل سوییس شرکت کرد.
او در دوران فعالیت خود ضمن برگزاری بیش از ۴۱ نمایشگاه انفرادی در ایران، رم، پاریس، نیویورک، تفلیس و ایروان در ۴۰ نمایشگاه گروهی نیز در ایران، مینهسوتا، رم، نیویورک، بوخوم، آخن و لندن حضور داشت.
مارکو گریگوریان روز پنجم شهریور ۱۳۸۶ بر اثر نارسایی قلبی در سن ۸۲ سالگی در ارمنستان درگذشت.