توضیح: بخشی از مطلب فوق، برگرفته از یادداشتهای «هوشنگ رأفت»، فرزند مهندس جواد رأفت است.
«بهادر حقجو» در ۱۵مرداد۱۳۰۴ در شیراز در خانوادهای با پدری مسلمان و مادری بهایی به دنیا آمد. محمد، پدر بهادر فردی روشنفکر بود و تعصبات مذهبی نداشت. به همین دلیل بهادر آزادانه آیین بهایی را به عنوان اعتقاد قلبی خود پذیرفت.
بهادر با عنوان دانشآموز نمونه، دوران دبستان و دبیرستان را در شیراز گذراند. او علاوه بر درس خواندن در هنر موسیقی و شعر هم فعالیت میکرد و در جوانی به ویولننوازی ماهر تبدیل شد.
بهادر حقجو پس از اخذ دیپلم، تحصیلات دانشگاهی را در رشته مهندسی در آموزشگاه فنی آبادان ادامه داد. قابل ذکر است، با توسعه این آموزشگاه، نام آن به دانشکده فنی آبادان و سپس به دانشکده نفت آبادان تغییر یافت. با توجه به گسترش فعالیتهای آموزشی دانشکده نفت آبادان و نیاز کشور به تربِیت نیروهای متخصص در صنایع نفت و گاز، این دانشکده در سال ۱۳۶۸ به دانشگاه صنعت نفت ارتقاء یافت.
پس از شروع دوره، حقجو در امتحان بورسیه شرکت نفت شرکت کرد و پس از قبولی در امتحان، از طرف شرکت نفت برای گذراندن دوره پنج ساله مهندسی مکانیک به دانشگاه بیرمنگام انگلستان اعزام شد. او پس از فارغ التحصیلی، در سال ۱۳۳۰ به آبادان بازگشت. برگشتن وی مصادف با ملی شدن صنعت نفت و خروج کارشناسان خارجی این رشته از ایران بود. در نتیجه تمامی پستهای مهم و سرنوشتساز شرکت نفت به ایرانیان، از جمله تعدادی از فارغالتحصیلان جدید از دانشگاه بیرمنگام اختصاص یافت. بهادر حقجو که علاقه و عشق به تدریس داشت، کار خود را به عنوان رییس گروه مهندسی و به عنوان مدرس در دانشکده قدیمی خود آغاز کرد.
در سال ۱۳۳۴، بهادر حقجو با «شهلا متحد» از بهاییان شیراز ازدواج کرد. این زوج جوان حدود دو سال در آبادان زندگی کردند تا آنکه شهلا موفق شد، برای ادامه تحصیل از دانشگاه منچستر انگلستان پذیرش بگیرد. حقجو و همسرش در تیر ۱۳۳۶ به انگلستان وارد شدند. شهلا تحصیلات خود را در رشته شیمی در دانشگاه منچستر ادامه داد. حقجو هم به طور همزمان دوره یک ساله فوق لیسانس مهندسی شیمی را در دانشگاه مزبور گذراند. او پس از گرفتن فوق لیسانس جهت همکاری و تدریس به موسسه علم و فناوری دانشگاه منچستر (که در حال حاضر به نام UMIST شناخته میشود) دعوت شد. در آنجا، بهادر حقجو این فرصت را پیدا کرد که در کنار تدریس در گروه مهندسی شیمی، برای اخذ درجه دکترا تحصیل و تحقیق کند.
در سال ۱۳۴۵، شرکت ملی نفت ایران از دکتر بهادر حقجو دعوت کرد تا به ایران برگردد و ریاست دانشکده نفت آبادان یا AIT، Abadan Institute of Technology را که در آن زمان بسیار گسترش یافته و به موسسهای پیشرو در صنعت نفت تبدیل شده بود، به عهده گیرد. در آن زمان، پالایشگاه نفت آبادان، بزرگترین پالایشگاه جهان شناخته میشد. صنعت نفت در ایران از نظر تکنولوژی و فناوری سرآمد کشورهای نفتخیز منطقه بود. شرکت ملی نفت که در راس آن دکتر «منوچهر اقبال» به عنوان مدیر عامل حضور داشت، در جهت توسعه صنعت نفت در ایران از همه متخصصان شناخته شده ایرانی در داخل و خارج از کشور دعوت کرد تا به شرکت ملی نفت بپیوندند.
دکتر حقجو بلافاصله پس از دریافت دعوتنامه به ایران بازگشت. او بسیار مشتاق بود تا در زادگاهش و همان دانشکده قدیمی خدمت کند. دو سال بعد، شهلا که در اواسط نگارش پایاننامه دکترای خود بود، به همراه اولین فرزندشان، «روحی» به او پیوست و به عنوان استاد در دانشکده نفت، شروع به تدریس کرد.
از دوران ریاست دکتر حقجو در دانشکده نفت آبادان به دوران شکوفایی دانشکده نفت آبادان یاد میکنند. برنامه جدید تحصیلی نیز در رشته مهندسی نفت در گرایشهای پالایش، اکتشاف و معدن و همچنین رشته بازرگانی و علوم اداری در گرایشهای مدیریت و حسابداری تدوین گردید. در این دوره نیز برنامههای آموزشی، شامل تحصیل توأم با کارآموزی بود که سه سال آموزش تمام وقت و یک سال کارآموزی در واحدهای مختلف صنعت نفت را در بر میگرفت. دانشجویان در پایان تحصیل با درجه کارشناسی فارغالتحصیل و عموما در صنعت نفت استخدام میشدند.
از اقدامات مهم دکتر حقجو در دوران پُست ریاست دانشکده نفت، پذیرش داوطلبان زن در دانشکده بود. دکتر حقجو ترتیبی اتخاذ کرد تا برای نخستین بار بانوان ایرانی برای تحصیل در دانشکده نفت پذیرفته شوند. این بانوان تحصیلکرده بعد از فارغالتحصیلی در شرکت نفت استخدام میشدند. تا پیش از این تاریخ، دانشکده نفت آبادان فقط از داوطلبان مرد برای تحصیل گزینش میکرد.
همچنین بر اثر مساعی و اقدام دکتر حقجو، دانشجویان علاقهمند از کشورهای همسایه هم که اجازه ثبت نام و تحصیل در دانشکده نفت را نداشتند، امکان تحصیل در دانشکده را پیدا کردند.
دکتر حقجو در دوران ریاستش در AIT از هر نیروی متخصص و باتجربهای جهت توسعه و بالابردن سطح علمی دانشکده بهره گرفت. او از همکارانش در انگلستان برای مشورت و تدریس در ایران استفاده کرد. همچنین طی یک سفر کاری به آمریکا تعدادی از فارغالتحصیلان متخصص و اساتید مجرب ایرانی را جهت همکاری در کادر علمی دانشکده نفت آبادان به ایران دعوت کرد که این دعوت مورد استقبال بسیاری از ایشان قرار گرفت.
در سال ۱۳۵۰، خانواده حقجو به انگلستان برگشتند و دکتر حقجو به عنوان مهندس، در یک تیم چند رشتهای در بخشی از یک پروژه تحقیقاتی آلودگی از طرف دانشگاه منچستر شروع به کار کرد.
دکتر حقجو و همسرش از اعضای فعال انجمن ملل متحد UNA در منچستر و استوکپورت بودند. این انجمن فعالیتهای خیرخواهانهای را در جهت اهداف سازمان ملل انجام میدهد. دکتر حقجو تا زمان مرگ به عنوان منشی و رییس شعبه استوکپورت UNA خدمت کرد. از سال ۱۹۸۷، بهادر حقجو و همسرش میزبانی یک رویداد بینالمللی شام و موسیقی را در منزل خود برای کمک به خیریهها آغاز کردند. در طی ۳۰ سال برگزاری این رویداد، هزاران پوند برای امور خیریه عمدتاً یونیسف جمعآوری شد. UNA به پاس قدردانی از خدمات بهادر و شهلا حقجو، به ایشان عضویت مادامالعمر در این سازمان را اعطا کرد.
از سال ۱۹۸۷، محفل بهاییان استوکپورت با حمایت و تشویق اسقف استوکپورت، یک گروه بینادیانی را به میزبانی شهلا و بهادر حقجو در منزلشان، راهاندازی کرد که هنوز هم هر شش تا هشت هفته یکبار تشکیل جلسه میدهد. هر تابستان شهلا و بهادر میزبان ناهار سالانه گروه بین ادیان بودند که علاوه بر شرکتکنندگان معمولی، میهمانان دیگر بسیاری نیز به آن دعوت میشدند.
بهادر حقجو در سال ۲۰۱۸ میلادی درگذشت. مراسم تشییع او در ۱۳مارس۲۰۱۸ با حضور بیش از دویست نفر از افراد ادیان دیگر و اقشار مختلف برگزار شد. در پیام تسلیتی، یکی از خادمان کلیسای انگلستان نوشت: «سرودی وجود دارد که از عطایای هفتگانه روح صحبت میکند. این هدایا خرد، ادراک، تدبیر، شکیبایی، دانش، تقوا و ترس از پروردگار ذکر شده است. همه این هدایا در زندگی بهادر مشهود بود.»
منابع:
خاطرات دکتر شهلا حقجو
وبگاه رسمی شرکت پالایش نفت آبادان