«منوچهر کوهن»، معمار و شاعری یهودی ایرانی و از زندانیان سیاسی بعد از انقلاب در سال ۱۳۲۳ خورشیدی در تهران متولد شد.
منوچهر کوهن تحصیلات ابتدایی را در مدرسه آلیانس (اتحاد) آغاز کرد و دوره متوسطه را در سال ۱۳۴۱ در دبیرستان البرز با کسب رتبه اول ریاضی در استان مرکزی (تهران) به پایان رساند و موفق به دریافت جوایز و لوح تقدیر از نخست وزیر وقت، «علی امینی» شد.
منوچهر کوهن دارای مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه تهران در رشته معماری است و در دانشکده پلی تکنیک تهران با سمت استادیار معماری به تدریس در این دانشکده میپرداخت و همچنین به عنوان مدرس ساختمان در هنرسرای عالی فنی تهران فعالیت میکرد.
منوچهر کوهن در ایجاد «خانه جوانان یهود تهران» نقش موثری ایفا کرد و به همین جهت درسال ۱۳۴۰ از طرف معاونت نخستوزیری، طی حکمی سرپرستی این نهاد فرهنگی به وی ابلاغ شد.
مهندس کوهن در سال ۱۳۵۱ با همکاری دکتر «باروخ بروخیم» و سایر دوستان فارغالتحصیل (برگزیدگان تحصیلکرده یهودی) «جامعه فارغالتحصیلان یهود ایران» را بنیان نهاد و به عنوان اولین دبیر جامعه فارغالتحصیلان برگزیده شد و همزمان اقدام به تاسیس شرکت مهندسین مشاور لابیرانت کرد و در مقام رییس هیات مدیره و مدیر عامل، با حفظ سمتهای دولتی در ارتش و انتخاب شدن به عنوان مهندس مشاور در وزارت آموزش و پرورش اقدام به عقد قراردادهای مهم در راستای طراحی واحدهای مسکونی (شهرکسازی) در اطراف تهران کرد.
منوچهر کوهن در سال ۱۳۵۱ با همسرش «فلورا» از خانواده دکتر «بقراط صفایی» پیوند زناشویی بست؛ ماحصل این ازدواج دو فرزند دختر است.
همزمان در راستای فعالیتهای مهندسی، او در مسابقه طراحی کنیسای «زرگریان» و مدرسه «اتحاد نو» (امیرآباد) شرکت نمود. پس از انتخاب و برنده شدن طرح وی توسط آلیانس فرانسه، منوچهر کوهن داوطلبانه و به طور رایگان به عنوان مهندس مشاور، مسئولیت کامل طراحی و عملیات ساختمانی از آغاز تا پایان پروژه را طی هجده ماه عهدهدار بود.
پس از تکمیل موفقیتآمیز پروژه مجتمع فرهنگی «عبدالله زرگریان»، در سال ۱۳۵۳ خورشیدی او در مقام آرشیتکت منتخب انجمن کلیمیان تهران، مسئولیت، بازسازی و ایجاد بخشهای مدرن و جدید بیمارستان دکتر «سپیر» به وی واگذار گردید. این پروژه پس از سه سال تلاش، بدون آنکه در سرویسدهی بیمارستان وقفهای ایجاد گردد، با موفقیت به پایان رسید.
پس از انقلاب ۱۳۵۷ اما زندگی او مثل بسیاری از یهودیان دستخوش تغییرات زیادی شد. او اواخر بهار ۱۳۶۳ در دفتر کارش، به اتهام همکاری با امریکا و اسراییل بازداشت شد. او پس از ۲۶۹ روز تحمل زندان انفرادی، کلیه اموالش مصادره شد و در حالی که حکم اعدام وی صادر شده بود، از زندان آزاد شد.
وی از اثرات بازجویی و شکنجههای روحی که در دوران انفرادی به وی وارد شده و حتی تاثیر آن در زندگی، بعد از آزادی خود از زندان میگوید: «این مسئله همیشه و همیشه با من است و جدا از من نیست، بدترین آن همان مسئله زن و بچههایم و پدر مادرم و به قول معروف تهدیدات ناموسی بود. واقعا حرفهایی میزدند که آدم در مورد کسانی که نمیشناسد هم نمیتواند تحمل کند.»
آقای کوهن در عرصه ادبیات فارسی قلمی توانا و حضوری فعال دارد. اولین کتاب شعر او با نام «ذوق حضور» در سال ۱۳۶۸ به چاپ رسید و یک سال بعد دومین اثر ادبی خود را در ۱۹۰ صفحه با نام «درآوار دریا» منتشر کرد.
وی در سال ۱۳۷۳ شمسی به آمریکا مهاجرت کرد و در سال ۱۳۷۵ شمسی سومین مجموعه شعر خود را با نام «برای که بسراییم» را در ۱۳۵ صفحه منتشر کرد.