«نشان تانیک»، هنرمند مجسمهساز ایرانی ارمنیتبار که موفق به دریافت نشان درجه یک هنری شده بود و از پایهگذاران و بانیان موزههای مردمشناسی گنجعلی خان کرمان، سعدآباد، تبریز، شاهرود و رشت و موزه پست بود، در سال ۱۳۱۸ در ارومیه به دنیا آمد.
وی در سه سالگی همراه با خانواده خود به تهران آمد و تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را تا اخذ مدرک دیپلم در تهران انجام داد. سپس فوق دیپلم خود را در رشته هنر و هنرهای صنعتی در تهران گرفت.
تانیک کار خود را به طور خودآموز از ۱۲ سالگی آغاز کرد. وی دارای فوق دیپلم هنرهای صنعتی از سازمان میراث فرهنگی، کارشناسی ارشد زبان انگلیسی و ادبیات فارسی و دکترای افتخاری هنر بود.
نشان تانیک در سال ۱۳۴۴ شمسی به استخدام وزارت فرهنگ و هنر سابق درآمد و در موزه مردمشناسی تهران مشغول به کار شد. او در کارگاه مجسمهسازی، نزد استاد «جواد بیک زاکاتالی»، استاد نامدار پیکرهسازی مومی به آموزش و کار پرداخت. چندین سال نیز نزد استاد «حسن ارژنگ» آموزش دید تا خود به درجه استادی در پیکرهسازی رسید.
از سال ۱۳۴۵ عمده فعالیت وی محدود به فعالیت در موزه مردمشناسی شد؛ از کارهای مهم او میتوان به پیکرههای موجود در موزههای مردمشناسی در سعدآباد تهران، اردبیل، ارومیه، رشت، زنجان و شاهرود اشاره نمود. وی همچنین سالها مسئولیت کارگاه پیکرهسازی موزه مردمشناسی را بر عهده داشته است.
ساختن پیکرههای بزرگ و کوچک که نشاندهنده چهرهها، گروهها، مشاغل و مردان و زنان شهری و روستایی و عشایری است، از کارهای هنری این استاد است.
پیکره کمالالملک، نقش برجسته استاد شهریار، پیکره جدال شیر و اژدها، ترمیم پیکره مرد نمکی، طراحی و ساخت موزه آب در مجموعه سعدآباد و طراحی و ساخت وسایل مجموعههای تلویزیونی سلطان صاحبقران، میرزا کوچک خان و امیر کبیر از آثار نشان تانیک محسوب میشوند. تانیک مفتخر به دریافت دهها جایزه و تقدیرنامه و همچنین دریافت دکترای افتخاری هنر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد.
در سال ۱۳۴۹ موزه «حمام گنجعلی خان» را به صورت جمعی راهاندازی کرده و چهرههای موزه را او به همراه آقای «جمال میربابایی» ساختند و سالها بعد هم مجسمههای خراب شده قسمت گرمخانه حمام گنجعلی خان را دوباره به وی سفارش دادند.
همچنین مجسمه «فرامرز پایور» در موزه موسیقی، مجسمههای دکتر «شریعتی»، «باهنر» و «رجایی» در «موزه عبرت» ساخته دست «نشان تانیک» هستند.
او در مصاحبهای درباره اینکه چرا در حال حاضر سفارشی به هنرمندان مجسمهساز داده نمیشود، اظهار داشته است: «شهرداری و اطرافیانش تمام کارها را قبضه کردهاند. برای مثال مجسمه سربازان هخامنشی را از چین وارد کردهاند. عدهای هستند که کارها را منحصر به خودشان کردهاند و مصداق همان ضربالمثلی است که میگوید، هر چه بگندد نمکش میزنند، وای به روزی که بگندد نمک.»
تانیک گفته بود: «برای مثال یکی از کارمندان فاسد اخراج میشود و با توجه به رابطه و ضابطهای که برقرار کرده، کارهای سفارشی را با در نظر گرفتن حق کمیسیون خودش و با قیمت بسیار پایین به دانشجویان میدهد. اگر شما از جاده آزادگان رد شده باشید، کارهای افتضاحی را میبینید. من نمیدانم چطور چنین کارهایی را میپذیرند! این کارها مصداق زشتسازی است، نه زیباسازی.»
این هنرمند معتقد بود: «در دورههای تاریخی به دلیل حساسیتهایی، نقاشی و مجسمهسازی مورد کم لطفی قرار گرفتند؛ اما باز هم نقاشی خوشبختتر از مجسمهسازی است.»
این هنرمند مجسمهساز، صبح روز ۹شهریور۱۳۹۵ بر اثر ایست قلبی در تهران درگذشت.
«هادی سیف»، فیلمنامهنویس و پژوهشگر هنرهای سنتی ایران در مورد تانیک میگوید: «نشان تانیک جدای از سهم موثر و پربارش در ساخت مجسمههای گچی و سنگی و … پیشروی صاحب ذوق و بنیانگذار شیوهای نوین در ساخت مجسمههای مومی شد. نشان تانیک در شرایطی هنرش در برپایی و ساخت مجسمههای مومی سزاوار ستودن است که بیگزافه تا قبل از او کمتر مجسمهسازی، عالمی حس و دنیایی ظرافت را به کار ساخت و پرداخت مجسمههای مومی بخشیده است. یادمان باشد که او زمانی به میدان آزمون ذوق در ساخت مجسمههای مومی پا نهاد که این شیوه از خلاقیت همتا و نمونه چندانی نداشت.»