مطابق آخرین سرشماری پیش از انقلاب، شمار شهروندان یهودی ایرانی چیزی نزدیک به ۶۵ هزار نفر بوده است. یهودیان در سالیان پیش از انقلاب ۱۳۵۷ اقلیت دینی فعال و پررنگی در ایران بودند. آنها به عنوان وزیر، وکیل مجلس، صاحبان مدارس تراز اول و پیشرو، هنرمندان، روشنفکران، خیّران و پزشکان برجسته در جامعه ایران زندگی میکردند؛ اما پس از پیروزی انقلاب و به قدرت رسیدن روحانیون شیعه در ایران روزبهروز از شمار یهودیان کاسته شد. پیروان دینی که به خاطر بدگمانیهای تاریخی حاکمان مسلمان به آنها، مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شدند و در حال حاضر به گواه منابع رسمی کمتر از ۲۰ هزار نفر از آنان در ایران زندگی میکنند. منابع غیررسمی تعداد جمعیت یهودی در ایران را از این رقم هم کمتر میدانند.
«شیرین عبادی»، برنده جایزه صلح نوبل و وکیل شناختهشده ایرانی درباره سرآغاز کمرنگ شدن حضور یهودیان در جامعه به ایرانوایر میگوید: «با تصویب قانون اساسی که مذهب اصلی کشور را اسلام و شیعه دوازده امامی اعلام میکرد، هرچند یهودیان جزو اقلیتهای به رسمیت شناخته شده معرفی شدند؛ اما استبداد دینی حاکم در ایران در عمل ثابت کرد که به رسمیت شناختن دین یهود فقط روی کاغذ اتفاق افتاده است؛ چرا که همین قانون اساسی شهروندان غیرمسلمان و حتی اهل تسنن را شایسته حکومت، ولایت و وکالت بر شیعیان نمیداند و محدودیتهایی که برای اقلیتهای مذهبی اعمال میکند، بسیار زیاد است. بنابراین به نظر من نقطه آغازین حذف یهودیان در ایران با تصویب قانون اساسی برآمده از شریعت پس از انقلاب رقم خورد.»
مطابق اصل ۶۴ قانون اساسی، تعداد نمایندگان مجلس شورای اسلامی ۲۷۰ نفر است و از تاریخ همهپرسی سال ۱۳۶۸ هجری شمسی پس از هر ۱۰ سال، با در نظر گرفتن عوامل انسانی، سیاسی، جغرافیایی و نظایر آنها حداکثر ۲۰ نماینده میتواند به تعداد نمایندگان اضافه شود.
بر اساس همین ماده قانونی، زرتشتیان و کلیمیان هر کدام یک نماینده، مسیحیان آشوری و کلدانی مجموعا یک نماینده و مسیحیان ارمنی جنوب و شمال هر کدام یک نماینده انتخاب میکنند، محدوده حوزههای انتخابیه و تعداد نمایندگان را قانون معین میکند.
به گفته شیرین عبادی در رسانههای جمهوری اسلامی و در کلام سیاستمداران و مدافعان حکومت به نمایندگان اقلیتهای دینی در مجلس به عنوان یک برگ برنده برای اثبات به رسمیت شناختن آنها در کشور استناد میشود؛ اما این «فریبی» بیش نیست: «پیروان دین یهود در ایران فقط یک نماینده در مجلس شورای اسلامی دارند؛ در حالی که تعداد نمایندگان حدود ۳۰۰ نفر است. یک نفر یهودی که تازه او هم از هزار فیلتر گذشته و به تایید شورای نگهبان رسیده، چه دفاعی از حقوق شهروندان یهودی ایران میتواند بکند؟ این یک نفر حتی اگر با رای شهروندان یهودی هم به مجلس رفته باشد، حتی اگر نترسد و اهل انتقاد باشد هم عملا کاری از پیش نخواهد برد.»
برنده جایزه صلح نوبل با اشاره به سالهای فعالیت خود در ایران و انتقاد جامعه کلیمیان به سیاستهای یهودیستیزانه دستگاه پروپاگاندا و حاکمیت میگوید: «وقتی در ایران بودم، درباره برخی مسائلی که در رسانه یا سطح جامعه مطرح میشد پیش آمده بود که نمایندگان شهروندان زرتشتی و یهودی مجلس با من تماس بگیرند و بخواهند که به عنوان کسی که فعالیت حقوقی و حقوق بشری میکند، به آن واکنش نشان بدهم. وقتی از آنها میپرسیدم چرا خودتان اعتراض نمیکنید؟ اغلب پاسخ این بود که دستمان بسته است. من همیشه میگفتم اگر اینطوری است، پس چرا میپذیرید ردای نمایندگی مردم و همکیشانتان را به تن کنید؟ اما واقعیت این است که ناامیدی از اجرای عدالت به شدت آنها را برای اعتراض به نقض حقوقشان دلسرد کرده و از طرح دعوای حقوقی ترسانده بود.»
پیروان دین یهود در ایران طی چهاردهه گذشته به طور بالقوه همدست و همپیمان و حامی سیاستهای اسراییل خوانده میشوند و از سوی دیگر به خاطر انکار هولوکاست از سوی روحانیون شیعه، به عنوان گروهی همسو و مجری سیاستهای غرب در زمینه تبلیغ هولوکاست با هدف «مظلومنمایی یهودیان» به شمار میروند. به همین سبب بسیاری از شهروندان یهودی و حتی نمایندگان جامعه یهودی عموما تلاش میکنند با استناد به برخی گفتههای آیتالله «خمینی» مبنی بر اینکه «حساب کلیمیان از صهیونیستها جداست»، به دفاع از خود بپردازند.
شیرین عبادی با اشاره به نقض مسلم حقوق شهروندی یهودیان ایران در زمینههای متعدد دلیل یکی کردن یهودیان با اسراییل را چنین توضیح میدهد: «مطابق قوانین اسراییل یهودیان سراسر جهان در صورت تمایل میتوانند تابعیت این کشور را دریافت کنند. این موضوع موجب شده که حکومت جمهوری اسلامی جامعه یهودیان را با اسراییل یکی تلقی کند و بر این گزاره تاکید فراوان دارد. یهودیان ایران از پس نقض حقوق شهروندی متعدد از جمله نداشتن سهم از مشاغل دولتی و حتی در مواردی کسبوکارهای خصوصی، تصمیم گرفتند ایران را ترک کنند. با توجه به اینکه اسراییل حق شهروندی آنها را به رسمیت میشناسد، طبیعی است که یکی از مقاصد مورد نظر آنها اسراییل باشد. جمهوری اسلامی از این مسئله در جهت ترویج سیاستهای یهودستیزانه و در عین حال سیاسی خود استفاده میکند.»
به گفته خانم عبادی ستیز میان ایران و اسراییل به هیچ عنوان بر سر مسائل دینی و مذهبی نیست و گزارهای کاملا سیاسی است: «چرا من چنین نکتهای را مطرح میکنم؟ در همان زمان ریاست جمهوری احمدینژاد که انکار هولوکاست به صورت رسمی به گفتمان سیاسی جمهوری اسلامی وارد شد، گروهی از یهودیان مخالف موجودیت اسراییل و صهیونیسم با رییسجمهور ایران در نیویورک دیدار کردند. رهبران این گروه بنیادگرای یهودی که حکومت اسراییل را به رسمیت نمیشناسند، چند بار هم در ایران میهمان احمدینژاد بودند و حتی گروهی به نام اتحاد یهودیان علیه صهیونیسم به راه انداختند. اگر مسئله جمهوری اسلامی مسئله مذهب یهود بود که با آنها همدست و همپیمان نمیشد.»
اشاره این وکیل حقوق بشر به گروه یهودی متعصبی به نام «لِو طاهور» (قلب پاک) است که پیشتر خبر بیعت آنها با علی خامنهای در رسانهها بازتاب گستردهای داشت. این گروه برای حمایت از «مبارزه» جمهوری اسلامی ایران علیه «صهیونیسم» در شهریور ماه ۱۳۹۸ حتی تقاضای پناهندگی به ایران را مطرح کرده بودند. تقاضایی که از سوی شماری از رسانههای رسمی در داخل ایران به عنوان یک پیروزی در سیاست خارجی پس از انقلاب توصیف شد.
شیرین عبادی در پاسخ به این پرسش که نقش رسانه در تبلیغ یا خنثی کردن سیاستهای یهودستیزانه جمهوری اسلامی چیست، میگوید: «رسانههای ایرانی چه آنهایی که در داخل ایران هستند، چه در خارج در این زمینه بسیار موثرند. رسانهها در داخل ایران طبیعی است که به خاطر سانسور شدید مجبورند بازگوکننده مسائلی باشند که حکومت ایران آن را تایید میکند. بنابراین تبلیغ سیاستهای حکومت در ضدیت با یهودیان به هر جهت کم یا زیاد توسط آنها انجام میشود؛ اما رسانههای فارسی خارج از ایران هم تا حدی در این زمینه تقصیر دارند. یکی به دلیل اینکه آنقدر اخبار روز و مشکلاتی که یک سوی آن به ایران گره میخورد زیاد است که فرصتی برای پرداختن به مسئله حذف اقلیتهای مذهبی از جامعه به آنها نمیدهد و از سوی دیگر خود شهروندان یهودی ساکن ایران، این تعداد اندک باقیمانده به دلایل مختلفی که پیشتر اشاره شد، از مشکلاتشان صحبت نمیکنند؛ در نتیجه رسانههای خارج از ایران هم که دنبال صدا میگردند و میخواهند انعکاس صدای مردم باشند، نمیتوانند آنطور شایسته از یهودیان و حقوق شهروندیشان دفاع کنند.»