«آبراهام گورگنیان»، نقاش ایرانی ارمنیتبار و نقاش سنگ مزارهای جلفای نو اصفهان در سال ۱۲۸۷ خورشیدی (۱۹۰۸ میلادی) در تهران متولد شد.
خانواده گورگنیان از مهاجرانی بودند که در اواخر قرن نوزدهم میلادی از ارمنستان به ایران نقل مکان کردند. آبراهام در همان سالهای کودکی والدین خود را از دست داد و به دلیل نداشتن سرپرستی مناسب در تهران به همراه برادرش، «آرسن» به پرورشگاه کودکان بیسرپرست ارمنی در جلفای اصفهان فرستاده شد.
دو برادر بین سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۶ میلادی در جلفا مشغول به تحصیل شدند. پـس از پایان تحصیلات برادرش در جلفا به حرفه آموزگاری روی آورد و آبراهام به تهران بازگشت و در عکاسخانه «آنتوان سوروگین»، عکاس ارمنی معروف دوران قاجار در به روتوشکاری عکسها مشغول شد.
او نخستین بار از طریق «آندره»، پسر آنتوان با اشعار خیام، نظامی و سعدی و هنر مینیاتور ایرانی آشنا شد و بیشتر تحت تاثیر کارهای او، شعر و ادبیات و نقاشیهایش قرار گرفت. این ارتباط نزدیک آبراهام با آندره او را با دنیای هنر نقاشی آشنا ساخت. او پیش از این آشنایی چندانی با نقاشی و به ویژه، نقاشی ایرانی نداشت؛ اما تحت تاثیر آندره سوروگین شروع به نقاشی و خلق اولین آثار هنری خود کرد.
زندگی هنری آبراهام گورگنیان را میتوان به سه دوره تقسیم کرد:
دوره اول زندگی هنری آبراهام، تاثیر پذیرفته از کارهای «درویش» است. موضوع اصلی کارهای وی، عاشق و معشوق و کارهای تکموضوعی با قلمگیریهای ساده مینیاتور بود که از دوست و استاد خود یاد گرفت و با عشق و علاقهای که به هنر داشت، سعی کرد سبک خاص خود را به دست بیاورد.
از سال ۱۹۴۸ دوره دوم زندگی گورگنیان شروع شد. در این سال وی دوباره به جلفا بازگشت و این بار با دیدی کاملا متفاوت و هنرمندانه در جلفا با هنر تذهیب و تشعیر نسخههای خطی و انجیلهای موجود در موزه و آرشیو کلیسای «وانک» آشنا شد.
وی در این دوره با پژوهش و بررسی وقایع تاریخی جلفا و هنر خاص آن، سعی در بهکارگیری آنها در نقاشیهای خود کرد و با مطالعه تاریخ جلفای اصفهان، طراحی و نقاشی از چهره شخصیتهای تاریخی مثل شاهان صفوی، خواجههای ارمنی و کلانترها و آداب و رسوم مردم آن زمان را آغاز کرد.
او نقوش سنگ قبرهایی را که در سالهای ۱۶۰۰ تا ۱۹۵۰ میلادی در قبرستان و محوطههای کلیساهای ارامنه جلفا موجود بود، کپیبرداری کرد و آنها را جاودانه ساخت. این سنگها نماینده حدود چند شغل و طبقه اجتماعی در جلفا هستند.
آبراهام گورگنیان با تاکید بر موضوع اصلی سنگ قبر، از تنوع رنگی پرهیز کرد و این به کارها کمی حالت گرافیکی داد. تقریبا تا سال ۱۹۵۲ آبراهام به طراحی مردمشناسانه از نمونه چهرهها و شخصیتهای مختلف اجتماعی با اشیا و لباسهای مخصوص خود آنها مشغول شد.
از سال ۱۹۵۸ دوره سوم زندگی هنری او آغاز شد. این دوره مصادف است با مسافرتهای او به کشورهای مختلف دنیا و آشنایی وی با فرهنگ و رسوم این کشورها و رسوم ارامنه مناطق دیگر دنیا. او در این مسافرتها ابتدا به دعوت پیشوای مذهبی ارامنه به ارمنستان سفر کرد و نمونه کارهای جلفای خود را به موزه «اجمیادزین» اهدا نمود.
آبراهام همچنین در مدت کوتاهی که در تهران اقامت داشت، دست به تصویرگری کتاب نیز زد. تصویر روی جلد کتاب ابو علی سینا نوشتە «میرزاییان» به زبان ارمنی گواه این ادعاست.
او بعد از اهدای آثارش به موزه اجمیادزین در ارمنستان به مدت پنج ماه در ارمنستان ماند و در این مدت، بیشتر با فرهنگ و آداب و رسوم بومی ارمنیان ارمنستان، به ویژه ادبیات ارمنی و هنرمندان و شاعران ارمنیزبان آشنا شد.
وی اشعار شاعران ارمنی همچون «ناهاپت کوچاک»، «سایاتنووا»، «هوهانس تومانیان» و «آوتیک ایساهاکیان» شد و با الهام گرفتن از اشعار آنان نیز آثار ارزشمند بسیاری خلق نمود.
آبراهام گورگنیان از سال ۱۹۶۰ میلادی سفرهایی متعدد به شهرها و کشورهایی چون «بیروت، رم، بیتاللحم، وین و ایتالیا و واتیکان» را آغاز کرد. او در طول این سفرها به غیر از مطالعه و پژوهش، نمایشگاههای انفرادی نیز برگزار میکرد.
دومین نمایشگاه انفرادی گورگنیان با مضامین ایرانی-ارمنی با ورود وی به بیروت برگزار شد. او در بیشتر کشورهایی که در آنها اقامت میکرد، با کمک جمعیت ارمنی ساکن در آن، دست به برگزاری نمایشگاههایی جهت ارائه و فروش آثار هنری خود میزد.
در سال ۱۹۶۸ میلادی گورگنیان بار دیگر به لبنان سفر کرد؛ اما به دلیل جنگهای داخلی، مجبور شد که به مصر و از آنجا به قبرس نقل مکان کند. او سرانجام، در ۱۴اوت۱۹۹۱ میلادی (۲۳مرداد۱۳۷۰) در آسایشگاهی در قاهره درگذشت.