فرهنگ، از کودکی تا سن سربازی
فرهنگ شاهبهرامی در نوزدهم شهریور ۱۳۴۰ در شهر شیراز متولد شد. پدرش، «اردشیر شاهبهرامی» و مادرش، «مُلکی هخامنشی»، از بهاییان زرتشتینژاد یزد بودند. اردشیر فارغالتحصیل آموزشگاه عالی بهداری شیراز بود و پس از فارغالتحصیلشدن به عنوان بهدار از طرف وزارت بهداری مامور رسیدگی به وضعیت درمانی و بهداشتی روستاییان در بخشها و روستاهای مختلف کشور شد.
به همین دلیل، دوران کودکی فرهنگ همیشه در جابهجایی از یک روستا به روستای دیگر کشور گذشت.
در ششمین ماه تولد فرهنگ، پدر مامور خدمت در یکی از بخشهای طارم علیا در زنجان به نام جَوَرزَق شد. مُلکی خانم و نوزاد شش ماهه هم با اردشیر همراه شدند.
پس از دو سال، اردشیر شاهبهرامی برای ادامه تحصیل و اخذ درجه دکترا با همسر و طفل سه سالهشان راهی مشهد شدند. پس از چهار سال، پدر به بندر ریگ از توابع برازجان بوشهر منتقل شد. اقامت آنها در این محل دو سال بهطول انجامید و فرهنگ سالهای اول و دوم ابتدایی را در این شهر گذراند.
پس از بندر ریگ، دکتر شاهبهرامی مامور خدمت در جوپار استان کرمان شد و همراه خانواده راهی محل جدید شدند. فرهنگ ادامه دوران ابتدایی را در این شهر گذراند. خانواده شاهبهرامی، چهار سال را در جوپار زندگی کردند تا سرانجام، دکتر شاهبهرامی و خانوادهاش پس از ۱۵ سال سکونت در نقاط مختلف ایران به کرمان منتقل شدند و در این شهر اقامت دائم گزیدند.
فرهنگ سه سال باقیمانده از دوران ابتدایی و سپس مدرسه راهنمایی را در جوپار تمام کرد. او پس از مستقرشدن خانواده در کرمان، سه سال اول دبیرستان را در مدرسه جامع آرشام در رشته ریاضی فیزیک گذراند و سال پایانی را که همزمان با انقلاب اسلامی بود، در دبیرستان طالقانی به پایان رساند.
فرهنگ شاهبهرامی، فردی لاغر اندام و دارای قدی نسبتا بلند بود. پوستی گندمگون داشت و چشمها و موهایش به رنگ تیره بود. خانواده و دوستانش، او را از نظر روحی فردی شاد و از نظر جسمی، قوی و مقاوم میدانستند.
دیپلم گرفتن فرهنگ مقارن شد با تعطیلشدن دانشگاهها به واسطه انقلاب فرهنگی و زمزمههایی هم به گوش میرسید که بهاییان دیگر اجازه تحصیل در دانشگاهها را نخواهند داشت.
او برای گذران وقت و جایگزین کار دیگری به جای تحصیل به دنبال علاقههایش رفت. فرهنگ علاقه شدیدی به کارهای برقی و الکترونیکی داشت. اتاقش مملو از مجلات دانشمند و الکترونیک بود. گوشه این اتاق مانند کارگاه برق و الکترونیک پر از وسایل برقی و الکترونیکی نظیر سیم، اهممتر و ولتسنج به همراه چند دستگاه رادیو و گرامافون قدیمی بود. او مدتی هم در تعمیرگاه لوازم الکتریکی یکی از بهاییان کرمان مشغول به کار شد و بعد شروع به تعمیرات لوازم خانگی و سیمکشی منازل کرد.
فعالیت دیگری که فرهنگ اوقات خود را از آن طریق سپری میکرد، عکاسی بود. او با خرید لوازم اولیه عکاسی، لابراتوار کوچکی در خانه دایر کرد.