«هوهانِس آبکاریان»، معروف به «یحیی تارساز»، سازنده تار و از ایرانیان ارمنیتبار بود که در سال ۱۲۵۴ در یکی از محلههای قدیمی جلفای اصفهان به نام «محله سنگتراشها» در «کوچه گازاندران» به دنیا آمد.
بزرگان عرصه موسیقی سنتی او را تاثیرگذارترین سازنده تار میدانند و از او به عنوان فردی یاد میکنند که در شکل ظاهری و صدای تار تغییرات مهمی ایجاد کرده است؛ تا آنجا که تار یحیی را الگوی سازهای فعلی و اشرف تارها به حساب میآورند و صدای آن را بهترین صدای ساطع شده از این ساز میدانند.
پدر و عموی یحیی که «خاچیک» و «هامبارسون» نام داشتند، در کار چوب بودند و تار و سهتار و سنتور میساختند. یحیی از کودکی با تار و سایر وسایل موسیقی آشنا شده بود و حتی به پدرش در ساخت تار و سهتار کمک میکرد. او کمکم به این کار علاقهمند شد و تصمیم گرفت کار پدر و عمویش را ادامه دهد و خودش شروع به ساخت تار کند. او که علاقه خاصی نسبت به تار استاد «فرجالله» پیدا کرده بود، تصمیم میگیرد برای شروع کار خود یعنی ساخت تار، از الگو و اندازه تار استاد فرجالله استفاده کند و با کمی تغییر و تصرف در ساز تار توانست زیبایی قابل توجهی به این ساز بدهد و صدای آن را به درجه اعلا برساند.
خوشخوانی و خوشدستی تار یحیی به چند عامل مهم بستگی دارد. از جمله طرز ساخت کاسه، نصب دسته به کاسه، عمل آوردن رودسته، اندازههای دقیق نسبت کاسه به دسته، تناسب کاسه بزرگ با کاسه کوچک (نقاره)، نفیر داخل کاسه، تراش داخل کاسه، تناسب داخلی حجم کاسه بزرگ و کاسه کوچک و مهمتر از همه اینها ابداع خرکی بود که برای اولین بار آن را روی تار قرار داد.
برخی عقیده دارند که یحیی اولین نفری بود که تار را با شکل و شمایل امروزی آن ساخت. زمانی که تار به مرکز ایران وارد شد، تا سالها پس از آن، تار را به روش سینهای مینواختند. یحیی با توجه به تغییر سبک نوازندگی تارهای خود را با شکل امروزی ساخت که برای قرار گرفتن روی پا بسیار بهتر بودند. از نظر تعادل، تار یحیی یکی از بهترین تارهای ساخته شده است.
از دیگر ویژگیهای تار یحیی و نکتهای که استادان قبل و بعد از او کمتر به آن توجه داشتهاند، این است که یحیی اولین سازندهای بود که از ابتدای کار روند کیفی ثابت و مستمری (و به اصطلاح امروز استانداردی) را برای کار خود در نظر گرفت. مقایسه آثار متعدد بر جای مانده از او حکایت از آن دارد که انحراف معیار در آثار متعدد استاد یحیی بسیار ناچیز و در حد صفر است.
کارهای یحیی به سه دوره و سه شهر مختلف تعلق دارد. اصفهان، تهران و قزوین شهرهایی هستند که یحیی طی زمان حیاتش در آنها سکونت داشته است، اما اکثر تارهایی که ساخته متعلق به زمان سکونت او در جلفای اصفهان است. این دسته از تارهای یحیی معمولاً از جنس چوب توت جوان ساخته شدهاند و دارای رنگ روشن و خالهای سفید در پهلوی کاسه هستند. تارهای ساخت قزوین یحیی نیز به دلیل مرغوبیت چوب، هم از نظر رنگ و هم از نظر صدا بینظیرند.
استاد جزایری دلیل این نقل و انتقال را شغل اداری یحیی در اداره مالیه عنوان کرده است. برخی عقیده دارند که یحیی این دوره را در جمع مشروطهخواهان سپری کرده است. سازهایی که امروز ما به نام تار یحیی میشناسیم، حاصل ۱۰ تا ۱۲ سال آخر عمر کوتاه اما پرحاصل یحیی هستند.
تار یحیی از همان زمان خریداران بسیار داشت و نسبت به سازهایی که دیگر سازندگان میساختند، طرفدار بیشتری داشت و پول بیشتری بابت خرید آن میدادند. به گفته حسین مسعود در کتاب هنرسازی، در سال ۱۳۱۲ تار یحیی به قیمت چهل تومان به فروش میرفت که تار دیگر استادان در همان زمان بین چهارده تا پانزده تومان بود و تارهای معمولی سه تومان به فروش میرفت.
امروزه تعداد سازهای یحیی را ۱۵۰ عدد تخمین زدهاند؛ اما در این باره آمار دقیقی در دست نیست. علاوه بر این تعدادی از سازهای یحیی فاقد مهر هستند. شناسایی آنها کار راحتی نیست. ضمن اینکه برخی از سازهای یحیی در موزهها نگهداری میشوند و یکی از آنها در موزه کلیسای «وانک» نگهداری میشود.
تارهای یحیی به علت مرغوبیت، خریداران فراوانی داشته است و به این دلیل بعضی از سازندگان کار او را تقلید و به نام او می فروختند. به این دلیل او نخستین سازندهای بود که برای شناسایی آثارش از مهر استفاده کرد.
یحیی تارساز در ۲۸ بهمن ۱۳۱۰ در سن ۵۶ سالگی در جلفای اصفهان درگذشت و در قبرستان ارمنیان، در دامنه کوه صفه، به خاک سپرده شده است. ساسان سپنتا در کتابش سال مرگ او را ۱۳۱۲ ذکر کرده است و برخی دیگر نیز سال مرگ یحیی را ۱۳۱۱ عنوان کردهاند. عدهای دلیل مرگ او را استنشاق مداوم تراشه چوب توت که حاوی ماده سمی آرسنیک است، ذکر کردهاند.