«کوروش سلیمانی»، کاریکاتوریست ایرانی مهر ۱۳۲۹ در یک خانواده یهودی در شهر «خمین» متولد شد.
پدرش، «فرجالله»، کارمند راه آهن بود و به خاطر موقعیت شغلی که داشت، مدتی را در ایستگاه راهآهن «راهگرد» و «نورآباد»، از توابع استان مرکزی(اراک)، به عنوان پزشکیار به خدمت مشغول بود.
کوروش تحصیلات ابتدایی را در مدرسه «داودی» و متوسطه را در دبیرستانهای «صمصامی» و «بوعلی» اراک به پایان رساند. او به دلیل شغل پدرش و به دور بودن از محیط همکیشان یهودی خود پس از ورود به اراک، به موازات تحصیلات دبیرستان، اوقات فراغتش را در مدرسه «اوتصر هتورا» به آموزش «عبری» و «شریعت یهود» پرداخت.
کوروش سلیمانی پس از اتمام دبیرستان، به خدمت ارتش درآمد و به مشهد اعزام شد. او طی دوران خدمت سربازی، با همسرش «ژاکلین» از خانواده «حاتمی» آشنا شد و در سال ۱۳۵۰ ازدواج کرد که حاصل این پیوند، دو فرزند پسر به نامهای «راد» و «سام» است. پس از خاتمه خدمت در ارتش هم رهسپار تهران شد.
او از ۱۲ سالگی شروع به کشیدن کاریکاتور کرد و اولین کارش، کاریکاتور «ملک فیصل»، پادشاه وقت عربستان بود. کوروش تحت تاثیر «محسن دولو» بود که در مجله «بامشاد» میکشید.
کوروش سلیمانی با علاقهای که به هنر کاریکاتور داشت، بعد از رفتن به تهران در ۱۷ سالگی، به دفتر روزنامه «توفیق» رفت و چند ماهی را به آموزش این فن نزد استاد «پاکشیر» پرداخت و سپس به استخدام آن جا درآمد. دیری نپایید به دستور نخست وزیر وقت، «امیرعباس هویدا»، از انتشار این مجله جلوگیری و پس از مدتی تعطیل شد.
کوروش سلیمانی پس از تعطیلی روزنامه توفیق، برای ادامه تحصیل به امریکا رفت. سرانجام با دریافت پذیرش از «دانشگاه اوکلاهما» در سال ۱۹۷۴، راهی امریکا شد و با چندین بار تغییر رشته به دلیل آن که مبتلا به بیماری «دیسلکسیا» شده بود (بیماری که گاهی اوقات فرد مبتلا اعداد و حروف را وارونه و یا پس و پیش میبیند) و مشکلاتی را برای وی فراهم میکرد، با مشقت زیاد توانست در سال ۱۹۷۹ لیسانس خود را در رشته معماری دریافت کند.
او برای گذراندن زندگانی و امرار معاش، به تبحر و استعدادی که قبلاً از هنر نقاشی حاصل کرده بود، متوسل شد. از این رو، در سال ۱۹۸۰ یک دفتر طراحی تاسیس و شروع به فعالیتهای تبلیغاتی، طراحی و نقاشی کرد.
خودش گفته بود انتخاب این رشته فقط برای رضایت خانواده و کسب افتخار برای آنها بوده و این مدرک به غیر از یک عنوان دهان پر کن، برای وی ارجی نداشته و احساس میکرده به نوعی قربانی فرهنگی شده است. زیرا وی علاقه و استعداد خود را فقط در رشتههای هنری و تجسمی میدانست.
او در بین نشریات ایرانی، با ۱۷ نشریه همکاری کرد و به جز توفیق، «روزگار نو» که در پاریس منتشر میشد، مهمترین نشریهای بود که سلیمانی با آن همکاری داشت و طرح روی جلد این نشریه را میکشید.
کوروش سلیمانی از سال ۲۰۰۶ با آگاهی از تاثیر فناوری کامپیوتر در کارهای طراحی، معماری و نیز حل مشکل (بیماری دیسلکسیا)، برای تکمیل تحصیلاتش و بهینهسازی کارهای تصویرسازی و هنرهای تجسمی، دوباره راهی دانشگاه شد. او در راستای فعالیتهای هنری خود، با بسیاری از نشریات فارسی زبان اروپا و امریکا همکاری تنگاتنگی انجام داد. همچنین کارهایش اخیرا در مجله «تایم» و شبکه «سیانان» در امریکا ارایه شدهاند.
او با عشق و علاقهای که در زمینه هنرهای نقاشی، تصویرسازی، نمایشی و کارهای آزاد هنری طی دو دهه از خود نشان داد، توانست جایگاه ویژهای در بین هنرمندان، بهویژه در صنعت هنر کاریکاتور در امریکا به دست آورد و به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کند.
کوروش سلیمانی در سال ۲۰۰۹ از طرف «دانشگاه کانزاس» جهت تدریس نقاشی کاریکاتور دعوت به همکاری شد. همچنین بسیاری از رسانهها، سازمانهای تبلیغاتی و فرهنگی، استودیوهای فیلمسازی (انیمیشن) و چندین کانال تلویزیونی با او همکاری میکنند. از دیگر فعالیتهای هنری که سالها است فکر او را مشغول کرده، خلق تندیسهای بزرگان جهان به شکل کاریکاتور است. او امیدوار است بتواند این سبک نوین را به نام خودش توسعه و ترویج دهد