«سالم چحیلی»، نویسنده و دانشمند علوم دینی مندایی و از معلمان در زمینه تدریس زبان مندایی در سال ۱۳۱۴ شمسی در اهواز، محله ناصریه، در کوچه اسفندیار که به کوچه «صبیها» نیز معروف است، متولد شد.
به دلیل آنکه والدین و اطرافیان سالم چحیلی به زبان مندایی صحبت میکردند، وی زبان مندایی را در کودکی آموخت. در سن ۶ سالگی، پدرش آموختن حروف الفبای مندایی و بوثههای رشامه و براخه را به وی آغاز کرد و در دوازده سالگی اولین سرمشق رونویسی از انیانی را از استاد «سالم صابوری»، «ارواها ادهیی» و «شاوق هطایی نهویلی»، فرا گرفت.
درباره منداییان در سایت ادیان ایران بیشتر بخوانید
سالم چحیلی پس از اتمام دوره خدمت سربازی، رونویسی نصوص دینی را به طور جدی دنبال کرد و رونویسی از روی کتب دینی و مطالعه دقیقتر آنها موجب شد تا او به تحلیل رفتاری جامعه منداییان و شیوه اجرای مراسم گوناگون و مقایسه آن با تعالیم واقعی نوشته شده در کتب دینی منعطف شود.
از آنجا که سالم از دوران نوجوانی در انجام مراسم مذهبی با عنوان اشکندا همراهی میکرد، به خوبی به معانی و مفاهیم بسیاری از بوثهها و دلایل کاربرد آنها واقف بود، به همین دلیل با دقت و توجه توانست به خوبی نفوذ فرهنگ غیرمندایی را در میان منداییان دریابد.
او در این باره میگوید: «متوجه شدم زندگی به مدت طولانی و به عنوان اقلیت در میان مردمانی با زبانها و فرهنگهای متفاوت، نه تنها موجب ایجاد تغییرات زیادی در فرهنگ منداییان و اجرای رسومات آنان شده است، بلکه باعث شده کمکم زبان مادری خود را به دست فراموشی بسپارند و تعداد بسیار کمی از خانوادهها از این زبان در ارتباطات روزمره استفاده میکنند. وضعیت اسفبار جامعه از این لحاظ باعث شد به فکر آموزش خط و زبان مندایی به تمامی طبقات جامعه بیفتم. متوجه شدم که خواندن و ترجمه کتب دینی نباید فقط به اشکنداها و کسانی که مایلاند به درجه روحانیت برسند، تدریس شود. بلکه، اگر به همه منداییان خصوصا نسل جوان، آموزش داده شود؛ به طوری که بتوانند به راحتی بوثهها و نصوص دینی را بخوانند».
سالم چحیلی، اولین کلاسهای آموزش مندایی را تاسیس کرد. با وجود آنکه شروع این حرکت با آغاز جنگ مصادف شده بود، اما وی از ادامه کار منصرف نشد و در شهرهای رامهرمز و بروجرد و … به منداییان آموزش داد.
وی درباره سختی آموزش و نبود محلی برای تدریس میگوید: «تعداد زیادی جوان و نوجوان خواستار یادگیری بودند، شاید صد نفر! اما، متاسفانه همه جا ویران شده بود و جایی نداشتیم، پس با همراهی ریشا اد اما صلاح چحیلی شروع به آموزش در کنار رود کارون کردیم. یکی از ما به دخترها تدریس میکرد و دیگری به پسرها … تا آنکه با کمک و همت منداییان توانستیم منزلی را اجاره کنیم و اولین مدرسه خط و زبان مندایی را تاسیس کنیم.»
محدودیتها و محرومیتهای این اقلیت دینی در همه ابعاد زندگی صابئین مندایی اهواز نمایان است؛ از عدم اختصاص فضای مناسب به صابئین برای انجام امور مذهبی چون انجام براخه (نماز) گرفته (که از حداقل یک فضای چند متر مربعی سیمانی مناسب در کنار رود کارون در اهواز محروماند) تا تحصیل در دانشگاه و استخدام در دوایر دولتی.
سالم چحیلی رییس انجمن صابئین مندایی ایران درباره این موضوع میگوید: «بعد از انقلاب به دلیل به رسمیت شناخته نشدن صابئین مندایی در قانون اساسی، جوانان صبی نمیتوانند به تحصیلات دانشگاهی بپردازند؛ در نتیجه یا مجبورند به کشورهای دیگر مهاجرت کنند یا در هنگام ثبتنام کنکور دین خود را اسلام یا مسیحی معرفی کنند و یا از ادامه تحصیل منصرف شوند. بعد از انقلاب صابئین مندایی از مشاغل دیگر مانند مشاغل دولتی بازماندهاند. تعداد محدودی از صابئین مندایی در ادارات دولتی هستند که اکثر این افراد نیز پیش از انقلاب به استخدام درآمدهاند و اکنون بازنشسته شدهاند و یا در سالهای آخر خدمت خود هستند. در حال حاضر کشور استرالیا مقصد بسیاری از مهاجرین صابئی است و برای انجام امور دینی آنان ترمیدا نجاح چحیلی نیز در استرالیا مقیم شده است.»
این دانشمند صابئین مندایی میگوید: «کسانی مثل دکتر بهشتی از همان اوایل انقلاب قول دادند که آیین مندایی در قانون اساسی گنجانده میشود، ولی چه موقع و کی معلوم نیست و موضوع هنوز در جریان است. در بازنگری قانون اساسی این طور صحبت شد که به ما فرصت بدهید تا مطالعه کنیم و که این مطالعه هنوز ادامه دارد.»
به گفته سالم چحیلی، جمعیت منداییان در زمان انقلاب ۲۴ هزار نفر بوده است که حالا به حدود ۲۰ هزار نفر رسیده که بیشتر در خوزستان پراکندهاند. شش تا هفت هزار مندایی اما در اهواز زندگی میکنند و بقیه در شهرهای آبادان، خرمشهر، سربندر، ماهشهر، سوسنگرد، بستان و هویزه و عده کمی هم در دیگر شهرها و استانهای ایران مثل اصفهان، تهران، شیراز، کرج، یزد و … پراکنده هستند.
انجمن صابئین مندایی در سال ۱۳۴۹ شمسی توسط «شیخ سالم صبوری»، رهبر دینی صابئین در آن زمان، بنا نهاده شد و در سال ۱۳۵۹ مجوز تاسیس گرفت. این انجمن در اهواز، انجمنی قومی-دینی است که به امور داخلی و مشکلات اجتماعی منداییان ایران میپردازد و علاوه بر آن، زیرمجموعههایی نیز برای آموزش زبان و فرهنگ و دین مندایی دارد. هم اکنون ریاست انجمن صابئین مندایی را سالم چحیلی بر عهده دارد که وی علاوه بر شرکت در امور دینی به آموزش افراد و روحانیون صابئی میپردازد.
در سال ۱۴۰۰ برگردان فارسی «گنزا ربّا»، کتاب مقدس منداییان، به کوشش اشکندا سالم چحیلی و هیات مترجمان انجمن صابئین مندایی ایران در اهواز منتشر شد.
همچنین سالم چحیلی فعالیتهای زبانشناسانه مهمی همچون نگارش نسخه دستی کتاب درفش به زبان مندایی (۱۳۶۱) با همکاری «فرهان کچیلی» و تدوین کتابهای ۱، ۲ و ۳ تدریس خط و دستور زبان مندایی (۱۳۶۱)، ترجمه کتاب انیانی (۱۳۶۲)، ترجمه کتاب سیدرا اد نشماثا (روانها) از زبان مندایی ، نگارش کتاب لوفانی و دخرانی (۱۳۸۰) و تکمیل مجموعه هفت جلدی درفش (۱۳۹۲) را در زمینه خط و زبان مندایی انجام داده است. وی تا به امروز با شرکت و ارائه مقالاتی در کنفرانسهای مختلفی در خارج از ایران نقش بسزایی در معرفی و شناخت خط و زبان مندایی داشته است.