آلفرد یعقوب‌زاده

فیروزه شلتوکی، شهروند‌خبرنگار:ایران را تمامی ایرانیان، فارغ از عقاید شخصی، دین یا مذهب‌ خود ساخته‌اند. خبرنگاران و شهروندخبرنگاران «ایران‌وایر» در مجموعه‌ای، چهره‌های برجسته اقلیت‌های دینی و مذهبی را معرفی می‌کنند. شما هم اگر با شخصیت‌های برجسته اقلیت‌های دینی آشنایی دارید یا داستان زندگی و خدمات آن‌ها را می‌دانید، با ایمیل [email protected] تماس بگیرید و روایت خود را با ما در میان بگذارید.
***

«آلفرد یعقوب‌زاده»، عکاس نام‌آشنای ایرانی مقیم فرانسه در سال ۱۳۳۷ در خانواده‌ای با پدری ارمنی و مادری آشوری در تهران متولد شد.

آلفرد یعقوب‌زاده، در جریان انقلاب بهمن ۱۳۵۷ ادامه تحصیل در رشته معماری دانشکده هنرهای زیبا را رها کرده و دوربین به دست در سن ۱۹ سالگی، همراه شمار دیگری از عکاسان، به یکی از عکاسان انقلاب ۱۳۵۷ تبدیل شد.

همین فعالیت باعث آشنایی او با «اصغر بیچاره»، عکاس سینما شد که همسایه‌شان بود تا بتواند عکس‌های خود را در تاریک‌خانه متعلق به او ظاهر و چاپ کرده و از راهنمایی‌های وی استفاده کند. او با شروع جنگ ایران و عراق به حرفه خود ادامه داد و در گروه‌های جنگ نامنظم «مصطفی چمران» حضور داشت و برای رسانه‌های داخل و خارج ایران عکاسی می‌کرد.

او درباره عکاسی از جنگ ایران عراق می‌گوید: «شانسی که من داشتم این بود که توانستم راه تماس دکتر چمران را پیدا کنم و او هم به عکاسی خیلی علاقه داشت. برای همین به من امکانات بیشتری داد که بتوانم به جبهه بروم. بار اول من برای شش ماه به خانه نرفتم، چون باید در رفت و آمد باشی و ممکن است در ایست بازرسی دستگیر شوی.»

یکی از خبرگزاری‌هایی که وی با آن برای عکس های جنگ همکاری داشت، «آسوشیتدپرس» بود. همچنین همکاری با «آژانس عکس سیگما» از جمله فعالیت‌های اولیه وی در عکاسی است.

آلفرد پس از مرگ چمران، تا سال ۱۹۸۳ در ایران ماند و بعد از آنکه فهمید هیچ راه دیگری برای کار نیست و کار برای خبرنگارها خیلی مشکل است، از ایران رفت.

پس از آن آلفرد یعقوب‌زاده با عکاسی در لبنان، افغانستان، چچن، فلسطین، سومالی، ترکیه و دیگر نقاط جهان در دنیای عکاسی خبری و جنگ بیشتر شناخته شد.

او در رویدادهای گروگان‌گیری لبنان در همان کشور به عکاسی پرداخت و در ادامه به مدت ۱۳ سال در میان فلسطینی‌ها و در تنش‌هایی که میان فلسطین و اسراییل در جریان بود، عکاسی کرد و در سال ۱۳۸۴ توسط سربازان اسراییلی در حین عکاسی بازداشت، اما پس از مدت کوتاهی آزاد شد.

آثار اولیه یعقوب‌زاده در ایران با عناوین «جنگ ایران و عراق» و «چهره‌های جنگ» به چاپ رسیده است.

کتاب «چهره‌های جنگ» مجموعه عکس‌های سال ۱۳۵۹و۱۳۶۰ او از جنگ ایران و عراق است. در مقدمه این کتاب آمده است: «یعقوب‌زاده در سال ۵۸ بیش از هر عکاسی به جبهه سفر کرده و این صحنه را آلفرد یعقوب‌زاده بسیار آزموده است و با اینکه در زمینه‌های دیگر هم عکاسی کرده، ولی به جرات می‌توان گفت، عکاسی او با جنگ متولد می‌شود، رشد می‌کند و تبلور می‌یابد.»

عکس‌های آلفرد در این سال‌ها بر جلد نشریات معتبر جهان از «اشپیگل» و «نیوزویک» گرفته تا «لیبراسیون» و «پاری مچ» نقش بسته ‌است. این عکاس خبری، تا به حال جوایز بسیاری را در زمینه عکاسی کسب کرده است که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به جایزه ارزشمند «ورلد پرس فوتو» اشاره کرد. او علاوه بر این تا به حال دوبار عضو هیات داوران این جشنواره نیز بوده‌ است. اما موفقیت‌های او تنها به حوزه جنگ محدود نمی‌شود؛ آلفرد با چاپ مجموعه عکس‌هایی در زمینه مد، ادیان، آیین‌ها، زنان و ورزش توجه صاحب‌نظران در زمینه عکاسی را به خود جلب کرده است.

این عکاس تجربه‌های ارزشمندی در زمینه آیین‌ها و مراسم مذهبی و سنتها در بیش از ۲۴ کشور دارد. وی این مجموعه را در کتابی با عنوان «مسیحیت در جهان» منتشر کرده و نمایشگاه این عکس‌ها را در میلان، بوداپست، پاپونیان و چند شهر اروپایی برپاکرده است.

او عکاس عکس معروف «حسن جنگجو» است؛ کودک‌سربازی که عکسش سال‌ها بر جلد کتاب‌های درسی ایران نقش بست و پیکرش ۳۴ سال پس از جنگ ایران و عراق به ایران بازگشت. یعقوب‌زاده درباره داستان این عکس می‌گوید: «هویزه بود. تمام نیروهای مصطفی چمران در جنوب اهواز بودند. وقتی نیروهای عراقی شروع به انداختن خمپاره می‌کردند، همه باید روی زمین دراز می‌کشیدیم. این عکس از اولین بارهایی است که خطر را مقابل چشمانم می‌دیدم. به خودم می‌گفتم غلط کردم، من دیگر عکس نمی‌گیرم. وقتی داشتم به خودم می‌پیچیدم، این نوجوان را دیدم که او هم آشفته بود. او جوان‌ترین رزمنده بود. ترسیده بود و من را بغل کرده بود. خود من هم ترسیده بودم و در بغل او بودم. به او گفتم، چرا به این ‌جا آمدی؟ گفت، پدرم من را فرستاده است. گفتم من هم مثل تو ترسیده‌ام، آرام بگیر، یواش یواش یاد خواهی گرفت. کودکان که تعلیمات نظامی نداشتند. آن‌ها را به جبهه می‌آوردند که هم جنگ بود و هم آموزش؛ مخصوصا بچه‌های ستاد جنگ‌های نامنظم که اکثرا کشته شدند. آن‌ها به مناطق حساس می‌رفتند و تا جایی که به خاطر دارم، ۹۵ درصد آن‌ها کشته شدند. مصطفی چمران هم از فرماندهان آن‌ها بود.»

اشتراک‌گذاری در شبکه‌های اجتماعی

درباره ما

در این وبسایت اطلاعات مربوط به ادیان و مذاهب ایران گردآوری شده ودر درسترس شما قرار دارد. با مراجعه به فهرست و گزینه‌های سایت، به این اطلاعات دسترسی پیدا خواهید کرد.

© Copyright Off-Centre Productions 2021