مندائیان، بعد از یهودیان، قدیمی ترین اقوام دینیای هستند که به سمت ایران آمدند
بر پایه کتب دینی مندائی، ایشان اصالتا ساکنین ماورالنهر بوده اند و جزو اولین آریاییانی بوده اند که بعدها به نقاط مختلف دنیا کوچیدهاند
جمعیت ایشان در ایران در ابتدای انقلاب، در حدود ۲۴ هزار نفر برآورد می شده است
سال نو مندائی در اواخر تیرماه (سی و یکم تیر) تا اوایل مرداد ماه (دوم یا سوم مرداد) شروع می شود
مندائیان دارای ۹ مناسبت جداگانه هستند. این مناسبتها بین یک روز تا پنج روز به درازا میانجامد.
مکانهایی که مندائیان در آن به نیایش و برگزاری مراسم میپردازند «مندی» یا «بیت مندا» نام دارد
منداییان در ایران دو قبرستان دارند، یکی در اهواز و دیگری در سوسنگرد
امور منداییان توسط انجمن صابئین مندائی و عالمین مذهبی اداره می شود
در سالهای اخیر، شیخ مندا در دیداری که با آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، داشت و از او خواست که نماینده ای در مجلس داشته باشند
مندائیان که در ابتدا در اورشلیم ساکن بودند، اما در حدود دو هزار سال قبل، و به دلیل آزار و اذیتهایی که از سوی ساکنین اورشلیم می شدند، به سمت شرق مهاجرت کردند و در کنار رود فرات و دجله اقامت گزیدند. بر پایه کتب دینی مندائی، ایشان اصالتا ساکنین ماورالنهر بوده اند و جزو اولین آریاییانی بوده اند که بعدها به نقاط مختلف دنیا کوچیدهاند. یکی از اولین شهرهایی که در آن ساکن گشتند شهر «حران»، واقع در ترکیه امروز، بود و به مرور زمان در کنار رود دجله و به سمت جنوب حرکت کرده و در قسمتهای خوزستان و دیگر شهرهای نزدیک به رود کارون در جنوب غربی ایران اقامت گزیدند. مندائیان، بعد از یهودیان، قدیمی ترین اقوام دینیای هستند که به سمت ایران آمدند و در ایران ساکن شدند. برخی منابع تاریخی بیان می کند که مندائیان در زمان بلاش اول، پادشاه اشکانی، و در میان سالهای ۵۱ تا ۸۱ میلادی، از سمت اورشلیم به سمت ایران آمدهاند. باستانشناسان سکههایی را که متعلق به قرن دوم میلادی است را از ناحیه دشت میشان خوزستان یافتهاند که نوشتهها و خط الفبای مندائیان بر روی آنها نقش بسته بوده است.
مندائیان در ایران، در قالب گروههای قومی متفاوتی بودند که در طول زمان تعداد این گروههای قومی کاهش یافته است. برخی از قبایل مندائیان در گذشته ایام عبارت بوده اند از قبایل زهرونی، خمیسی، چحیلی، مندوی، سبتی، عبادی، داراجی و جیزان.
مندائیان در طول تاریخ ایران، همواره گروهی آرام و بدون فعالیت سیاسی بودهاند. محافظهکاری ایشان عمدتا سبب شده است که به ایشان آسیب اجتماعی جدیای وارد نشود. تنها در دوران امیرکبیر بود که به دلیل آشوبهایی که در شهر شوشتر واقع شد، به بیش از هشتاد درصد ایشان به اجبار به اسلام روی آوردند.
مندائیان در دوران جنگ ایران و عراق نیز به جبهه رفتند و پنج نفر از ایشان در جنگ کشته شدند. نامهای ایشان «ناجی زهرونی»، «یاسین زهرونی»، «ناعم بهمنی»، «امین جیزان» و «منصور عبادهاهوازی» است.
پیروان صابئین یا مندائی معتقدند که کلمه صائبی آرامی است و ریشهای سه حرفی دارد شامل /ص.ب.ی/ و معنای آن مترادف تعمید یافته است. این کلمه ریشهای نزدیک در زبان عبری دارد که آن هم به معنای مستغرقشدن در آب است. مندائیان معتقدند که ایشان پیروان یکی از قدیمی ترین ادیان جهان هستند. مندائیان یا صابئین قومی هستند که پیرو «یحیی تعمید دهنده» هستند. یحیی دقیقا پیش از مسیح به دنیا آمد و مشهور است که مسیح را در آب غسل داده بوده است.
او در نظر مندائیان، پیامبری از جانب خداوند بود. یحیی در کنار رود اردن مردم را غسل تعمید میداده است که نمادی بوده است از پاکشدن و شایسته شناسایی موعود شدن. یحیی به آمدن موعودی بشارت می داد که در نظر مسیحیان این موعود همان عیسی مسیح است اما مندائیان معتقد نیستند که مسیح همان موعود است.
بشاراتی که یحیی برای آمدن موعود و آماده کردن مردم برای چنین ظهوری می کرد، سبب مخالفت کاهنان یهود شد و آنان را تبدیل به مخالفان یحیی کرد. یحیی همچنین به دلیل اختلاف نظری که بر اجرای شریعت یهود با پادشاه داشت، به زندان افتاد. مسیحیان روایت میکنند که یحیی در زندان به مسیح ایمان آورده است و مسیحی گشته است اما مندائیان چنین اعتقادی را رد میکنند که یحیی زندانی و دستگیر شده؛ ایشان معتقدند که یحیی تعمید دهنده به مرگ طبیعی درگذشته است و تا پایان عمر مندایی بود. ایشان، هر چند خود را پیرو «یحیی تعمید دهنده» میدانند، اما حتی ریشه آئین خود را به قبل تر از یحیی، یعنی به زمان حضرت نوح برمیگردانند.
ایشان با در نظر گرفتن یحیی تعمید دهنده به ۵ پیامبر باور دارند:
آدم: که طبق تقویم مندائی از تولد آدم تا سال ۱۴۰۰ شمسی، ۴۴۵۳۹۱ سال مندائی سپری شده است. آدم و حوا در نظر ایشان یکی از خانوادههای مقدساند.
شیتل / شیث: فرزند «آدم» که در ادبیات اسلامی به شبیث نیز معروف است.
نوح: نوح و همسرش، نوریثا، در نگاه ایشان یک خانواده مقدس بودهاند.
سام: فرزند نوح است و به همراه همسرش، نوریثا، یکی از خانوادههای مقدس بودهاند.
یحیی تعمید دهنده: در باور مندائیان، یحیی فرزند فردی نیست و او توسط فرشتگان به زمین آورده شده است. یحیی آخرین پیامبر مندائیان است که به همراه همسرش، انهر، خانوادهای مقدس هستند.
مندائیان چندین کتاب مقدس دارند. این کتب عمدتا به زبان آرامی شرقی، که زبان اصلی مندائیان است، نوشته شده است. برخی از این کتابها عبارتند از «گنزا ربا» (Ginzā Rbā)، «ادراشی اد یحیی» (Drasha d Yahya)، «قلوستا» (Qolusta)، «اسفر ملواشی» (Sfar Malwasha) و کتاب «انیانی» (inyani).
گنزا ربا: مهمترین کتاب مذهبی مندائیان، «کنزا ربا» یا «کنزه ربه» است که به معنای گنج عظیم است که شامل ۱۸ قسمت، ۶۲ سرفصل است. این کتاب دارای دو قسمت عمده، به نامهای «کنز یمین» و «کنز یسار» می شود که از یک سو به زندگی در این دنیا و مفاهیمی همچون آفرینش و خلقت می پردازد و از سویی دیگر به مسائل غیرمادی همچون روح انسان، دعا و قلمرو روشنائی (نور) و … می پردازد. مندائیان بر این باور هستند که این کتاب، نخستین کلام خداست که پس از خلقت جهان، توسط یکی از فرشتگان به انسانها رسیده است و سینه به سینه حفظ شده است تا اینکه در این کتاب مرقوم گشته است.
ادراشی اد یهیا: نام کتاب مقدس مندائیان که منسوب به یحیی است «ادراشی اد یحیی» یا «دراشا ادیحیی» است که به معنای تعالیم یحیی است. این کتاب به زبان آرامی است و مشابهتهای ادبی و مفهومی با متون انجیل دارد. این کتاب حاوی بخشهایی است که به پایان زندگی یحیی و اتفاقات پس از آن نیز میپردازد و از این رو ظاهرا بعدها به متن اصلی اضافه شدهاند.
انیانی: این کتاب نیز به زبان مندائی نوشته شده است و در برگیرنده احکام مربوط به دعا، نمازهای روزانه و همچنین نیایشهای مندائیان است.
قلستا: این کتاب که به زبان مندائی است، دربرگیرنده برخی از احکام در زمینههای مختلف از جمله احکام مربوط به عقد و ازدواج است.
سیدرا اد مصوتا: این کتاب شامل توضیحاتی در رابطه با قوانین تعمید است. به دلیل کانونی بودن این حکم در باور مندائیان، این کتاب حائز اهمیت والایی است.
سیدرا اد نشماثا: این کتاب در رابطه با برخی از باورهای مندائیان همچون نوع نگاه ایشان به روح و روان است.
اسفر ملواشی: این کتاب که به زبان مندائی نوشته شده است به موضوعات مربوط به نجوم و همچنین تقویم مندائیان مربوط است. این کتاب همچنین حاوی نامهای دینی مندائیان نیز هست.
مندائی بودن به صورتی نژادی و خونی است و افراد امکان ورود به جامعه و آیین مندائی را ندارند. بنابراین هرگونه تبلیغ و عضوگیریای نیز در آیین مندائی وجود ندارد. البته اگر افراد بخواهند از آیین مندائی بیرون بیایند این امکان برایشان وجود دارد.
جمعیت مندائیان در حدود ۵۰ تا ۷۵ هزار نفر در سراسر دنیا تخمین زده میشود که بیشتر ایشان ابتدا در کشور عراق و سپس ایران هستند. جمعیت تقریبی ایشان در عراق در حدود ۷۰ هزار نفر برآورد شده است که در حدود سه تا چهار برابر جمعیت مندائیان ایران است. طبق اظهارات مندائیان، جمعیت ایشان در ایران در ابتدای انقلاب، در حدود ۲۴ هزار نفر برآورد می شده است اما در سالهای اخیر در ایران به حدود ۲۰ هزار نفر رسیده است که بیشترین تراکم را در استان خوزستان دارند. تعداد مندائیان در خوزستان ایران، که بیشترین تراکم را در این استان دارند، در حدود ۷ تا ۲۰ هزار نفر برآورد شده است. مندائیان در شهرهای اهواز، آبادان، خرمشهر، سربندر، ماهشهر، سوسنگرد، بستان، هویزه، دزفول و شوشتر و عده کمتری هم در دیگر شهرها و استانهای ایران مثل اصفهان، تهران، شیراز، کرج، یزد و … ساکن هستند.
امروزه مندائیان در شهرهای این قسمتهای ایران و عراق همچون بغداد، بصره، خرمشهر و شوشتر زندگی می کنند. یکی از علتهایی که مندائیان همواره در شهرها و روستاهای نزدیک به آب بوده اند، امکان برگزاری مراسم تعمید ایشان، که در آب روان باید برگزار شود، بوده است. در خوزستان، ایشان در بین عوام به «صبحی» یا «صبی» شناخته می شوند که تحریفی از واژه صابئی است.
وزارت امور خارجه آمریکا در سال ۲۰۰۲، مندائیان را به رسمیت شناخت و از این رو در سالهای بعد از ۲۰۰۳، بسیاری از مندائیان از شهروندان ایران، عراق و سوریه به آمریکا، جمعیتی کوچک از مندائیان در آمریکا نیز ساکن است. نزدیک به ۵۰ خانواده مندائی در ایالت ویرجینیای آمریکا ساکن هستند. مندائیان همچنین به کشورهایی نظیر استرالیا، سوئد، دانمارک، هلند مهاجرت کردهاند.
از نظر شغلی، بیشترین جمعیت مندائیان به میناسازی، طلاکاری، زرگری و نقرهکاری مشغول هستند. در طی صد و پنجاه سال گذشته برخی دیگر از مندائیان در حرفههایی همچون کشتی سازی، قایق سازی، ماهیگیری و زراعت نیز بودهاند.
مندائیان دارای زبان خاص خود هستند که به صورتی شفاهی و سینه به سینه به نسل بعد منتقل میشود. زبان مندائی از انشعابات زبان آرامی است. خط مندائی نیز ترکیبی از خط عبری و مانوی است. این زبان همچون دیگر زبانهای سامی از راست به چپ نوشته میشود.
حروف الفبای مندائی از ۲۲ حرف اصلی و یک حرف ربط تشکیل شده است و یک حرف ربط نیز دارند. در باور مندائیان، هر یک از حروف الفبای مندائی دارای معانی عمیقی هستند که «نیرویی از زندگی و نور» در آن وجود دارد. برای مثال ایشان به حرف «آ» به عنوان کمال و منشاء و همچنین آغاز و پایان هر چیز نگاه می کنند؛ حرف «ه» به عنوان چشم خداوند در نظر گرفته میشود؛ «با» درخت زندگی است؛ «شا» نشان از خورشید دارد. در باور مندائیان، یحیی تعمید دهنده این حروف را در سن هفت سالگی از فرشتهای به نام «أنش اثرا» فراگرفت.
مندائیان دارای تقویم خاص خود هستند. البته این تقویم شباهتهای بسیاری با تقویم عیلامیان و بابلیان دارد و تفاوتهای ساختاری آن بسیار جزئی است. این تقویم سه مبداء متفاوت دارد:
اولین و قدیمی ترین مبدا مربوط به هبوط آدم از بهشت است. مطابق این تقویم، سال ۱۴۰۰ شمسی معادل ۴۴۵.۳۸۹ مندائی است.
مبدا دیگر این تقویم طوفان نوح است.
مبدا سوم تقویم مندائیان، میلاد «یحیی تعمید دهنده» است که معادل تقویم میلادی است، چون طبق روایتها، یحیی تعمید دهنده تنها شش ماه بزرگتر از مسیح است.
سال نو مندائی در اواخر تیرماه (سی و یکم تیر) تا اوایل مرداد ماه (دوم یا سوم مرداد) شروع می شود و اولین ماه مندائی «دولا» یا دلو نام دارد و از این رو بسیاری تقویم مندائی را تقویم «دلوی» می دانند. ماههای ایشان ۳۰ روزه است و دارای ۱۲ ماه هستند. پنج روز باقیمانده نزد مندائیان معروف به «پنجه مقدس» است. مندائیان در روزهای پنجه مقدس به برگزاری مراسم مذهبی مبادرت می ورزند.
مندائیان، همانند مسیحیان روزهای یکشنبه را روزهای مقدس و تعطیل می شمارند. نخستین ماه مندائی همزمان با ماه «نیسان» رومی که معادل اردیبهشت ماه میشود، است. نام ماههای مندائیان به قرار ذیل است:
نام ماه | معنای نام | معادل تقریبی (شمسی) | تعداد روز |
---|---|---|---|
دولا / دلو | ظرف | مرداد - سال نو مندائی | سی روز |
تونا / نونا | ماهی | شهریور | سی روز |
امبرا | گوسفند | مهر | سی روز |
تورا | گاو | آبان | سی روز |
صلمی (تامی) | بت | آذر | سی روز |
سرطانا | خرچنگ | دی | سی روز |
اریا | دد | بهمن | سی روز |
شملتا (سنبله) | سنبل / خوشه | اسفند | سی روز |
نام ماه | معنای نام | معادل تقریبی (شمسی) | تعداد روز |
---|---|---|---|
قینا / قنیا | نی | فروردین | سی روز |
ارقوا / عرقب | عقرب | اردیبهشت | سی روز |
هیطا / هطیا | گندم | خرداد - عید میلاد یحیی | سی روز |
گدیا | بز | تیر | سی روز |
مندائیان دارای ۹ مناسبت جداگانه هستند. این مناسبتها بین یک روز تا پنج روز به درازا میانجامد. همچنین این مناسبتها به دو دسته «مبارک» و «نحس» دسته بندی میشوند.
بر طبق این تقویم، نه روز مبارک و نه روز نحس در تقویم مندائیان وجود دارد. مندائیان تنها در روزهای اعیاد اصلی به ذبح قربانی که همراه با مراسم تعمید است می پردازند و همینطور تنها در روزهای نحس به روزههای سنگین می پردازند و از خوردن پرهیز میکنند. در روزهای روزهداری، آشامیدن آب یا چای منعی ندارد.
این عید که معروف به «عید بزرگ» نیز می باشد، مصادف با اول ماه دولا، معادل دوم/سوم مرداد ماه است. ماه دولا اولین ماه سال نو حساب میشود که برابر با ماه مرداد است. به عقیده مندائیان در این روز، گناهان حضرت آدم بخشیده شده است. مندائیان در این روز به ذبح گوسفند می پردازند و سعی می کنند که تمام این روز را بیدار بمانند. ایشان قبل از سال نو، اقدام به خانهتکانی کرده و خانه خود را پاک می کنند، و غسل تعمید میدهند. ایشان از عصر روز آخر سال تا ۳۶ ساعت پس از سال دید از خانه خارج نمیشوند و دید و بازدیدها را در روز دوم ماه دولا شروع می کنند.
این روز، مصادف با روزی شناخته می شود که فرشته طبیعت، درختان و باغها را پدیدار کرد و زمین حاصلخیزی برای رویش آنها ایجاد کرد. این روز، هر چند جزو اعیاد اصلی مندائیان نیست اما همواره در اولین روز ماه تورا، که برابر با اول آبان ماه است، گرامی داشته میشود. در این روز، مندائیان روزه خفیفی میگیرند بدان معنا که تنها به خوردن خرما و کنجد و دیگر محصولات نباتی روی میآورند.
این عید همزمان هجدهم ماه تورا که مصادف با هفدهم آبان ماه است گرامی داشته میشود. این روز جزو اعیاد اصلی مندائیان است و به مناسبت آغاز استخراج و استفاده از محصولات نباتی جشن گرفته میشود. مندائیان بر آنند که در این عید بوده است که یکی از فرشتگان خداوند، هیبل زیوا، (جبرئیل) به خلقت در روز زمین دست زد. ایشان معتقدند که این فرشته در تاریخ اول ماه تورا زمین را از حالت گداختگی و مذاب خارج کرده است و در تاریخ هجدهم ماه تورا اولین محصولات نباتی به بار آمد. از این رو است که مندائیان در این عید با ماست، برنج و خرما از مهمانان خود پذیرایی میکنند.
مصادف با روز دهم ماه تیشری، آغاز سال یهودی است. معنای لفظی واژه کیپور به معنای کفاره و بخشایش گناهان است. این روز، روزی است که حضرت موسی، پس از چهل روز که به بالای کوه سینا برای دریافت مجدد دو لوح از تورات رفته بود، با در دست داشتن الواح ده فرمان به میان قوم خود باز میگردد. این الواح، نشانگر بخشایش قوم بنیاسرائیل در نزد پروردگار بوده است. این روز، به مثابه نقطه اوج برای بخشیده شدن گناهان و جلب رضایت پروردگار در نظر گرفته می شود. یهودیان قبل از غروب آفتاب روز قبل از یوم کیپور، تا فردای شب آن، یعنی به مدت بیش از ۲۴ ساعت، از خوردن و آشامیدن پرهیز میکنند تا از این طریق بتوانند خود را از هر قید و بندی آزاد کنند، با عوالم روحانی پیوند بیابند و گناهانشان مورد بخشش پروردگار قرار گیرد. یهودیان معتقدند که در روز کیپور است که سرنوشت یک سال بعد آنان رقم خواهد خورد. از این رو در این روز کار کردن ممنوع است. افراد یهودی از یکدیگر بابت اشتباهاتی که انجام دادهاند طلب بخشش میکنند زیرا عقیده بر آن است که در این روز گناهان انسان نسبت به خالق بر اساس توبه بخشیده میشود اما گناهان انسانها نسبت به یکدیگر بر اساس طلب بخشش از یکدیگر است که بخشیده میشود.
این عید مترادف با پایان طوفان نوح است که همواره مصادف با عید روز اول ماه سرطانا خواهد بود. مندائیان بر این باور هستند که طوفان نوح پس از یازده ماه سرگردانی کشتی بر روی آب در نهایت در چنین روزی بر زمین نشست. در چنین روزی مندائیان غذایی چون حلیم را درست میکنند. همچنین ایشان غذایی برای اموات درست می کنند که معروف به لوفانی است. مندائیان با طلب آمرزش برای افرادی که در طوفان نوح از بین رفتند، خود را تسلی میدهند و به آرامش میرسانند.
مندائیان در روزهای واپسین ماه شملتا (سنبله) که برابر با ۲۵ تا ۲۹ اسفند ماه می شود، به روزه میپردازند. مراسم تعمید در این روزها برگزار نمیشود و همچنین ذبح قربانی نیز صورت نمیگیرد. در این روزها همچنین هیچ گونه عقد و عروسیای برگزار نمی شود.
این عید در میان مندائیان به عید پروانایا معروف است و همچنین به عید پنجه نیز شناخته میشود. این عید که پنج روز به طول می انجامد، از پایان ماه شملتا (سنبله) تا شروع ماه قینا ادامه دارد و همزمان با عید نوروز شمسی و اوایل فروردین ماه است. این پنج روز نزد مندائیان بسیار مهم و با اهمیت شمرده میشود و از این رو است که در تقویم مندائی این پنج روز به صورت جداگانهای، در کنار ۳۶۰ روز (که حاصل ۱۲ ماه ۳۰ روزه است) یک سال را تشکیل میدهند. نام و جایگاه این پنج روز که عبارتند از «انوش اثرا»، «شیشلام ربا»، «یوخاشارکنه»، «نابوت زیوا»، «یهرام ربا»، آنقدر والاست که از نظر مندائیان این روزها، جزو ایام عمر حساب نمیشود. در این روزها، مندائیان نذر و قربانیهای زیادی انجام میدهند. حیوانی که در این ایام قربانی میشود کبوتر است که گوشت پخته آن به همراه نان، کشمش و گردو خورده میشود. مندائیان همچنین در این ایام غسل تعمید میگیرند و غذایی مخصوص اموات درست میکنند که «لوفانی» نامیده می شود. این ایام مملو از ایام شادمانی و سرور برای مندائیان است. ایشان معتقدند که در این ایام هر دعای خالصی که خوانده شود اجابت میشود.
این عید مصادف با میلاد «یحیی تعمید دهنده» است و مصادف با روز اول ماه هیطا (خرداد ماه) است. مندائیان در این روز تعمید میکنند و به جشن و شادمانی میپردازند.
این روز، دقیقا روز بعد از میلاد یحیی است و روزی نحس حساب میشود. طبق تاریخ مندائی در این روز، ماموران نماینده امپراتوری روم در اورشلیم به دنبال کودکی میگشتند که تازه به دنیا آمده است و از این رو بیش از صد کودک را از بین بردند. در این روز، مندائیان روزه سنگین میگیرند و مراسم غسل تعمیدی نیز صورت نمیگیرد.
ایشان به صورت منظم در روزهای یکشنبه، در آب جاری تعمید می کنند. مندائیان به این آب جاری که در آن به انجام مناسک می پردازند، «یردنه» می گویند. این سنتی دیرین است که از زمان یحیی تعمید دهنده اجرا می شده است. مندائیانی که در ایران هستند، عمدتا در فصولی که هوای بهتری وجود دارد در روزهای یکشنبه در آب رود کارون تعمید میشوند. لباس چنین مراسمی، لباس کتان سفید رنگ است و خانم ها و آقایان، همگی، چنین لباسی را می پوشند. برخی لباس ایشان را مشابه لباس دشداشه عربی می دانند که لباسی بلند و سفید رنگ با همراه عمامه ای سفید است. مندائیان در حین مراسم تعمید، عصایی از جنس درخت زیتون در دست خود می گیرند.
انجام مراسم تعمید برای برخی ضروری است؛ از جمله:
زنی که بچهای را به دنیا آورده است، یک ماه پس از تولد باید خود را در آب غسل دهد؛
همینطور بچه نوزاد که شش ماه، یک سال و دو سال دارد باید در آب غسل داده شود؛
پسر و دختری که میخواهند ازدواج کنند نیز باید در آب غسل داده شوند.
فردی که دچار گرفتاری میشود و مشکلی برای او پیش میآید؛
افرادی که تابوت را حمل میکنند، باید پس از حمل تابوت غسل کنند؛
در جشنهای دینی، مندائیان باید خود را غسل دهند؛
انجام مراسم غسل از طریق فردی روحانی صورت میگیرد که باید تا زانو در کنار فردی که میخواهد غسل بگیرد در آب ایستاده باشد و آب روان رود را بر او بریزد. در حین چنین اعمالی، روحانی نام دینی فردی که خواهان انجام غسل است را میپرسد و از او می خواهد که آیاتی را که او بیان میکند، تکرار کند.
ایشان در روز سه بار نماز میخوانند و قبله خود را به سمت شمال در نظر میگیرند. مندائیان شمال جغرافیایی را نمادی میدانند از محل عرش خداوند و عالم نور و روشنائی. نماز ایشان به صورت ایستاده خوانده میشود و رکوع و سجده ندارد. نماز صبح در هنگام روشنائی صبح و در هنگام طلوع آفتاب، نماز ظهر در زمان یک ساعت بعد از ظهر، و نماز غروب در هنگام غروب آفتاب خوانده میشود. متن نماز مندائیان در هر کدام از این سه نماز با یکدیگر متفاوت است ولی همگی دال بر یکتائی خداوند، شهادت دادن به حی بودن خداوند، تکبیر گفتن به فرشتگان و … است. نمازهای مندائیان دارای قسمتهای مختلفی است که به هر قسمت «بوثه» گفته میشود.
برای خواندن نمازها، وضو گرفتن واجب است. این وضو دارای مراحل متوالی و مختلفی است که شامل شستن دستها، صورت، پیشانی، گوشها، زانو، ساق پا و … است.
در آئین مندائی همچنین دعاها و نیایشهایی وجود دارد که افراد توصیه شدهاند آنها را قبل از خواب و همچنین قبل از سحر بخوانند. این دعاها اجباری نیستند.
مندائیان مراسمی خاص برای ازدواج دارند که در کتاب قلوستا به تفصیل مورد بحث قرار گرفته است اما طلاق را جائز نمیدانند. یکی از مناسک مربوط به ازدواج در میان ایشان این است که عروس و داماد باید قبل از ازدواج تعمید داده شوند. پس از انجام غسل، دختر و پسر به خانهای می روند و ازدواج ایشان باید توسط فردی روحانی که نقش عاقد دارد انجام شود. ازدواجها را تنها یک «گنزورا» میتواند انجام دهد که بالاترین رتبه دینی در مندائی است.
عروس و داماد در حین مراسم عروسی، آیاتی را باید تلاوت کنند که فرد روحانی از ایشان میخواهد. همچنین ایشان باید انگشتری که به ایشان داده میشود را به دست کنند. روحانی همچنین از عروس میخواهد که آب، و غذایی که از فندق، کشمش سیاه و بادام است را بخورد. در این مراسم که پدر عروس و داماد هم حضور دارند، از ایشان کسب رضایت میشود.
مندائیان در هر سال، سی و چهار روز را روزه میگیرند. برخی از این روزهها روزهی خفیف است بدان معنا که مندائیان تنها از خوردن و نوشیدن برخی از اقلام خوراکی در این روزها خودداری میکنند و برخی دیگر «روزه سنگین» است که به معنای خودداری از خوردن و نوشیدن تمامی اقلام خوراکی در طی روزهای مذکور است. این روزهها بر طبق تقویم مندائی به قرار ذیل است:
مندائیان آداب خاصی برای دفن مردگان دارند. این مراسم باید توسط روحانی و یا روحانی اعظم صورت بگیرد. مراسم «فاتحه خوانی» بخشی از مراسمی است که برای افرادی که زمان مرگشان فرا رسیده است و قبل از غسل دادن ایشان باید انجام شود. وقتی اطرافیان فرد پیری که میدانند او در حال فوت شدن است، از چنین وضعیتی مطلع میشوند، باید برخیزند و به او آب بنوشانند، لباس او را در بیاورند و لباس «رستا» که سفید رنگ است به او بپوشانند. همچنین ایشان صورت آن فرد را به سمت شمال قرار میدهند. این اقدامات صورت میگیرد تا زمان جدایی روح از بدن، روح پاک شده باشد.
هنگامی که فرد فوت میشود، افرادی که او را حمل میکنند، که «حلال» نام دارند، فرد فوت شده را بر روی چوب قرار میدهند و دور تا دور ایشان را در نی میپیچند و با بند نخ که از درخت خرما تهیه میشود آن را میبندند و سپس در خاک، دفن میکنند. افرادی که در مراسم دفن شرکت میکنند بهتر است که لباسهای سفیدی بپوشند. در حقیقت، مندائیان تلاش میکنند که در مراسم و آئینهایشان، و همینطور در زندگی روزمره خود، بیشتر لباسهای به رنگ سفید بپوشند. این امر به این دلیل است که پنداشته می شود که لباس سفید نمایانگر نور و روشنایی است و از این رو باید در زندگی روزمره جاری و در جریان باشد. در هر کدام از بخشهای این مراسم، دعاهای متفاوتی برای فرد متوفی خوانده میشود.
قبل از آنکه فرد میت در زمین قرار داده شود افراد نماز میت را سه بار برای او میخوانند و پس از آنکه فرد میت در زمین قرار داده شد هم افراد پیرامون او سه بار نماز میت را میخوانند.
مکانهایی که مندائیان در آن به نیایش و برگزاری مراسم میپردازند «مندی» یا «بیت مندا» نام دارد که به معنای خرد، عقل و دانش است. چنین مکانهایی با استفاده از چوب نی و حصیر ساخته میشود. انجام مراسم در مندیها به سمت شمال صورت میگیرد.
قبرستان مندائیان اهواز: مقبره برومی اهواز. این آرامگاه مختص مندائیان است که در آن ۵ نفر از کشته شدگان جنگ ایران و عراق و همچنین رهبر سابق جامعه مندائیان، جبار طاووسی، در آن دفن است. مقبره آقای جبار طاووسی که رهبر سابق مندائیان جهان نیز بود در این قبرستان واقع شده است.
قبرستان مندائیان سوسنگرد: در سال ۱۳۸۴ این قبرستان مورد تعرض واقع شد و تعدادی از سنگ قبرهای این قبرستان، شکسته گشته بود. اقداماتی که برای پیگیری حقوق این واقعه صورت گرفت، بینتیجه مانده است.
این انجمن در سال ۱۳۴۹ شمسی توسط «شیخ سالم صابوری» که عالم مذهبی جامعه مندائیان در آن زمان بود تاسیس گردید. این انجمن که در اهواز است، اساسا به امور داخلی و مسائل مندائیان ایران رسیدگی میکند. جبار چحیلی آخرین رئیس این انجمن بود که در سال ۱۳۹۳ درگذشت. این انجمن در زمینههایی نظیر آموزش زبان، آداب و فرهنگ مندائی نیز فعالیت میکند و دارای زیرمجموعههای مختلفی است که به امور مختلف رسیدگی می کند. این انجمن دارای یک هیئت مدیره ۱۳ نفره است که به وسیله رای مستقیم مندائیان اهواز و شهرهای اطراف آن انتخاب میشود.
با مهاجرت مندائیان به سایر کشورها، در حال حاضر، در کشورهای استرالیا و کانادا نیز «بیت مندا» تاسیس شده است که روحانیون این مکانها عمدتا از ایران به این کشورها فرستاده میشوند.
هر فردی که در آیین مندائی بتواند تسلط قابل ملاحظهای بر روی متون مندائی بیابد به تدریج میتواند در رتبههای دینی ترقی کند. این افراد به عنوان عالمان دینی در جامعه مندائی شناخته میشوند و نقش رهبری جامعه را بر عهده ندارند. تنها افرادی میتوانند در چنین نقشی ظاهر شوند که اصطلاحا «حلالی» باشند به این معنا که هم پدر و هم مادر او از خانواده دینی مندائی باشند. افرادی که نقش روحانی را در جامعه مندائیان بر عهده دارند برای انجام مراسم دینی حقالزحمهای دریافت نمیکنند و راه معیشت جداگانهای دارند. چنین افرادی دارای رتبههای مختلفی در جامعه مندائی هستند که عبارت است از:
«گنجور» یا «گنزورا»: گنجور به معنای فردی است که توانایی خواندن و نوشتن داشته باشد. بالاترین رتبه علوم دینی در مندائیان است. فردی میتواند به این رتبه برسد که کتاب «گنزا ربا» را از برداشته باشد، ازدواج کرده باشد و دارای فرزند باشد.
«ترمیده» یا «ترمیدا»
«اشکندا» یا یاور
گنزورا فردی است که مراسم اصلی مندائیان را اجرا میکند و بر آن نظارت میکند. مراسم مربوط به تعمید، ازدواج و مرگ سه مراسم اصلی آئین مندائی است که برای اجرای آنها به گنزورا نیاز است. از جمله دیگر وظایف گنزورا، آن است که نمازهای یومیه را که سه بار در روز است، اجرا کند، از متون اصلی دینی محافظت کند، به امور اجتماعی و مادی مندائیان رسیدگی کند و اجازه ندهد که هیچ فردی از جامعه مندائی در فقر به سر ببرد. گنزورا همچنین دعاهای روزانه را بر پا میدارد. یکی از شروطی که هر گنزورا دارد آن است که باید موی سر و صورت خود را از دوران بلوغ نتراشد.
در سالهای اخیر، شیخ مندا در دیداری که با آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، داشت از ایشان خواست که مندائیان نیز طبق اجازهای که اقلیتهای دینی برای داشتن نماینده در مجلس دارند، بتوانند نماینده ای در مجلس داشته باشند. آیت الله خامنهای داشتن نماینده در مجلس را منوط به داشتن جمعیت کافی، یعنی جمعیتی معادل ۱۵۰۰۰۰ نفر از سوی مندائیان کرده بود. چون هر نماینده مجلس شورای اسلامی، نماینده ۱۵۰ هزار نفر است.
رسمیت نداشتن: از آن جهت که نام یحیی تعمید دهنده در قرآن به عنوان یک نبی آمده است، نگاه علمای اسلامی به مندائیان، همچون «ادیان توحیدی» و اهل کتاب است. آیت الله خامنه ای مندائیان را اهل کتاب میداند. او در فتوایی گفته است: «مقصود از اهل کتاب هر کسى است که اعتقاد به یکى از ادیان الهى داشته و خود را از پیروان پیامبرى از پیامبران الهى (على نبینا وآله وعلیهمالسلام) بداند و یکى از کتابهاى الهى را که بر انبیاء علیهم السلام نازل شده، داشته باشند مانند یهود، نصاری، زرتشتیها و همچنین صابئین که بر اساس تحقیقات ما از اهل کتاب هستند و حکم آنها را دارند. معاشرت با پیروان این ادیان با رعایت ضوابط و اخلاق اسلامى اشکال ندارد.» با وجود آنکه مندائیان به عنوان پیروان دینی آسمانی شناخته میشوند، اما در قانون اساسی ایران به رسمیت شناخته نشدهاند. مندائیان در هیچ زمانی امکان داشتن نماینده را در مجلس شورای ملی، پس از مشروطه، نداشتهاند. همچنین با درخواست مندائیان برای داشتن نماینده در مجلس شورای اسلامی، در سالهای پس از انقلاب ۱۳۵۷، به دلیل جمعیت پایین مندائیان مخالفت شده است.
محدودیت دیگری که مندائیان دارند در ثبت نامهای دینی و مذهبی خودشان بر فرزندانشان هستند. ثبت احوال ایران بسیاری از نامهای مذهبی ایشان همچون «رام»، «یهانا»، «شارت»، «شیتل»، «هیبل» و «سیمت» را به رسمیت نمیشناسد.
دانشآموزان مندائی مجبور به حضور در کلاسهای اسلامی و قرآن هستند و از این رو هویت دینی آنان مورد تهدید قرار میگیرد و دانشآموزان مندائی با احساس تبعیض روبرو میشوند.
چالش دیگر پیش روی مندائیان آن است که به دلیل به رسمیت شناخته نشدن در فرمهای ثبتنام، ایشان مجبور به ثبت نام خود با نام ادیان دیگر هستند و از این رو هویت دینی ایشان پنهان نگاه داشته میشود.
مندائیان، همچون دیگر اقلیتهای دینی در ایران، از داشتن مشاغلی همچون غذا فروشی و رستوران داری محروماند. ایشان همچنین از استخدام در مشاغل دولتی مختلف نیز محروماند. بسیاری از مندائیانی نیز که در فعالیتهای اقتصادی طلافروشی هستند، به صورتی مداوم، با اتهام بیاساس خرید طلاهای دزدی مواجه میشوند، و مغازههایشان به صورت موقت پلمپ میشود.
یکی از مشکلاتی که مندائیان برای اجرای مراسم خود در رودخانه کارون با آن مواجه هستند، ورود فاضلاب و کاهش حجم ورودی آب به این رودخانه هستند. این آب برای آشامیدن و کشاورزی مناسب نیست.
یکی از مشکلاتی که مندائیان برای اجرای مراسم خود در رودخانه کارون با آن مواجه هستند، ورود فاضلاب و کاهش حجم ورودی آب به این رودخانه هستند. این آب برای آشامیدن و کشاورزی مناسب نیست.
قبرستان مندائیان نیز از آزار و اذیت در امان نیست و بسیاری از سنگ قبرهای مندائیان شکسته می شود. قطعه «شهدای» مندائی، برخلاف سایر قطعههای «شهدای» جنگ ایران و عراق، مسقف نیست. در سال ۲۰۱۵، قبرستان مندائیان سوسنگرد مورد تعرض واقع شد و بسیاری از قبرهای آن تخریب شده بود.
روزهای مبارک و نحس
روزه