«هوشنگ ابرامی»، نویسنده، مترجم، کتابدار و استاد رشته کتابداری در نخستین سال های آموزش دانشگاهی کتابداری در ایران بود که در سال ۱۳۱۳ در خانوادهای یهودی در همدان به دنیا آمد.
ابرامی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در تهران به پایان رساند و در ۱۳۳۵ از دانشگاه تهران در رشته اقتصاد درجه کارشناسی و دو سال بعد در رشته علوم اجتماعی، فوق لیسانس خود را با درجه ممتاز دریافت کرد. او در سالهایی که در دانشگاه تهران تحصیل میکرد با اسامی مستعار با مطبوعات همکاری دائمی و جدی داشت.
فعالیت در رشته کتابداری
هوشنگ ابرامی در سال ۱۳۳۷ به استخدام موسسه انتشارات فرانکلین در ایران درآمد و بعد از دو سال بانک مرکزی ایران در سال ۱۳۳۹ او را استخدام و او کتابخانه تخصصی بانک ملی را پایهگذاری کرد. وی در ۱۳۴۳ با استفاده از بورس تحصیلی بانک مرکزی، برای ادامه تحصیل راهی آمریکا شد. دو سال بعد درجه کارشناسی ارشد کتابداری خود را از دانشگاه پیتسبورگ دریافت کرد و در سال ۱۳۴۵ به ایران بازگشت و کار خود را در کتابخانه بانک مرکزی از سر گرفت. به دنبال تاسیس دوره کارشناسی ارشد کتابداری در دانشگاه تهران، وی در آن به تدریس پرداخت.
در سال ۱۳۴۶ ابرامی با پژوهانه دانشگاه شیراز برای دومین بار و این بار برای تحصیل در دوره دکترای کتابداری و اطلاعشناسی به دانشگاه پیتسبورگ آمریکا رفت؛ با نگارش پایاننامهای درباره نمایهسازی زنجیرهای رانگاناتان و انطباق آن با زبان فارسی در سال ۱۳۵۰ به ایران بازگشت. پایاننامه دکترای او را دانشگاه تهران با عنوان «اصول تدوین سرعنوانهای موضوعی در نوشتههای زبان فارسی» در سال ۱۳۵۲ تطبیق، منتشر و جایزه کتاب سال را به او اعطا کرد. وی پس از مراجعت به ایران به ریاست کتابخانه دانشکده ادبیات و علوم دانشگاه شیراز منصوب شد و تا سال ۱۳۵۵ به تدریس در دوره کارشناسی ارشد در دانشگاه شیراز پرداخت.
در آخرین سال اقامتش در شیراز، وزارت دربار تاسیس بزرگترین کتابخانه ملی از وی جهت همکاری دعوت به عمل آورد در سال ۱۳۵۵ پس از ترک دانشگاه شیراز به استخدام موسسه برنامهریزی ایران درآمد. اغلب کتابهایی که ابرامی در ایران تالیف کرد، در سطح آموزشی و آکادمیک بوده و دانشگاههای ایران آنها را منتشر کردهاند. کتاب اصول تدوین فهرست موضوعی در نوشتههای زبان فارسی در سال ۱۳۵۴ به عنوان بهترین کتاب سال شناخته شد و برنده جایزه سلطنتی شد.
نویسندگی و مطبوعات
شوق و استعداد نویسندگی از دوران نوجوانی در نهاد هوشنگ ابرامی نمایان بود. در یازده سالگی در دبستان نظامی مسئولیت روزنامه دیواری را بر عهده گرفت. کارش در حدی بود که روزنامه کیهان او را به عنوان «کودک نورسیده» مورد تشویق و تقدیر قرار داد. بعدها مجلات دیگر همچون «امید ایران»، «سپید و سیاه»، «روشنفکر»، «کاویان» و «فردوسی» مقالات وی را چاپ می کردند. اغلب تالیفات دکتر ابرامی در ایران حول محور آموزشی و آکادمیک بوده و بیشترین کتب منتشره وی توسط انتشارات دانشگاهی انجام میگرفت.
تحقیقات گسترده وی در باره مشروطیت ایران او را بر آن داشت تا دست به تالیف زندگی ستارخان بزند. پایان این پژوهش تالیف کتابی با عنوان «ستارخان سردار ملی» بود که در سال ۱۳۵۲ به همت کتابفروشی توس در تهران به چاپ رسیده است.
کتاب ستارخان که نشانگر دلبستگی نویسنده آن به تاریخ و فرهنگ و زبان زادگاهش است، تاکنون چندین بار در ایران و خارج از کشور انتشار یافته است و در سال ۱۳۵۹ وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی نخستین صفحات آن را تحت عنوان «سردار ملی» در کتاب فارسی دوم دبیرستان به چاپ رساند.
تحقیق درباره زندگی ستارخان ابرامی را از رشته تحصیلی خود در دانشگاه تهران جدا کرد و به سمت کتابهای درسی در رشته تاریخ کشاند. وی در ۱۳۳۷ در موسسه انتشارات فرانکلین با همکاری وزارت آموزش و پرورش تحولی در کتابهای درسی ایران به وجود آورد. ابرامی با وجود جوانی در میان نویسندگان و اساتید برجسته موسسه پذیرفته شد و به مدت دو سال به ویراستاری کتابهای درسی تاریخ پرداخت.
انقلاب و مهاجرت به آمریکا
بعد از انقلاب اسلامی و انحلال موسسه برنامهریزی ایران که هوشنگ ابرامی نیز از اعضای هیات علمی آن بود، به همراه خانواده خود در سال ۱۳۵۸ به امریکا مهاجرت کرد. در لس آنجلس همچنان مطالعات تحقیقاتی و فعالیتهای فرهنگی خود را در سطحی گسترده ادامه داد و در جامعه ایرانیان برون مرز به عنوان چهرهای شاخص با تسلط به فرهنگ ایران و فرهنگ یهودی شناخته شد.
ابرامی سالها در بسیاری از نشریات فرهنگی قلم زد، سرپرست شورای نویسندگان نشریه وزین «چشمانداز» شد و کتابهای متعددی را به رشته تحریر درآورد. علاقه هوشنگ ابرامی در مورد معرفی مبانی و باورهای یهودی به جهانیان باعث شد که بنیاد فرهنگی «حبیب لوی» در آستانه تاسیس از وی جهت همکاری دعوت نماید. وی از سال ۱۹۹۵ میلادی همکاری تنگاتنگی را با این بنیاد آغاز کرد. ضمن پایهگذاری آن بنیاد فرهنگی ، دو سال بعد کتاب سه جلدی «تاریخ یهود ایران» نوشته دکتر حبیب لوی را در یک مجلد و به عنوان «تاریخ جامع یهود ایران» منتشر ساخت. در سال ۱۹۹۸ کتاب «خاک خوب خدا» را در مورد سرگذشت سرزمین اسراییل توسط انتشارات لوی به چاپ رسانید. در سال ۲۰۰۱ کتاب «در جستجوی حقیقت» را چاپ کرد.
از تالیفات و آثار ترجمه شده توسط هوشنگ ابرامی میتوان به «تحول محتوای کتاب در ایران» (۱۳۵۰)، «چرا زبان فارسی مرگ نمیپذیرد»، «راهنمای کتاب» (۱۳۵۰)، ترجمه کتاب «اصول فهرستنویسی و طبقهبندی» (۱۳۵۱) از مارگارت مان، «نفوذ رانگاناتان در غرب» (۱۳۵۱)، «موانع اجتماعی رشد کتاب در ایران» (۱۳۵۲)، «اصول تدوین سرعنوانهای موضوعی در نوشتههای زبان فارسی» (۱۳۵۲)، «شناختی از دانششناسی» (علوم کتابداری و دانششناسی) (۱۳۵۶)، «کتاب و پدیده کم رشدی» (۱۳۵۷)، «بررسی آموزش کتابداری در ایران» (۱۳۵۸) و ترجمه کتاب «جنبههای نظری علم کتابداری» (۱۳۵۸) از پیرس باتلر، اشاره کرد.
هوشنگ ابرامی در ۲۸ نوامبر ۲۰۰۳ دچار سکته قلبی شد و این نویسنده پرتوان و چیرهدست در سن ۶۹ سالگی چشم از جهان فرو بست. او در اواسط سال ۱۳۴۶ با دختر خاله خود، «شهلا یافه» ازدواج کرده بود که حاصل این پیوند یک دختر و یک پسر است. در سال ۲۰۰۶ همسر وی تمام آثار بهجامانده، یادداشتها و مجموعه مقالات وی را تحت عنوان «راز آوارگی» به چاپ رساند.